زیتون-سینا پاکزاد: هنوز فضای کشور برای تعیین ریاستجمهوری آینده انتخاباتی نشده که رسانهها و چهرههای تندرو سعی در به میان کشیدن بحث «فتنه» در تحولات پیشرو دارند. شهرهترین این افراد، حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان است که در سرمقاله روز چهارشنبه ( ۱۷ شهریور) ضمن «جاسوس» خواندن سفرای انگلیس، آلمان و فرانسه در تهران پرسیده «اینهمه جاسوس دنبال چه هستند؟!».
اگر محورهای رسانههای تندرو را بهعنوان نماگر آنچه در محافل قدرت و ذهنیات سناریونویسهایشان میگذرد، قلمداد کنیم، غلبه کلیدواژههایی چون «جاسوسی»، «نفوذ»، «کاپیتولاسیون» و… حاکی از بسترسازی بهمنظور ایجاد فضایی امنیتی در انتخابات آینده است. طرفه آنکه در همین بازه زمانی٬ جمعی از فعالان سیاسی اصلاحطلب همچون محمدرضا خاتمی، علی شکوری راد، آذر منصوری و… نیز احضار و مورد بازجویی قرار گرفتهاند.
بازی با کلیدواژهها
در عین حال شریعتمداری در متنی که نوید تلاش و جوسازی تندروها برای بسته شدن فضای سیاسی کشور را میدهد نوشته است: «وزارت امور خارجه بهدلیل سابقه جاسوسی نیکلاس هاپتون نباید با سفارت وی در ایران اسلامی موافقت میکرد… “فرانسوا سنمو”، سفیر جدید فرانسه در کشورمان نیز عضو برجسته و کهنهکار سرویس اطلاعات خارجی فرانسه – DGSE- بوده است و «میشائیل کلور برشتولد» سفیر جدید آلمان که در راه تهران است هم پیش از این معاون سازمان اطلاعات و امنیت آلمان- BND- بوده است.»
نماینده آیت الله خامنهای در روزنامه کیهان سپس پاسخ سوال ذکر شده خود را اینگونه داده است: «همه این تغییر و تحولات در فاصله زمانی ۹ ماه مانده به انتخابات ۹۶ صورت پذیرفته است!… آمریکا و متحدانش برای کشورمان چه خوابی دیدهاند؟ و یا کدام جریان داخلی را در خواب دیدهاند؟!»
جالب آنکه در همین روز، روزنامه متعلق به سپاه پاسداران نیز در گزارشی مفصل با اشاره به ارتقای روابط دیپلماتیک تهران-لندن خبر از کاشته شدن نطفه فتنهای داده است که قرار است ۹ ماه دیگر به ثمر بنشیند: «تجربه سیاست خارجی انگلیس بهخصوص در سالهای اخیر نشان داده در میان تصمیمسازان سیاست خارجی بریتانیا، انگارههای سیاسی- امنیتی در برخورد با ایران، بر ملاحظات اقتصادی غلبه دارد و به همین خاطر شاید انگلیسیهای “وقتشناس” بیشتر از آنکه بازگشت سفیرشان را فرصتی برای احیای رابطه اقتصادی بدانند از آن برای کاشتن نطفه فتنه در رحم انتخابات ۹۶ ایران که ۹ ماه تا آن باقی است بهره ببرند تا جنین فتنه را درست در رأس ۹ ماهگی متولد کنند.»
هماهنگیهای انتخاباتی اصلاحطلبان
تندروها در حالی با تکیه بر کلیدواژه «فتنه» به سراغ تحلیل انتخابات سال آینده رفتهاند که در این سوی میدان نبض اخبار و تحولات بر مدار ترمیم شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان و رایزنی و گفتگوی سران اصلاحات با حسن روحانی میزند. در واقع نیروهای میانهرو و اصلاحطلب در فکر آرایش ساز و کار انتخاباتیشان هستند اما نیروهای تندرو در پی برهم زدن فضای سیاسی و امنیتی کردنِ آن.
چهرهها و تفکر نهادهای تحت امر رهبری در همه این سالها غالبا یکسان بوده و از یک روند پیروی کردهاند. اگر فردی نیز از سران نظامی و یا دیگر نهادها تغییر یافته معمولا با تفکری مشابه نفر قبلی و یا تندتر بر سر کار آمده است
حال نقطه ابهام اینجاست که سرچشمه «فتنه» مدنظر افراطیون از کدام اردوگاه برمیخیزد؟ چگونه است که هم در زمان دولت اصلاحات و هم در دوران دولت اصولگرای محمود احمدینژاد «فتنه» رخ داده و حالا نیز در دولت میانهروی حسن روحانی قرار است فتنهای برپا شود؟ تندروها در اینگونه «فتنهها» از کوی دانشگاه گرفته تا انتخابات سال ۸۸ طرف متهم ماجرا را تحولخواهان معرفی کردهاند و این نکتهای عجیب است که چگونه اصلاحطلبان چه در زمانی که قدرت را در دست دارند و چه در هنگامه حاشیهنشینی، در هر دو صورت دست به «فتنه» میزنند؟
با توجه به اینکه تندروها مدتهاست تمایل خود برای تک دورهای شدن ریاستجمهوری روحانی را بروز دادهاند و با نگاهی به اخباری که از برخوردها و تهدیدهای امنیتی فعالان سیاسی و رسانهای به گوش میرسد میتوان متصور بود که با وجود همه ابعاد احتمالی سناریوهای محافل خاص برای انتخابات آینده و مهندسی فضای سیاسی یک بُعد از سوی آنها نادیده گرفته شده است. بُعدی که بیش از همیشه در راستای تقویت گمانه متهم بودن نهادهای تحت امر آیت الله خامنهای در بروز فتنههای گوناگون در طی دو دهه اخیر است.
