توی دنیا شهری هست که مردمش ممکن است هر روز نام «مصدق» را به زبان بیاورند؛ شاید تعداد زیادی از آنها مصدق را نشناسند و تنها برایشان عادت شده که زیر تابلویی آبیرنگ ( پنهان شده در لای شاخ و برگ انبوده درختان) که با خط سفید رویش نوشتهاند؛ «شارع مصدق»، از اتومبیل پیاده شوند؛ سوار شوند؛ یا زیرش بایستند و منتظر آمدن یک دوست باشند.
تهران اما از این چیزها ندارد؛ اصلا همه ایران، مصدق ندارد و این قضیهای است که توجه رسانههای خارج از کشور را هم به خودش جلب کرده؛ این امری عادی است که مردمان یک سرزمین، چهرههای برجسته، تاریخساز و جهانی خود را فراموش کنند.
در این میان اما عدهای هرازچندگاهی و به نظر میرسد از روی وظیفه و درخواست مردم، فراخور مسئولیت خود، به بیان این مسئله پرداخته و نبود جایی در تهران برای محمد مصدق (رئیس دولت ملی؛ قهرمان ایرانی و کسی که صنعت نفت ایران را با قرار گرفتن مقابل استعمار خارجی و استثمار داخلی، ملی کرد) را با نزدیکشدن یا عبور از مناسبتهایی که به مصدق نزدیک است، نظیر کودتای ۲۸ مرداد، بار دیگر مطرح میکنند.
اینبار پیشنهاد انصاری برای نامگذاری چهارراه پارک وی به نام مصدق؛ غلامرضا انصاری عضو کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران روز سهشنبه در تذکر پیش از دستور خود در جلسه شورای شهر تهران با اشاره به کودتای ۲۸ مرداد گفت: سالهاست که نام دکتر مصدق بر روی یکی از خیابانهای قاهره نامگذاری شده اما متاسفانه در تهران هیچ نامی از مصدق بر خیابانها نیست و پیشنهاد میکنیم چهارراه پارکوی یا خیابان نفت به نام دکتر مصدق نامگذاری شود.
این طرح اما تازگی ندارد؛ انصاری سال گذشته هم این پیشنهاد را مطرح کرده بود. احمد حکیمیپور عضو دیگر اصلاحطلب شورای شهر هم گفته بود: در تهران خیابانی به نام «دکتر فاطمی» که وزیر محمد مصدق بود، وجود دارد اما به نام دکتر مصدق که « کمر استعمار را شکست»، هیچ خیابان یا میدانی در شهر نامگذاری نشده است.
در آن زمان، معصومه آباد، عضو اصولگرای شورا که در آن زمان ریاست کمیته نامگذاری شورای شهر را بر عهده داشت، در پاسخ به پیشنهاد نامگذاری خیابانی به نام مصدق گفته بود: نامگذاری خیابانی به نام دکتر مصدق شرایط طرح در کمیته نامگذاری را ندارد چرا که آرا و افکار ایشان مورد تائید مقامات رسمی ایران نیست.
اما اینکه چه موانعی وجود دارد که باعث شده ما حتی یک خیابان در کشور به نام دکتر مصدق نداشته باشیم. اصلاحطلبها هر ازچندگاهی زمانی که مامنی درشهر پیدا میکنند، این فقدان را مطرح میکنند و مدام با مخالفت جناح مقابل مواجه میشوند. اینطور به نظر میرسد که امکان نامگذاری خیابانی به نام مصدق باتوجه به سیاستهای مسئولان، وجود ندارد. اما این دایره بینتیجه و این گره کور، مدام دور خود میچرخد و مدام کورتر میشود.
اولین شهردار تهران پس از انقلاب اما در این زمینه با همدلی به گفتوگو نشسته است. و او با ریشهیابی تاریخی علل نامگذاری خیابانهای تهران در اوایل انقلاب، ضمن اشاره به نقش تاثیرگذار مردم، در انتخاب اسامی به مشورتهایی با آیتالله طالقانی و مرحوم احمد خمینی هم اشاره میکند. محمد توسلی که تا کنون گزارشهای مفصلی در زمینه فلسفه نامگذاری معابر شهر تهران داده است؛ ما را به بازخوانی نامهایی دعوت میکند که بر خیابانهای تهران حک شدهاند؛ میدان امامحسین، خیابان انقلاب، میدان انقلاب، خیابان آزادی، میدان آزادی، خیابان جهاد، شهدا، پیروزی، چه فلسفهای داشتهاند و به دنبال چه فرآیندهایی به این نامها خوانده شدهاند؟
مردم نام مصدق را انتخاب کردند
اولین شهردار تهران، پس ار انقلاب، میگوید « نامگذاری معابر شهری تهران، یکی از مقولاتی بود که بعد از انقلاب در دستور کار ما در شهرداری تهران قرار داشت؛ شورای نامگذاری تشکیل شد؛ متشکل از نمایندگان احزاب و گروههای سیاسی مطرح در آن زمان که زیر نظر معاونت اجتماعی شهرداری تهران، اداره میشد و خود من هم همیشه در این شورا شرکت میکردم.»
