زیتون-سینا پاکزاد: طیفی از منتقدان جمهوری اسلامی که میتوان آنها را با نام اپوزسیون مشارکتجو هم دسته بندی کرد در فاصله کوتاه باقیمانده به انتخابات از رای دادن و حضور مردم برای حذف نیروهای تندرو دفاع میکنند. اردشیر امیرارجمند مشاور ارشد میرحسین موسوی و تقی کروبی فرزند مهدی کروبی از جمله کسانی هستند که رای دادن در انتخابات پیش روی مجلس و خبرگان را تایید و تشویق کردهاند. در امتداد این طیف میتوان نام کسانی چون اکبر گنجی٬ فرخ نگهدار و تقی رحمانی .. را به عنوان منتقدانی دید که رای دادن در وضعیت کنونی را شیوهای موثرتر از قهر با صندوقهای انتخابات تلقی میکنند.
پوستری که نماد یک وضعیت است
هدف اصلی طیفی از نیروهای اپوزسیون برای دعوت مردم به مشارکت در انتخابات را میتوان کم کردن نقش تندروها در فضای سیاسی ایران دانست. آنها بر این اعتقادند که اگر تندروهای اصولگرا در مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان نقش کمتری پیدا کنند فضا برای نیروهای تحولخواه بازتر خواهد شد. اردشیر امیرارجمد٬تقی کروبی و تقی رحمانی در گفتگوهایی که با زیتون داشتهاند بر مدل مشارکت سلبی در انتخابات انگشت تاکید گذاشتهاند٬ فرخ نگهدار در یادداشتها و مصاحبههای اخیرش بر تاثیرگذار بودن مدل مشارکت سلبی و احتمال حذف تندروها با این شیوه گفته و اکبر گنجی هم تعبیری با نام « مثلث جیم» را ابداع کرده و معتقد است که در صورت مشارکت بالای شهروندان تحول خواه در انتخابات این احتمال وجود دارد احمد جنتی٬ محمد یزدی و محمدتقی مصباح یزدی از رسیدن به کرسیهای خبرگان بازبمانند. او از این افراد با عنوان فقهای داعشی یاد میکند.
فرضیه آنها برای رای سلبی در انتخابات روی کاغذ جواب میدهد اما هنوز در میدان عمل سنجیده نشده است. نقطه قوت این فرضیه به انتخابات سال ۱۳۹۲ مربوط میشود که تحولخواهان با رای به حسن روحانی باعث شکست جریان تندرو شدند و حالا میخواهند آن تجربه را تکرار کنند. از آنجا که اجرای انتخابات به عهده وزارت کشور است و دولت هم دل خوشی از تندروهای اصولگرا ندارد بنابراین احتمال دستکاری و تقلب در آرا به نفع اصولگرایان در این انتخابات کمتر است. مجموعه این عوامل باعث شده که طیفی از اپوزسیون از مشارکت در انتخابات دفاع کنند و آن را در راستای استراتژی گذار به دموکراسی بدانند. شرایط کنونی به خوبی بیانگر تفاوت روشها با انتخابات ۴ سال پیش مجلس شورای اسلامی است که در آن اغلب نیروهای اپوزسیون بر سر عدم مشارکت انتخاباتی متفق القول بودند. محمد خاتمی بابت رای دادن در آن انتخابات تا مدتها در سیبل انتقادهایی قرار داشت که او را به عدم رعایت هویت اصلاحطلبی و خیانت به جنبش سبز متهم میکردند. حالا وضعیت به اندازهای تغییر کرده که دوباره نام خاتمی به عنوان مرجع ائتلاف اصلاحطلبان برای ارایه لیستهای انتخاباتی مطرح است و او به رغم ممنوع التصویر بودن هنوز در بسیج اصلاحطلبان موثر است. پوستری که به تازگی توسط کمپین «گام دوم» طراحی شده و در آن فقط عکس دستهای خاتمی مشخص است را میتوان نمادی از وضعیت فعلی نیروهای اصلاحطلب هم دانست. وضعیتی که دو وجه را به طور همزمان نمایان میکند. یکی اصرار بر حضور در صحنه سیاسی و یکی تن دادن به قواعد بازی که نهادهای قدرت طراحی کردهاند.
حصر رهبران جنبش سبز به عنوان شاخصی از فضای سرکوب همچنان به قوت خود باقی است و تعداد زیادی از معترضان به انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ هم کماکان در حال گذراندن دوران محکومیت خود هستند.
سوالهای سخت پیش روی اپوزسیون
معمولا رای دادن در انتخابات به عنوان یک عنصر مشروعیت بخش تفسیر میشود. آقای خامنهای رهبر جمهوری اسلامی بعد از هر انتخاباتی گفته است که رای مردم در واقع رای به نظام بوده است. او درباره انتخابات پیشروی مجلس و خبرگان گرچه ابتدا از کسانی که مخالف جمهوری اسلامی هم هستند خواست که در انتخابات شرکت کنند اما به فاصله کوتاهی از این سخنان باز رای مردم را رای به نظام دانست. مشکل برای نیروهای اپوزسیون دقیقا در همین نقطه است. آنها به لحاظ هویتی خود را در دو راهی سختی میبینند و باید به سوال سختی هم پاسخ بدهند. ایا دعوت مردم به مشارکت در انتخاباتی که اغلب کاندیدادهای اصلاحطلب در آن رد صلاحیت شدهاند بازی در زمین حریف نیست؟ آیا این سیاست باعث نمیشود که آنها هویت خود را نادیده بگیرند و به ابزاری برای حاکمیت تبدیل شوند؟ آیا با دعوت به مشارکت در انتخابات عملا به نظارت استصوابی شورای نگهبان تن نداده و از ایده انتخابات آزاد و عادلانه عقب نشینی نکردهاند؟ سوالاتی از این دست به ویژه از این جهت پررنگ میشود که در طی نزدیک به دو سال از ریاست جمهوری حسن روحانی هنوز گشایش قابل توجهی در فضای سیاسی ایران ایجاد نشده است. حصر رهبران جنبش سبز به عنوان شاخصی از فضای سرکوب همچنان به قوت خود باقی است و تعداد زیادی از معترضان به انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ هم کماکان در حال گذراندن دوران محکومیت خود هستند. پاسخ طیف مشارکتجوی اپوزسیون به این سوال توام با امیدواری و خوشبینی به آینده است. امیدی که از توافق به دست آمده میان ایران و جامعه جهانی ناشی میشود و این انتظار را ایجاد کرده که حالا پس از توافق با غرب نوبت به گشایش در فضای سیاسی داخلی رسیده است. چنین امیدی از جانب حسن روحانی هم تبلیغ و ترویج میشود. او در سخنرانیهای اخیرش گفته که انتخابات پیش رو میتواند تبدیل به برجام داخلی شود. برای روحانی بسیار مهم و حیاتی است که نیروهای حامیاش وزن بیشتری در مجلس داشته باشند تا در دو سال باقی مانده از دوره نخست ریاستجهوری اسلامی بتواند برنامههای خود را عملی کند. در این نقطه است که اپوزسیون و دولت مستقر در منافع خود همپوشانی احساس میکنند و مرزهایشان محدود و حتی نامرئی میشود. البته طیف مشارکتجوی اپوزسیون هم برداشتهای یکسانی در دفاع از حضور انتخاباتی ندارند. برخی بر حضور مطالبه محور تاکید دارند و برخی بر حمایت از دولت تحت هر شرایطی. هر دو طیف اما در این نقطه همنظرند که با دعوت به شرکت در انتخابات باید بازی حاکمیت برای مهندسی آرا را به هم بزنند.