زیتون- شیوا نبوی: نرگس محمدی، نائب رییس کانون مدافعان حقوق بشر در آستانه بیستمین روز اعتصاب غذای خود در زندان اوین با رسیدن به خواستهاش، یعنی گفت وگوی تلفنی با فرزندانش، به اعتصاب غذای خود پایان داد. در پی اعتصاب غذای این فعال حقوق بشر، نهادهای مختلف بینالمللی از جمله سازمان عفو بینالملل و انجمن قلم سوئد و دانمارک به اعلام حمایت از وی پرداخته و خواهان رسیدگی به خواسته محمدی شدند. همچنین کاربران اینترنت در یک طوفان توییتری خواستار آزادی نرگس محمدی و رسیدگی به درخواستهای او شدند. برخورداری از حق ارتباط با خانواده از طریق ملاقات، تلفن و نامه از جمله مواردی است که توسط قانونگذار در آیین نامه اجزایی سازمان زندانها پیش بینی شده و از حقوق زندانی محسوب میشود و از این جهت با مواردی مانند مرخصی که از امتیازات زندانی و برخورداری از آن منوط به نظر شورای زندان است، تفاوت دارد.
« زیتون» در گفتگویی با خانم شیرین عبادی، رئیس کانون مدافعان حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل از وی درباره حقوق زندانی در مورد ارتباط با خانواده و راههای استیفای این حق پرسید. متن کامل این گفتگو از پی می آید:
خانم عبادی آیا در قانون و مقررات سازمان زندا نها استفاده از تلفن یک حق است یا امتیاز و اساسا زندانی تحت چه شرایطی میتواند از تلفن استفاده کند و در چه صورتی از آن محروم میشود؟
در بندهای عمومی زندان اوین از جمله در میان زندانیان عادی از مجرمین مالی گرفته تا قاچاقچیان وغیره دستگاه تلفن نصب شده است که تحت ضوابطی زندانیان میتوانند از آن استفاده کنند. در واقع کسانی که بازجوییشان به پایان رسیده و به بند عمومی منتقل شدند و استفاده از تلفن تاثیری در روند پروندهشان ندارد، میتوانند از تلفن استفاده کنند و بنابراین، این جزو حقوق زندانی به حساب میآید. همچنین در آئیننامه انظباتی زندان ممنوعیت استفاده از تلفن جزو موارد تنبیهی به حساب میآید، به این معنای که اگر زندانی در زندان مرتکب عملی شود که کمیته او را مستحق مجازات بداند قطع تلفن در کنار سلول انفرادی یا سایر محرومیتها یکی از این مجازاتها است.
دولت ایران رسما به کنوانسیون بین المللی حقوق کودک پیوسته و متعهد به اجرای آن است و بر اساس این کنوانسیون کودک باید در هر شرایطی از سرپرستی و محبت والدین خود برخوردار باشد
این روند در مورد زندانیان سیاسی و عقیدتی به چه صورت است؟ چون ما درباره استفاده از مرخصی یا آزادی مشروط میبینم که روند در مورد این زندانیان با رویه معمول زندان منطبق نیست!
دقیقا، در واقع در بندهای زندانیان سیاسی و عقیدتی زندان اوین، هم بند زنان و هم بند مردان ۳۵۰، تلفنی وجود ندارد. این تبعیض و ظلم آشکاری است و همچنین ظلم مضاعفی است برای مادرانی که به این واسطه از شنیدن صدای فرزندانشان محروم میشوند. نرگس محمدی بعد از اینکه به زندان رفت تا چند ماه اول که کودکانش در ایران بودند امکان ملاقات با آنان را داشت. اما بعد از اینکه به خواست خودش کودکانش را به فرانسه و به نزد پدرشان فرستاد تا هم از محبت پدر و هم محبت مادر محروم نباشند، دیگر اجازه تلفن و در واقع برقراری ارتباط با آنها به وی داده نشد و بهانه آن هم به گفته آقای تقی رحمانی، همسر ایشان، این بود که به نرگس گفتند « تو ممکن است به بهانه صحبت با کودکانت با آقای رحمانی صحبت کنی و او یک متهم فراری است!» و این پاسخ به وضوح عدم استقلال دستگاه قضا از سیستم اطلاعاتی را نشان میدهد. مکاتبات و پیگیریهای نرگس محمدی در طی چندین ماه گذشته به جایی نرسید. ماموری با نام مستعار «محمودی» که در تمام مراحل رسیدگی به پرونده اعضای کانون مدافعان حضور داشت به نرگس محمدی پیغام داده بود که «من اجازه برقراری تماس را نمیدهم» و حتی مکاتبه با آقای رئیس جمهور هم به جایی نرسید. و به این ترتیب سرانجام نرگس مجبور شد با وجود شرایط بسیار نامساعد جسمی، برای رسیدن به خواسته برحقش دست به اعتصاب غذا بزند.