توسلی با بیان اینکه تمام نامگذاریها فلسفهای بوده که پیام مبارزات ملت ایران را منعکس میکرده؛ میگوید « این سابقه تاریخی برجسته هم میتواند برای مردم مفید باشد و هم مسئولانی که در زمینه نامگذاری خیابانها و معابر شهر، اظهار نظر میکنند تا بتوانند واقعبینانهتر در این زمینه اظهارنظر و تصمیمگیری کنند.»
او توضیح میهد که: خیابان پهلوی سابق در جریان راهپیمایی تاسوعا و عاشورا توسط مردم و در جریان انقلاب اسلامی به نام دکتر مصدق نامگذاری شد و چهاراره مصدق هم ( تقاطع ولیعصر- انقلاب فعلی) به همین ترتیب نامگذاری شد؛ این نامگذاری با توجه به سوابق تاریخی و نقشی که دکترمصدق در زمینه ملیکردن صنعت نفت داشت و گام بلندی که در زمینه آزادی و دموکراسی در کشور برداشت و خدمات تاریخی او، توسط شورای نامگذاری شهر تهران تصویب شد و بنابراین، خیابان پهلوی سابق، خیابان دکتر مصدق نام گرفت که از میدان راهآهن تا تجریش بود.
او درباره عمر کوتاه این نام، توضیح میدهد که « در دوره بعد، آقای فلسفی در نماز جمعه سخنرانی کردند و درنتیجه این نام به «ولیعصر» تغییر پیدا کرد؛ نامی که به لحاظ فرهنگی (به دلیل پیوند مردم با زمینههای مذهبی نامی که مورد احترام ما هست و جایگاه خود را دارد) کسی نمیتواند این نام را عوض کند.
آیتالله طالقانی خیابان «شریعتی» را پذیرفت
اما یک سابقه تاریخی مکمل این سابقه هم وجود دارد؛ توسلی میگوید «مردم در راهپیمایی روز تاسوعا، خیابان کوروش را که محل زندگی آیتالله طالقانی بود و راهپیمایی تاسوعا از آنجا آغاز شده بود، به نام ایشان برگزیدند. این مطلب هم در شورای نامگذاری مطرح شد. این شورا در ابتدای کار، ضوابطی را برای نامگذاری تعیین کرده بود؛ یکی از ضوابط این بود که کسانیکه در قید حیات هستند، خیابانها به نامشان نامگذاری نشوند. مرحوم طالقانی در قید حیات بودند و بنابراین شورای نامگذاری نمیتوانست این نام را انتخاب کند؛ من و یکی دو نفر از همکاران نزد آقای طالقانی رفتیم که در این ارتباط و با توجه به خواسته مردم چه کاری انجام دهیم؟ ایشان سوال کردند که شما چه نامی را میخواهید انتخاب کنید. ما گفتیم که پیشنهاد شورای نامگذاری به این دلیل که حسینیه ارشاد در این محور واقع شده و دکتر شریعتی در حسینیه ارشاد نقش قابل ذکر و تاملی در آگاهیبخشی مردم و زمینهسازی انقلاب و تربیت نسل جوان داشته، نام دکتر شریعتی برای این خیابان است. مرحوم طالقانی با بزرگواری گفتند که انتخاب بسیار خوبی است و شما همین کار را انجام دهید.»
میدان و خیابان امام خمینی چکونه انتخاب شد؟
او خاطرهای دیگر هم بیان میکند: در مقطعی برخی در قم به ما اعتراض کردند که در همه شهرها میادین و خیابانهای اصل را به نام امام خمینی گذاشتهاند و در واقع پیغام تندی توسط یکی از روحانیون به بنده در شهرداری تهران رسید؛ ما آن موضوع را به عنوان پیام گرفتیم و در شورای نامگذاری مطرح کردیم و دراین زمینه با مرحوم طالقانی مشورت کردیم که به ما گفتند در مورد امام خمینی استثناء قائل شوید به این دلیل که شرایط ایشان فرق دارد و این نامگذاری خوب هم هست و ما هم تبعیت کردیم و شورای نامگذاری نظر مشورتی ایشان را تصویب کرد و من با مرحوم حاج احمد آقا تماس گرفتم و این قضیه را مطرح کردم. بررسی ما نشان داد که چون امام خمینی از پاریس که حرکت میکردند، پیغام داده بودند من دوست دارم جایی وارد شوم که در قلب و مرکز شهر باشد؛ ما از این زمینه فرهنگی استفاده کردیم و میدان سپه را به نام میدان امام خمینی نامگذاری کردیم و تمام محور خیابان سپه را هم به خیابان امان خمینی تغییر نام داده شد. من این پیشنهاد را به حاج احمدآقا اطلاع دادم که ایشان هم پذیرفتند.
