محتوای اسناد محرمانه در مورد ارتباط عربستان با ۱۱ سپتامبر چیست؟

حسین باستانی

سه روز پیش، با گذشت بیش از ۱۳ سال، ۲۸ صفحه محرمانه از گزارش کمیته تحقیق کنگره آمریکا در مورد حملات ۱۱ سپتامبر منتشر شد که به ارتباط احتمالی عربستان سعودی با عاملان حملات پرداخته است.

این ۲۸ صفحه، درواقع صفحات ۴۱۵ تا ۴۴۳ از گزارش ۸۳۸ صفحه ای کمیته تحقیق مشترک کمیته های اطلاعاتی سنا ومجلس نمایندگان آمریکاست که مابقی آن، در دسامبر ۲۰۰۲ منتشر شده بود (آنچه سال هاست در رسانه های آمریکا به ۲۸ صفحه معروف شده، درواقع ۲۹ صفحه است؛ با وجود این، در ادامه متن برای پرهیز از سردرگمی، تحت عنوان “۲۸ صفحه” مورد اشاره قرار خواهد گرفت.)

دولت های جورج بوش و سپس باراک اوباما برای سال ها جلوی انتشار این صفحات را گرفتند، اما به نظر می رسد که ادامه این ممانعت، عملا بی فایده شده بود که برخی از ناظران معتقدند همین موضوع، در کاهش مقاومت در مقابل انتشارشان بی‌تاثیر نبوده است. درواقع، از “بین سطور” صفحاتی که قبلا منتشر شده بود، و به ویژه پانویس های این صفحات، اغلب آنچه الان معلوم شده در ۲۸ صفحه جنجالی وجود داشته قابل جستجو بود. جستجویی که به ویژه از آغاز سال خورشیدی جاری، زمینه ساز انتشار “افشاگری های” زیادی در رسانه های آمریکا و بریتانیا شده بود.

سایت بی بی سی فارسی نیز در دهم خرداد گذشته، بر مبنای مجموعه اطلاعات در دسترس از صفحات منتشر شده گزارش و افشاگری های صورت گرفته در رسانه های آمریکایی و بریتانیایی، گزارشی را در این زمینه منتشر کرد؛ که ۲۸ صفحه ای که اخیرا از طبقه بندی خارج شده، مندرجات آن گزارش را تایید می کند.

بیشتر بخوانید: آیا مسئولان عربستان در ۱۱ سپتامبر دست داشتند؟

البته لحن به کار رفته در مجموعه ای که اخیرا منتشر شده و نتیجه گیری های آن، طبیعتا محتاطانه است. مثلا در صفحه ۴۱۵ نوشته شده که “برخی از هواپیماربایان ۱۱ سپتامبر وقتی در آمریکا بوده اند، با کسانی که احتمالا با دولت سعودی در ارتباط بوده اند ارتباط داشته و آز آنها کمک دریافت می کرده اند”، یا در همان صفحه آمده است: “طبق چند سند اف بی آی و حداقل یک گزارش سیا، احتمالا برخی از هواپیماربایان ۱۱ سپتامبر، در هنگام اقامت در ایالات متحده، با افرادی مرتبط با دولت سعودی در ارتباط بوده اند”.

جمله بندی گزارش، حتی در مواردی که به گزارش های دستگاه های اطلاعاتی اشاره می‌کند هم، توام با احتیاط است. مثلا وقتی در صفحه ۴۱۹، در مورد محتوای یک گزارش سیا ابراز نگرانی می کند که “عمدتا بر اساس اطلاعات پرونده های اف بی آی تهیه شده و ارتباطات احتمالی هواپیماربایان ۱۱ سپتامبر، دولت سعودی و اعضای خانواده سلطنتی عربستان را مورد بررسی قرار می دهد”.