ما درباره حقوقی که برای زندانی پیش بینی شده صحبت کردیم حال اگر بخواهیم از منظر حقوق کودکی که والد زندانی دارد به مسئله بپردازیم وضع به چه صورت است؟ آیا ظرفیتی برای دفاع از حقوق چنین کودکانی در این آیین و مقررات گنجانده شده است؟
دولت ایران رسما به کنوانسیون بین المللی حقوق کودک پیوسته و متعهد به اجرای آن است و بر اساس این کنوانسیون کودک باید در هر شرایطی از سرپرستی و محبت والدین خود برخوردار باشد. در این کنوانسون وضعیتی که در اینجا به وجود آمده یعنی کودکی با والد زندانی سیاسی و عقیدتی پیش بینی نشده، چرا که به نظر می آید این حق در هر صورتی فرض شده و بدیهی محسوب میشود و در واقع از روح کلی کنوانسیون این حق فهم میشود.
خانم عبادی به عنوان آخرین سوال، شما در طی روزهای گذشته از نرگس محمدی خواسته بودید که به اعتصاب غذای خود پایان دهد و پیگیری خواستهای حقوق بشریاش را به شما (کانون مدافعان حقوق بشر) بسپارد. این درخواست با فرض چه ظرفیتهایی برای پیگیری این خواسته از سوی شما مطرح شده بود و آیا به نظر شما اساسا پیگیری خواستههای زندانیان از بیرون زندان و با بهره گرفتن از فشارهای بینالمللی و شبکههای اجتماعی موثر است یا نه؟
ببینید! جمهوری اسلامی همواره ادعا میکند که افکار عمومی و بینالمللی تاثیری بر روند تصمیمگیریهایش ندارد اما تجربه نشان میدهد که این درست نیست و بارها دیدیم که چگونه به افکار عمومی و فشارهای بین المللی حساسیت نشان داده است. به عنوان مثال بعد از اعطای جایزه ساخارف به نسرین ستوده و فشار اتحادیه اروپا مبنی بر اینکه؛ چطور ایران یک فعال حقوق بشر را در زندان نگه داشته است، جمهوری اسلامی بالاخره کوتاه آمد و نسرین را سه سال قبل از پایان حکمش بدون اینکه عفو نوشته باشد، آزاد کرد، یا در مورد امید کوکبی، نخبه زندانی نیز وضع به همین منوال بود و فقط بعد از شکل گرفتن طوفان توئیتری و با افزایش فشار افکار عمومی و جهانی حکومت حاضر به فرستادن وی برای پیگیری درمان این نخبه شد. در مورد نرگس محمدی هم وضع به همین منوال بود در واقع بعد از اینکه افکار عمومی با نرگس همراه شد و درخواست پیگیری مطالبات وی با توجه به اعتصاب و وضعیت نامساعد جسمی اش در توئیتر به ترند پنجم جهانی تبدیل شد و سازمان های بین المللی فشار آوردند، بالاخره نتیجه داد و ما امروز شاهد پایان این اعتصاب و رسیدن نرگس محمدی به خواسته اش هستیم. هر چند باعث تاسف است که استیفای این حق ابتدایی با چنین روند سخت و گاه غیر قابل بازگشتی (به لحاظ جسمی و روحی) برای زندانی، صورت میگیرد.