اعضای شورای شهر به وظیفه خود عمل کنند
این فعال مدنی و سیاسی با بیان این سوابق تاریخی میخواهد بر این نکته تاکید کند که چنین نامگذاریهایی کاملا اصولی و بر اساس ضوابط و مشورت بودهاند. او توضیح میدهد که «اگر خیابان دکتر مصدق توس مردم نامگذاری شد و ما هم آن را تایید کردیم به دلایل تاریخیای بود که توضیح داده شد بنابراین امروز بر اعضای محترم شورای شهر واجب است که بررسی کنند و ببینند شخصیتهایی که ما در طول تاریخ صدسالهمان داریم چه کسانی هستند؛ ما شیخ فضلالله نوری را گذاشتهایم؛ آیتالله کاشانی را گذاشتهایم؛ فدائیان اسلام را هم گذاشتهایم؛ دکتر مصدق بین فدائیان اسلام و بقیه آیا جایگاهی ندارد که نامش در معابر شهر تهران باشد و این یادآور خدمات تاریخی او باشد؟ این نامگذاری یادآور خدمات تاریخی اوست؛ارزشی فرهنگی که اگر شورای شهردر این زمینه اقدام نکند، به عقیده من به وظیفهاش عمل نکرده است و توصیه من بررسی مجدد در این زمینه برای پاسخگویی به این نقیصه و کمبود در شهر تهران است.»
خیابانهایی با اسامی خارجی
اما به تازگی خیابانهایی به عناوین اشخاص خارجی، تغییر نام میدهند؛ در دویست و هشتاد و پنجمین جلسه علنی شورای اسلامی شهر تهران بررسی نامگذاری و تغییر نام معابر مورد بررسی قرار گرفت. بر این اساس خیابان ناز واقع در محدوده منطقه یک شهرداری تهران به نام شهید شیخ نمر باقر النمر نامگذاری شد. (خیابان ناز نزدیک به سفارت عربستان است). توسلی به خیابانهایی نظیر خالد اسلامبولی و.. هم اشاره میکند؛ آن را در کنار نبود اسامی اصیل و ایرانی همچون مصدق قرار میدهد و میگوید: این یک نقیصه تاریخی مشهود است که جا دارد که مورد توجه و آگاهیبخشی قرار بگیرد. او میگوید: به استثنای شورای شهر که به لحاظ حقوقی، مسئول است ممکن است وزارت کشور یا دولت هم اگر حساسیتی وجود داشته باشد در این زمینه کمک و مشورت داشته باشند.
نامی نوشتهشده بر دلها
به عنوان یک مسافر چندین ساله خیابانهای شهر تهران، شاید بتوان بر این نکته تاکید کرد که هم رانندگان و هم مسافران شهری، تعدادی از نامها را دوست ندارند، آنها به فرزندانشان نامهای قدیم را یاد میدهند و خودشان هم نامهایی را که زیاد دوست ندارند، همانطور مثل گذشته، صدا میزنند. آنها گله میکنند که چرا باید اسم آدمهای خارجی روی خیابانهای ما باشد؛ آدمهایی که اصلا نمیشناسیمشان و در عوض آنها را که میشناسیم اسمشان نباشد.
شهر قاهره، پایتخت مصر، سالهاست که خیابانی را به نام «مصدق» دارد. اما مصدق که در این سرزمین نفس کشیده و خاک و آبش را با جان دوست داشته درخیابانهای آن جایی ندارد.
منبع: روزنامه همدلی ۳ شهریور ۹۵ ( آساره کیانی )
حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هستهای، در تحریریه روزنامه بحثی…
بیشک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلویها در ایران برقرارشد تاثیر مهمی در…
کیانوش سنجری خودکشی کرد یک روایت این است که کیانوش سنجری، جوان نازنین و فعال…
ناترازیهای گوناگون، بهویژه در زمینههایی مانند توزیع برق، سوخت و بودجه، چیزی نیست که بتوان…
۱- چند روز پیش، مدرسه آزاد فکری در ایران، جلسه مناظرهای بین علیدوست و سروش…
آنچه وضعیت خاصی به این دوره از انتخابات آمریکا داده، ویژگی دوران کنونی است که…