در عین حال، محتاطانه بودن لحن این گزارش، طبیعتا از این روست که وظیفه کمیته تحقیق، تنها کمک به روشن شدن حقیقت بوده و اصولا چنین کمیته هایی، در جایگاه صدور احکام قطعی قرار ندارند. البته، مقام های عربستان سعودی، چنین لحنی را به معنی تبرئه ریاض در ماجرای ۱۱ سپتامبر دانسته اند.

ارفاق در حق عربستان؟

Image captionحتی با وجود از طبقه بندی خارج شدن ۲۸ صفحه، بخش های قابل توجهی از متن این صفحات به صورت سیاه (حذف شده) انتشار یافته

با وجود لحن احتیاط آمیز گزارش کمیته مشترک سنا و مجلس نمایندگان، این کمیته دستگاه های اطلاعاتی آمریکا را به خاطر آنچه بی توجهی به روابط احتمالی عربستان و گروه هایی چون القاعده دانسته، مورد انتقاد قرار داده است.

به عنوان نمونه، در صفحه ۴۱۵ گزارش یادآوری شده: “تنها اخیرا، و تا حدی تحت تاثیر تمرکز کمیته تحقیق مشترک بر روی موضوع، اف بی آی و سیا گروهی کاری را برای پرداختن به موضوع عربستان تشکیل داده اند. به نظر کمیته مشترک، این شکاف در پوشش اطلاعاتی ایالات متحده غیرقابل قبول است.”

کمیته تحقیق در همین صفحه نسبت به این موضوع ابراز نگرانی کرده که “قبل از ۱۱ سپتامبر، با توجه به جایگاه عربستان سعودی به عنوان ‘متحد’ آمریکا، اف بی آی منابع تحقیقاتی خود را بر روی موضوع … [از متن گزارش حذف شده] اتباع سعودی ساکن ایالات متحده متمرکز نکرد.”

در صفحه ۴۴۳ گزارش، مشخصا به اظهارات یک مقام وقت اف بی آی اشاره شده که در توضیح عدم توجه کافی پلیس فدرال به ارتباطات عربستان با گروه های افراطی، به کمیته تحقیق گفته بود که این کشور در لیست “حامیان تروریسم” وزارت خارجه آمریکا قرار نداشته است. توضیح اینکه در زمان انتشار گزارش کمیته تحقیق (دسامبر ۲۰۰۲) کشورهای ایران، عراق، کوبا، کره شمالی، لیبی و سودان در فهرست کشورهای “حامی تروریسم” وزارت امور خارجه آمریکا بوده اند.

البته، بخش هایی دیگر از گزارش نشان می دهد در همان زمان، در موارد مشخصی هم که دستگاه های امنیتی آمریکا از مقام های ریاض علیه افراد و گروه های افراطی کمک خواسته اند، نتیجه رضایت‌بخش نبوده است.

به عنوان نمونه، در صفحه ۴۳۷ تاکید شده که در جریان بررسی های کمیته تحقیق، تعدادی از ماموران سیا و اف بی آی با ذکر نمونه هایی از عدم همکاری امنیتی سعودی‌ها قبل و بعد از ۱۱ سپتامبر گلایه کرده اند. در صفحات ۴۳۸ و ۴۳۹، حتی همکاری نکردن دستگاه های امنیتی عربستان با همتایان آمریکایی‌شان در ارتباط با شخص اسامه بن لادن (البته پیش از ۱۱ سپتامبر) مورد اشاره قرار گرفته است.

در عین حال، این واقعیت را هم نباید فراموش کرد که حتی با وجود از طبقه بندی خارج شدن ۲۸ صفحه خبرساز، هنوز بخش های قابل توجهی از متن این صفحات محرمانه باقی مانده و به صورت سیاه (حذف شده) انتشار یافته و برخی از حذفیات، فهم بخش هایی مهم از اسناد را ناممکن می کند.

