Categories: یادداشت

آپارتاید انتخاباتی در جمهوری اسلامی

از زاویای چندی انتخابات مجلس دهم و خبرگان به تلاش برای برقراری یک نظام سیاسی شبیه به رژیم نژادپرست آفریقای جنوبی شباهت یافته است که بر اساس آپارتاید و پایه‌های ایدیولوژی تفکیک و برتری نژادی اداره می‌شد. در رژیم آپارتاید، سیاه‌پوستان یا به عبارتی ۸۵ ٪ شهروندان این کشور ۴۰ میلیونی آدم به حساب نمی‌آمدند و حق مشارکت سیاسی را در اداره امور کشور نداشتند. به عبارتی، سفیدپوستان اروپایی (یا همان‌هایی که پول نفت و دستگاه‌های امنیتی و بسیج و سپاه را داشتند) با توسل به همه ابزارهای سرکوب سیاسی و اجتماعی و بدون حضور سیاه‌پوستان یا رنگین‌پوست‌ها، کشور را اداره می‌کردند و از منافع انحصاری اداره آفریقای جنوبی بهره می‌بردند.

سیاه‌پوستان حتی در نظام آپارتاید تشکلاتی برای اعتراض علیه تبعیض داشتند و مقاومت و اعتراض می‌کردند که نلسون ماندلا نیز رهبر یکی از آنها بود؛ اما در جمهوری اسلامی نه تنها هیچ اثری از فعالیت احزاب و تشکل‌های سیاسی باقی نمانده؛ بلکه باندهای نظامی امنیتی مانند بسیج چنان برای سرکوب همه جریان‌های فکری، سیاسی و فرهنگی سازماندهی شده‌اند که عملا امکان هیچ تحرک اعتراضی باقی نمی‌ماند

رد صلاحیت ٪۶۰ نامزدها و به خصوص رد صلاحیت گسترده زن‌ها در سراسر کشور و تایید نشدن ٪۷۰ اصلاح‌طلبان تهران و این‌که در چهار حوزه انتخاباتی خبرگان فقط یک نماینده تایید شده است؛ نه تنها به انتخابات نظام‌های دیکتاتوری نظامی و کشورهای تحت اشغال شباهت دارد، بلکه حتی به نظام آپارتاید آفریقای جنوبی شبیه شده است. صلاحیت حدود ۴۰ نفر از نمایندگان فعلی مجلس، به ویژه کسانی که به طرح تحقیق و تفحص از نهادهای تحت رهبری رای داده‌اند بسیار معنادار است. با این حال، سیاه‌پوستان حتی در نظام آپارتاید تشکلاتی برای اعتراض علیه تبعیض داشتند و مقاومت و اعتراض می‌کردند که نلسون ماندلا نیز رهبر یکی از آنها بود؛ اما در جمهوری اسلامی نه تنها هیچ اثری از فعالیت احزاب و تشکل‌های سیاسی باقی نمانده؛ بلکه باندهای نظامی امنیتی مانند بسیج چنان برای سرکوب همه جریان‌های فکری، سیاسی و فرهنگی سازماندهی شده‌اند که عملا امکان هیچ تحرک اعتراضی باقی نمی‌ماند.

وقتی در کشوری با حدود هشتاد میلیون جمعیت و میلیون‌ها زن و مرد تحصیل‌کرده، هزاران نامزد انتخابات مجلس فقط به صرف اینکه پیرو مطلق ولایت نیستند، رد صلاحیت می‌شوند و شورای نگهبان سلایق خود را با استناد به نظارت استصوابی بر میلیون‌ها نفر تحمیل می‌کند، آن‌گاه می‌توان فهمید چرا یک بازیگر زن بدون حاشیه مانند فاطمه معتمدآریا در جشنواره یک شهرستان کوچک مانند کاشان مورد تهاجم قرار می‌گیرد. این تبعیض‌های بی‌سابقه یادآور زندگی اجتماعی بیست سال پیش سیاه‌پوستان آفریقای جنوبی است که بر روی آب‌خوری‌ها و صندلی پارک‌ها، بر سر در همه قصابی‌ها، اتوبوس‌ها، سینماها‌، بقالی‌ها و ورودی خروجی همه ساختمان‌ها تابلویی وجود داشت که تاکید می‌کرد به سیاه‌ها یا سفیدپوستان تعلق دارد و حتی اگر هیچ سفیدپوستی هم وجود نداشت، سیاه‌پوستان مجاز به استفاده از وسایل و امکانات سفیدپوستان نبودند.