تمامی «فتنههایی» که در این بازه زمانی رخ داده و یا به نوشته رسانههای اصولگرا قرار است رخ دهد در دوران رهبری آیت الله خامنهای بهوقوع پیوسته و در این میان همواره نیز افکار عمومی نهادهای منتسب به وی را در مظان اتهام دانستهاند. در مقابل اما از موضع تندروها یگانه متهم ناآرامیها و بیثباتیهای سیاسی، جریان اصلاحطلب و «فریبخورده» یا «وابسته به غرب» است.
این در حالی است که چهرهها و تفکر نهادهای تحت امر رهبری در همه این سالها غالبا یکسان بوده و از یک روند پیروی کردهاند. اگر فردی نیز از سران نظامی و یا دیگر نهادها تغییر یافته معمولا با تفکری مشابه نفر قبلی و یا تندتر بر سر کار آمده است. با این اوصاف میشود ریشههای فتنههای گذشته و فتنهای را که افراطیون ۹ ماه جلوتر برای سال آینده پیشبینی میکنند در جای دیگری جستجو کرد.
طرفه آنکه امروز بهرام بیرانوند از چهرههای افراطگرای مجلس سابق در مصاحبه با فارس گفته است: «برنامه هاشمی حذف نیروهای مسلح در دوره دوم ریاست روحانی است. معلوم نیست از حکم قرآن در تقویت توان دفاعی و دستورات بزرگان دین و حکم عقل چگونه عبور کرده است. الغرض اینجاست که باید گفت به خیر اینها امیدی نیست، شرشان کم کنیم.»
خوابی که برای اصلاحطلبان و اعتدالگرایان دیدهاند
در این شرایط حمیدرضا جلائیپور، فعال اصلاحطلب در کانال تلگرامی خود در خصوص احضار خود و دیگر چهرهها همچون محمدرضا خاتمی، علی شکوری راد، محسن صفایی فراهانی، حسین کاشفی، آذر منصوری و محمد نعیمیپور به دادگاه انقلاب نوشته است: «به اینجانب اتهام ناواردِ تبلیغ علیه نظام و عضویت در گروه غیرقانونی حزب مشارکت تفهیم شد. به تعدادی از سایر فعالان اصلاحطلب نیز اتهام ناروای اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور زده شده است و تاریخ دادگاهمان ۱۷ آبان ۹۵ ابلاغ شد. در سالها و ماههای گذشته هم در چندین نوبت توسط اطلاعات سپاه پاسداران برای پرسش و پاسخ و فشار سیاسی فراخوانده شده بودم (و بودیم).»
او در تحلیل چرایی این برخوردها به نکتهای اشاره کرده که بی مناسبت با علاقه رسانههای تندرو به بحث بر سر بروز فتنه در انتخابات سال آینده نیست. جلاییپور مینویسد: «ارزیابی اینجانب این است که این موج جدید برخورد با فعالان سیاسی و مدنی معطوف به کاهش اثرگذاری اصلاحطلبان و میانهروها در انتخابات ۹۶ و کاهش امید ایرانیان به تداوم توفیق اصلاحجویان است…
نهادهای امنیتی و قوه قضائیه که انتظار میرود ملی و فراجناحی عمل کنند را به رعایت عدالت سیاسی و سپاه را به عدم مداخله در رقابتهای قانونی سیاسی دعوت میکنم و از هموطنانمان میخواهم برای تداوم روند عادیسازی مدیریت کشور و بازگشت آن به مدار عقلانیت و بسط کارآمدترِ خیر همگانی، در ۲۹ اردیبهشت ۹۶ در انتخابات ریاست جمهوری از حسن روحانی و در انتخابات شوراها از نامزدهای ائتلاف اصلاحطلبان و اعتدالگرایان حمایت کنند و اجازه ندهند چنین برخوردهای خلاف قانون و عدالت از امید سیاسیشان بکاهد.»
با این وصف باید بیشتر در این باره تأمل کرد که محافل مرموز متعلق به تندروها چه خوابی برای انتخابات آینده دیدهاند و آیا این خواب تعبیر خواهد شد؟