مثلا در صفحه ۴۳۱ ذکر شده که اف بی آی تحقیقی را در دست انجام داشته تا مشخص شود که آیا “صالح احمد بداوی”، افسر نیروی دریایی عربستان در آن کشور با هواپیماربایان ۱۱ سپتامبر در ارتباط بوده است یا نه؛ اما توضیحات بعدی از متن گزارش حذف شده است.

همچنین، در صفحه ۴۴۰، در حالی که گزارش تاکید می‌کند هم سیا و هم اف بی آی به کمیته تحقیق گفته اند در حال بررسی نقش احتمالی عربستان سعودی هستند و یک گروه کاری مشترک را در این زمینه تشکیل داده اند، حدود نیمی از کل صفحه که قاعدتا حاوی توضیحات بعدی در این مورد بوده، به کلی حذف شده است.

لازم به یادآوری است که در سایر صفحات گزارش ۸۳۸ صفحه ای کمیته مشترک که در دسامبر ۲۰۰۲ منتشر شد هم، قسمت هایی از صفحات حذف شده بود و درواقع بخش هایی از اطلاعات گزارش، هرگز رسانه ای نشد.

مورد عمر بیومی

بخشی قابل توجه از اطلاعات ارائه شده در ۲۸ صفحه خبرساز، در مورد یک تبعه سعودی مقیم ایالت کالیفرنیا (تا قبل از حملات ۱۱ سپتامبر) به نام “عمر بیومی” است که کمک های تعیین کننده ای را به “خالد محضار” و “نواف حازمی”، دو تن از هواپیماربایان ارائه کرده بود و با دولت عربستان نیز ارتباط داشت.

در صفحه ۴۲۲ گزارش آمده که این دو هواپیماربا در فوریه ۲۰۰۰، یک سال و نیم پیش از واقعه ۱۱ سپتامبر و بدون دانستن زبان انگلیسی و خلبانی وارد آمریکا و مقیم سان دیگوی کالیفرنیا شده بودند: “وقتی خالد محضار و نواف حازمی به سان دیگو رفتند… قبل از اینکه خانه پیدا کنند، چند روز در خانه بیومی زندگی کردند. بیومی سپس، اجاره نامه آنها را [به عنوان شاهد] امضا کرد، ظاهرا ضامنشان شد و اجاره ماه اول آنها را نیز پرداخت کرد. سپس… با کسانی آشنایشان کرد که کمک کردند که گواهی‌نامه رانندگی بگیرند و در مدرسه خلبانی نامنویسی کنند.”

در صفحه ۴۱۶ گزارش آمده است: “بیومی بلافاصله بعد از دیدار با شخصی در کنسولگری عربستان [در لس آنجلس] با محضار و حازمی ملاقات کرده و شواهدی در پرونده ها وجود دارد که این ملاقات نمی توانسته تصادفی باشد. در همین مقطع زمانی، بیومی ارتباط‌هایی گسترده با تشکیلات دولتی عربستان در ایالات متحده داشت.”

در صفحه ۴۲۳ توضیحات جزئی تری در مورد این ارتباطات ذکر شده است: “وقتی بیومی در سان دیگو بود، از وزارت دفاع عربستان به واسطه یک شرکت سعودی به نام ‘ارکان’ حقوق می گرفت. او با وجود اینکه تنها یک بار در این شرکت حضور یافت، حقوق ثابت داشت و وقتی برخی کارکنان شرکت به این موضوع اعتراض کردند، به آنها گفته شد اگر به بیومی حقوق ندهند قراردادشان [با وزارت دفاع] را از دست خواهند داد.”

در صفحه ۴۲۵ گزارش، در ارتباط با شرکت ‘ارکان’ که واسطه پرداخت حقوق بیومی بوده اطلاعات بیشتری ذکر شده: “بنا بر یک گزارش اف بی آی، بیومی برای یک شرکت خدماتی مرتبط با صنعت هواپیمایی به نام ‘دالاه/آوکو’ کار می کرد که ‘ارکان’ در سان دیگو به آن وابسته بود. بودجه دالاه/آوکو از شرکت سرمایه گذاری توسعه ‘برکت’ تامین می شد که به نظر اف بی آی با اسامه بن لادن ارتباط داشت.”