در آفریقای جنوبی دوران آپارتاید، مانند امروز میلیون‌ها ایرانی که اجازه انتخاب نماینده خود را برای مجلس ندارند، سیاه‌پوستان شهروند صاحب رای مستقل محسوب نمی‌شدند و حتی در یک مقطع شناسنامه و پاسپورت سیاه‌پوستان باطل شد. یک بار بدون موافقت سیاهان، کشور را به ده منطقه قبیله‌ای تقسیم و حدود سه چهار میلیون از جمعیت سیاه‌پوست را به زور مجبور به ترک خانه و کاشانه خود کردند تا به اجبار در مناطق نژادی که دولت نژادپرست سفید تعیین کرده بود زندگی کنند.

اقدام‌های نژادپرستانه دولت آفریقای جنوبی و ایدیولوژی تفکیک انسان‌ها نفرت جهانی از آپارتاید را سبب شد و بسیاری از کشورها رژیم آفریقای جنوبی را تحریم کردند. با ادامه اعتراض سیاه‌پوستان و کشته شدن روزانه چندین نفر از تظاهرکنندگان به دست لباس شخصی‌های مسلح سفیدپوست، سرانجام رژیم آفریقای جنوبی نلسون ماندلا را از زندان آزاد کرد و با برگزاری انتخابات آزاد با نظارت ناظران بین‌المللی در سال ۱۹۹۴ عملا نظام آپارتاید پایان یافت. شاید برخی از مشهورترین عکس‌های صد سال اخیر، تصاویر صف‌های پیچ در پیچ سیاه‌پوستان آفریقای جنوبی است که پای صندوق‌ها در انتظار رای دادن هستند.

با انتخابات سال ۱۹۹۴ در آفریقای جنوبی، زشت‌ترین و عریان‌ترین نظام تبعیض نژادی مبتنی بر برتری رسمی یک اقلیت کوچک و ثروتمند بر اکثریت مطلقا فقیر و نادیده گرفتن حقوق شهروندان در یک کشور رسما پایان یافت. ظاهرا جمهوری اسلامی تصمیم گرفته است ۲۰ سال پس از سرنگونی رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی، رسما انتخاباتی را مهندسی و برگزار کند که بیش از همه به انتخابات نژادپرست‌های پرتوریا شبیه است.

اگر جمعیت ۱۳ درصدی سفیدپوست‌های اروپایی و تحصیل‌کرده آفریقای جنوبی پس از ۴۵ سال تلاش بی‌وقفه و مدیریت متمرکز توانستند ۴۰ میلیون سیاه‌پوست را با تبعیض و زور و سرکوب اداره کنند، بی‌شک آنهایی که به قول حسن روحانی پول نفت و بند ۲۰۹ و پادگان‌های سپاه و بسیج را در اختیار دارند، می‌توانند ایران را با مدل آپارتاید آفریقای جنوبی اداره کنند.

از آنجا که مردم این استبداد و انتخابات تبعیض‌آمیز و توهین‌آمیز جانیافتادنی را به پای یک حاکمیت مدعی اسلام می‌گذارند، باید منتظر عکس‌العمل‌های سیاسی ـ اجتماعی جامعه ایران نسبت به این استبداد دینی و تحقیر ملی بود. آثاری از این عکس‌العمل را در گسترش خطرناک بی‌اعتقادی عمومی، ولنگاری و لطیفه‌هایی که همه نمادهای مذهبی را هدف قرار داده‌اند، می‌توان مشاهده کرد. آثار دیگری از عکس‌العمل عمومی نسبت به این‌که به نام مذهب و با نردبان اعتقادات مذهبی مردم در پی محکم کردن پایه‌های حکومت انحصارطلبان هستند، در حال بروز است.

سند جهش اعتراض به حکومت دینی
چندی پیش فیلمی در یوتیوب از یک مراسم در آرام‌گاه کوروش در شیراز انتشار یافت. به احتمال زیاد این مراسم در سال‌گرد تولد کوروش بوده است. در این فیلم که با موبایل ضبط شده است، جمعیت حدود هزار نفری از یک مانع و سد ماموران عبور کرده و در اطراف آرام‌گاه کورش شروع به چرخیدن می‌کنند. جمعیت زنان و مردان جوان با همان نظم و فاصله‌ای که به دور کعبه طواف می‌کنند، به دور آرام‌گاه کورش می‌چرخیدند و شعار می‌دادند: «ما همه ایرانی هستیم عرب نمی‌پرستیم».