این در حالی است که صفحه ۴۲۵ گزارش تاکید دارد که با رسیدن دو هواپیماربای ۱۱ سپتامبر (خالد محضار و نواف حازمی) به سان دیگو، دریافتی بیومی از این شرکت به طرز معنی داری افزایش یافت.

وی قبل از آن، ماهی ۴۶۵ دلار دریافت می کرد اما در مارس ۲۰۰۰، یک ماه بعد از ورود محضار و حازمی به سان دیگو، دریافتی بیومی به ۳۷۰۰ دلار در ماه افزایش یافت و تا دسامبر ۲۰۰۰ در همان حد باقی ماند، که از قضا زمانی بود که حازمی سان دیگو را ترک کرد. دریافتی بیومی بعد از آن به ۳۲۰۰ دلار در ماه کاهش یافت و تا ماه اوت ۲۰۰۱ که بیومی ایالات متحده را ترک کرد در همین حد باقی ماند. اوت ۲۰۰۱، البته زمان خاصی بود: آخرین ماه زندگی خالد محضار و نواف حازمی که یک ماه بعد، در حملات انتحاری ۱۱ سپتامبر شرکت کردند.

به گزارش اف بی آی بیومی اصولا همیشه به مبالغ زیادی پول دسترسی داشته در حالی که فاقد شغل مشخص بوده است. حتی قبل از ۱۱ سپتامبر، اف بی آ مطلع شده بود که او ۵۴۰ هزار دلار از دولت سعودی پول گرفته تا در احداث یک مسجد در سان دیگو هزینه کند.

ظاهرا یکی از فرضیات توضیح دهنده وضعیت مالی عمر بیومی بدون داشتن حرفه شناخته شده، این بوده که شغل اصلی عمر بیومی مخفی بوده است. در صفحه ۴۱۶ گزارش آمده: “اف بی آی از سال ۱۹۹۹ گزارش های متعددی از منابع خبری خود در جامعه مسلمانان [مقیم آمریکا] دریافت کرد که بیومی را مامور اطلاعاتی عربستان می دانستند.”

البته، در صفحه ۴۲۴ گزارش ذکر شده که اف بی آی در پاسخ به استعلام رسمی کمیته تحقیق در این زمینه که آیا بیومی عامل اطلاعاتی سعودی بوده یا نه، گفته است نمی تواند این ادعا را به طور مستند تایید کند.

مورد اسامه بسنان

اسامه بسنان، یک تبعه دیگر عربستان سعودی است که به عنوان یکی از کانال های انتقال پول به عمر بیومی و نهایتا خالد محضار و نواف حازمی، هواپیماربایان جنجالی ۱۱ سپتامبر شناخته می شود. بسنان، در اوت ۲۰۰۲ به خاطر “تقلب در زمینه ویزا” دستگیر و دو ماه بعد از آمریکا به عربستان اخراج شد.

طبق صفحه ۴۱۷ گزارش، نه تنها “بسنان و بیومی مدت زیادی به یکدیگر نزدیک بوده اند”، بلکه اسامه بسنان “احتمالا در زمان اقامت خالد محضار و نواف حازمی در سان دیگو با آنها در تماس بوده است”. همین صفحه از گزارش، همچنین به شباهت دیگری میان اسامه بسنان و عمر بیومی اشاره دارد: “اف بی آی گزارش های زیادی را از داخل جامعه مسلمانان دریافت کرده بود که بسنان را متهم می کردند به اینکه افسر اطلاعاتی سعودی بوده است”.

در ۲۸ صفحه ای که از طبقه بندی خارج شده، اطلاعات قابل توجهی در مورد روابط مالی اسامه بسنان و همسرش با بندر سلطان سفیر وقت عربستان سعودی در آمریکا و همسرش ذکر شده است. بندر سلطان از ۱۹۸۳ تا ۲۰۰۵ سفیر سعودی در واشنگتن بود و در آن سال، جای خود را به ترکی فیصل رئیس اسبق سازمان اطلاعات سعودی داد (خود بندر سلطان هم بعدها، برای مدتی رئیس سازمان اطلاعاتی عربستان شد).

در صفحه ۴۲۷ گزارش تاکید شده که همسر بسنان مستمرا از شاهزاده هیفاء بنت فیصل همسر بندر سلطان پول دریافت کرده است و در واقع از فوریه ۱۹۹۹ تا مه ۲۰۰۲، جمعا ۷۴ هزار دلار از این شاهزاده سعودی پول گرفته است. این پول ظاهرا برای “هزینه های پرستار” همسر بسنان بوده که گفته می شده بیمار بوده، اما به نوشته گزارش، مدرکی وجود ندارد که او واقعا از خدمات پرستاری استفاده می کرده است.

در صفحه ۴۱۷، به یک گزارش سیا استناد شده که تاکید دارد “بسنان مکررا از مسئولان سعودی پول و احیانا پاسپورت تقلبی دریافت کرده است”. گزارش سیا می‌افزاید که در جریان سفری به هوستن در سال ۲۰۰۲، “عضوی از خاندان سلطنتی سعودی مبلغ زیادی پول در اختیار بسنان قرار داده است” (بخشی قابل توجه از جمله حاوی این اطلاعات، در گزارش حذف شده است).

در صفحه ۴۲۶، به یک گزارش ۲۰۰۲ اف بی آی استناد شده که تایید می کند در همان زمان که همسر اسامه بسنان مستقیما از همسر بندر سلطان پول می گرفته، همسر عمر بیومی سه چک همسر بندر سلطان را که به همسر بسنان پرداخت شده بوده در حساب خود خوابانده است. واقعیتی که ظاهرا نشان می دهد پول پرداختی از خانواده سفیر سعودی در آمریکا، نهایتا به خانواده بیومی (حامی اصلی محضار و حازمی، دو هواپیماربای جنجالی ۱۱ سپتامبر) رسیده است.

تمام اینها در حالی بوده که بنا بر تاکید صفحه ۴۲۸: “به گزارش اف بی آی، بسنان شخصا یک فرد افراطی و مدافع اسامه بن لادن بوده است. او در گفتگو با خبرچین های اف بی آی اظهارات تمجیدآمیز زیادی را در مورد اسامه بن لادن بر زبان رانده و حتی وی را رهبر جهان اسلام دانسته بود.”

در ادامه همین صفحه آمده است: “به گفته یک منبع اف بی آی، بسنان به گونه ای از بن لادن سخن می گفته که گویی خداست.” بسنان در یک مورد به یک خبرچین اف بی آی گفته بود شنیده سختگیری آمریکا در صدور ویزا بیشتر شده اما فایده ای ندارد، چون برای “منهدم کردن” آمریکا به اندازه کافی نیرو در ایالات متحده وجود دارد.

نمونه های دیگر

اگرچه اطلاعات ذکر شده در مورد اسامه بسنان و عمر بیومی، مهمترین بخش از ۲۸ صفحه خبرساز را تشکیل می دهند، اما در این صفحات، اشخاص حقیقی و حقوقی دیگری نیز مورد اشاره قرار گرفته اند.

یکی از آنها “فهد ثمیری”، بود که در صفحه ۴۱۷ گزارش در مورد او آمده است: “بنا بر اسناد اف بی آی و یک گزارش سیا، حازمی و محضار احتمالا با شیخ ثمیری در تماس بوده اند که یک دیپلمات رسمی عربستان سعودی در کنسولگری این کشور در لس آنجلس و یکی از امام‌های مسجد ملک فهد در کلورسیتی کالیفرنیا بوده است.”