از آنجا که مردم این استبداد و انتخابات تبعیض‌آمیز و توهین‌آمیز جانیافتادنی را به پای یک حاکمیت مدعی اسلام می‌گذارند، باید منتظر عکس‌العمل‌های سیاسی ـ اجتماعی جامعه ایران نسبت به این استبداد دینی و تحقیر ملی بود

مفهوم این شعار و چرخش طواف‌گونه به دور آرام‌گاه کورش که عمدا شبیه به طواف کعبه بود، چنان ضدیت شدیدی با همه نمادهای اسلامی را به نمایش می‌گذارد که حتی خانه کعبه و خدای دیرینه مسلمانان ایران را زیر سوال برده و تحقیر می‌کند. وقتی اکثریت جوانان ایرانی از زن و مرد و تحصیل‌کرده‌های کشور، ماندن در ایران و زندگی کردن در مدل شیعی حکومت داعش را ناممکن و نیز غیر قابل تحمل می‌پندارند، می‌توان به این پدیده پی برد که دیگرانی که امکان ترک کشور و اقامت در اروپا و آمریکا را ندارند، علیه اسلام و دین حکومتی اعلان جنگ کنند و نیز در صدد انتقام از به اصطلاح کعبه و خدای عرب‌ها برآیند که روحانیونش مردم ایران را به فقر و نداری و دروغ و حکومت نادان‌ترین‌ها دچار کردند.

آن‌هایی که تصمیم گرفته‌اند پس از بسته شدن پرونده هسته‌ای، ایران را با مدل آفریقای جنوبی دوران آپارتاید اداره کنند به این بخش مهم معادلات جدید ایران توجه نکردند که در حال حاضر کشور ایران در مجاورت یا تحت یک رژیم حقوقی خاص بین‌المللی مورد توافق و امضا شده اداره می‌شود که همه درآمدها و همه ردیف‌های بودجه و همه ورودی خروجی‌ها از نگاه و مرور بازرسان سازمان ملل به دور نمی‌ماند. به علاوه، نفت بشکه‌ای ۲۵ دلار نه سرمایه‌ای برای اداره کشور فراهم می‌آورد و نه بودجه‌ای باقی می‌گذارد تا هزینه‌های سرکوب جدیدی تامین شود. حتی به این هم فکر نکردند که نقض فاحش حقوق بشر و انتخابات فرمایشی در ایران به احتمال زیاد می‌تواند پیامدهای بین‌المللی در پی داشته باشد که نتیجه انتخابات یا انتصابات مجلس و خبرگان را به سادگی رقم نخواهد زد. همان‌هایی که قطعنامه‌های سازمان ملل را کاغذ پاره می‌نامیدند و کشور را حدودا سی سال به عقب بردند، این بار عزم کرده‌اند با لشگر نمایندگان بسیج و سپاه به جان و مال مردم دست‌اندازی کنند.

Recent Posts

به همه ی اشکال خشونت علیه زنان پایان دهید

در حالی که بیش از دو سال از جنبش "زن، زندگی، آزادی"، جنبشی که جرقه…

۱۴ آذر ۱۴۰۳

ابلاغ «قانون حجاب و عفاف» دستور سرکوب کل جامعه است

بیانیه‌ی جمعی از نواندیشان دینی داخل و خارج کشور

۱۴ آذر ۱۴۰۳

آرزوزدگی در تحلیل سیاست خارجی

رسانه‌های گوناگون و برخی "کارشناسان" در تحلیل سیاست‌های آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، به‌طور…

۱۴ آذر ۱۴۰۳

سلوک انحصاری، سلوک همه‌گانی

نقدی بر کتاب «روایت سروش از سهراب »

۱۴ آذر ۱۴۰۳

مروری بر زندگی سیاسی طاهر احمدزاده

زیتون: جلد دوم کتاب خاطرات طاهر احمدزاده اخیرا از سوی انتشارات ناکجا در پاریس منتشر…

۰۹ آذر ۱۴۰۳