ثمیری، که به داشتن عقاید افراطی شهرت داشت، در سال ۲۰۰۳ به خاطر تردیدهای ایجاد شده در مورد ارتباطش با “فعالیت های تروریستی” و بعد از لغو مصونیت دیپلماتیک خود از آمریکا اخراج شد. گفته می شود او زمینه ساز آشنایی حازمی و محضار با عمر بیومی، مهم ترین حامی این دو هواپیماربا بعد از ورودشان به ایالت کالیفرنیا بوده است.

صفحه ۴۱۸، از یک تبعه دیگر سعودی به نام “صالح حسین” نام برده که “گفته شده یک مسئول وزارت کشور عربستان بوده” و “در سپتامبر ۲۰۰۱ در همان هتلی در هرندان ایالت ویرجینیا اقامت داشته که حازمی هم [اندکی پیش از شرکت در هواپیماربایی] در آنجا ساکن بوده است.”

این صفحه گزارش می افزاید که “اگرچه صالح حسین بعد از ۱۱ سپتامبر مدعی شد که هواپیماربایان را نمی شناخته، ماموران اف بی آی اعتقاد داشتند که راست نمی گوید”، و سپس به نکته ای اشاره می کند که ظاهرا، از وضعیت خاص برخی اتباع عربستان در ایالات متحده حکایت دارد: “صالح حسین با وجود تلاش های اف بی آی برای بازجویی از وی توانست از آمریکا خارج شود.”

در صفحه ۴۱۸، همچنین اشاره ای به یک تبعه دیگر سعودی به نام “عبدالله بن لادن” صورت گرفته که گفته می شده “به عنوان کارمند اداری برای سفارت عربستان در واشنگتن کار می کند” و تردیدهایی در مورد احتمال ارتباط او با ماجرای ۱۱ سپتامبر وجود داشته است. به نوشته گزارش: “اف بی آی او را به عنوان برادر نانتی اسامه بن لادن شناسایی کرده است.” البته، عبدالله بن لادن بعدها به صراحت در گفتگو با رسانه ها از ارتباط فامیلی خود با برادرش اسامه سخن گفت اما خود را کاملا بی ارتباط با اقدامات او دانست؛ و مدرکی هم در رد این ادعا به دست نیامد.

گذشته از شخصیت های حقیقی مورد اشاره، در صفحاتی که اخیرا منتشر شده اطلاعاتی نیز در مورد شخصیت های حقوقی فعال در عربستان و مشخصا برخی از بنگاه های خیریه سعودی ذکر شده است. خیریه هایی که صفحه ۴۳۵ گزارش، در مورد آنها به صراحت هشدار داده است: “نشانه هایی از حمایت دولت عربستان سعودی از تروریست ها از طریق سازمان های خیریه وجود دارد.”

در صفحه ۴۳۵، به عنوان نمونه به “بنیاد ام القرا” مستقر در عربستان اشاره شده که به نوشته گزارش “یک سازمان غیردولتی مرتبط با حامیان فعالیت های تروریستی است”.

در همین صفحه آمده است: “بنابر یک خلاصه گزارش در مورد تروریسم که در مه ۲۰۰۲ از سوی سازمان اطلاعات دفاعی منتشر شده، تبادلات مالی مشکوک، جعل سند، تهیه شغل برای تروریست های تحت تعقیب و تامین هزینه مسافرت برای جوانانی که عازم فراگیری آموزش های تروریستی می شوند، از جمله فعالیت های این بنیاد بوده است.”

در صفحه ۴۳۶ گزارش، هشداری جداگانه در مورد یک خیریه دیگر به نام “بنیاد اسلامی حرمین” وجود دارد: “مسئولان سیا، اف بی آی و وزارت دارایی همگی در مورد ارتباط توام بنیاد اسلامی حرمین با دولت سعودی و فعالیت های تروریستی ابراز نگرانی کرده اند.” بنا بر یک گزارش اف بی آی در نوامبر ۲۰۰۲، این بنیاد “ارتباط واضحی” با دولت سعودی دارد و در عین حال کمک های مالی و لجستیکی به القاعده می دهد.

گزارش می افزاید: “در سال ۱۹۹۳، بنیاد اسلامی حرمین در شهر اشلند ایالت اورگان آمریکا دفتری ایجاد کرد که تا به حال [تا دسامبر ۲۰۰۲] ۷۰۰ هزار دلار از دفتر این بنیاد در عربستان سعودی پول دریافت کرده است. عمر بیومی [حامی مالی دو تن از هواپیماربایان] با این دفتر در ارتباط بوده است.”

در صفحه ۴۳۷، همچنین تاکید شده که وزارت دارایی آمریکا معتقد است که مسئولان بنیاد اسلامی حرمین در کشورهای خارجی و کمک کنندگان اصلی به آن، اعضای خاندان سلطنتی عربستان هستند.

آیا انتشار ۲۸ صفحه از عربستان رفع اتهام کرده؟

به دنبال انتشار ۲۸ صفحه محرمانه، عادل جبیر وزیر امور خارجه عربستان سعودی گفت که انتشار این صفحات از عربستان سعودی و مقام های آن رفع اتهام کرده و “موقع آن رسیده که به گمانه زنی ها و نظریه های توطئه پایان داده شود”. جان ارنست سخنگوی کاخ سفید هم گفت انتشار این اسناد نشان می دهد که دولت عربستان سعودی به عنوان یک نهاد یا مقام های ارشد سعودی از القاعده حمایت مالی نکرده اند.

اظهارات سخنگوی کاخ سفید، شباهت قابل توجهی به یک جمله از گزارش کمیسیون تحقیق ۱۱ سپتامبر در سال ۲۰۰۴ دارد که به شرح زیر است: “ما هیچ نشانه ای را نیافته ایم که دولت عربستان سعودی به عنوان یک نهاد، یا مقام های ارشد سعودی به طور فردی، از القاعده حمایت مالی کرده باشند.”

شان کارتر وکیل خانواده های قربانیان ۱۱ سپتامبر، مدت ها قبل در ارتباط با همین بخش از گزارش کمیسیون ۱۱ سپتامبر گفته بود: “وقتی که گزارش می گوید که هیچ نشانه ای را نیافته که مقام های ارشد سعودی به طور فردی از القاعده حمایت مالی کرده باشند، یعنی به وضوح این امکان را مطرح کرده که مقام هایی که آنها را به عنوان مقام ارشد تلقی نکرده این کار را انجام داده باشند.”

اکنون هم، برداشت بسیاری از کسانی که ۲۸ صفحه از طبقه بندی خارج شده را خوانده اند، از جمله اعضایی از کمیته تحقیق مشترک سنا و مجلس نمایندگان در مورد ۱۱ سپتامبر، چنین است که این گزارش، از مسئولان عربستان سعودی رفع اتهام کرده است.

توضیح: این متن پیش از این در «سایت بی بی سی فارسی » منتشر شده است. مطلب اصلی را «اینجا»می‌توانید بیابید. ما پیشنهاد می کنیم مطالب را در منابع اصلی هم ببینید، گاهی تفاوت هایی در عکس و لینک های افزوده وجود دارد.

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

رسانه‌های گوناگون و برخی “کارشناسان” در تحلیل سیاست‌های آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، به‌طور مکرر از مفهوم “فشار حداکثری” (Maximum Pressure) استفاده می‌کنند. این اصطلاح شاید برای ایجاد هیجان سیاسی و عوام‌فریبی رسانه‌ای کاربرد

ادامه »

حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هسته‌ای، در تحریریه روزنامه بحثی جدی میان من و یکی از همکاران و دوستان

ادامه »

بی‌شک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلوی‌ها در ایران برقرار‌شد تاثیر مهمی در شکل گیری و حمایت گسترده

ادامه »