زیتون- سینا پاکزاد: حسن روحانی سرانجام تصمیم گرفت که در نشست مجمع عمومی سازمان ملل حضور پیدا کند و از این فرصت دیپلماتیک برای دیدار و مذاکره با رهبران سایر کشورها بهره ببرد. پیشتر شایعاتی منتشر شده بود که او امسال تصمیم به شرکت در این نشست ندارد٬ با این حال اسحاق جهانگیری معاون اول وی روز یکشنبه( ۲۱ شهریور) به این شایعات پایان داد و خبر حضور روحانی و هیات همراهش در نیویورک را تایید کرد.
آخرین فرصت
سفر امسال روحانی به نیویورک تفاوتهایی با سفرهای سه سال گذشته او خواهد داشت. او در شرایطی به نشست سازمان ملل میرود که تنها دو ماه دیگر انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده برگزار خواهد شد و از دی ماه به بعد دیگر باراک اوباما در مسند رهبری این کشور نخواهد بود.
آن دسته از تحلیلگرانی که به اثرات دیپلماتیک برجام خوشبین بودند٬ انتظار داشتند که در فضای پسابرجام یک شانس منحصر به فرد برای دیدار روحانی و اوباما فراهم شود و بعد از ۳۸ سال تابوی چنین دیداری شکسته شود. تماس تلفنی دو سال پیش روسای جمهور ایران و آمریکا در شرایطی که روحانی برای ترک نیویورک عازم فرودگاه بود زمینه چنین امیدها و خوش بینی هایی را فراهم کرده بود.
درست اما از زمانی که توافق اتمی وارد فاز اجرایی شد به جای نزدیکی میان دو کشور٬ اختلافها و تنشها فزونی گرفت. جریانهایی که توافق را به سود خود ارزیابی نمیکردند شروع به ایراد گرفتن از رفتار طرف مقابل کردند و به دنبال بهانههایی برای پایان دادن به توافق گشتند. فشارها در ایالات متحده از سوی اکثریت جمهوری خواه اعمال شده که معتقدند این کشور در جریان توافق اتمی٬ امتیازهای چشمگیری به ایران داده است و در قبال آن امتیاز چندانی نگرفته است. در ایران اما آیت الله خامنه ای٬ رهبری جریان منتقد برجام را به عهده گرفته و دولت حسن روحانی است که مدام مزیتهای برجام را گوشزد میکند.
ماجرای حواشی و متن
کش و قوسهایی که از زمان اجرای برجام میان تهران و واشنگتن جریان داشته است اصلا کم نبوده است. شاید آخرین مورد آن را بتوان اقدامهای تحریک آمیز قایقهای تندرو سپاه در نزدیکی ناوهای آمریکایی در خلیج فارس دانست. اقدامی که آمریکاییها آن را غیرحرفهای و خطرناک توصیف کردند. سال گذشته نیز زمانی که ایرانی ها یک قایق گشتزنی آمریکاییها را به دلیل ورود غیرقانونی به آبهای سرزمینی ایران توقیف کردند ابرهای تنش در آسمان روابط دو کشور سایه افکند اما این بحران که میتوانست ابعادی وسیع پیدا کند به سرعت پایان یافت و آمریکاییها آزاد شدند. تقریبا همه تحلیلنگران متفق القول بودند که پایان سریع این بحران به واسطه اجرای برجام بود و این که دو طرف نمیخواستند این توافق استراتژیک را به واسطه چنین ماجرایی به خطر بیاندازد.
خط و نشانهای دو جانبه
حالا در آستانه سفر روحانی به نیویورک کمتر کسی است که شانسی برای دیدار روحانی و اوباما قائل باشد. چنین دیداری در شرایط کنونی اگر چه ممکن است برای اوباما خوشایند باشد اما برای روحانی بسیار هزینهبر خواهد بود. او در صورت چنین دیداری قطعا در معرض حملات جدی اصولگرایان در ایران قرار خواهد گرفت که مدتهاست او را به خاطر استراتژی سیاست خارجیاش زیر ضرب گرفتهاند.
روحانی امید زیادی داشت که در دور اول ریاست جمهوریاش زمینه حل بحران در روابط دو کشور را فراهم آورد اما این قفلی نبود که روحانی با کلید وعده داده اش بتواند آن را بگشاید
نزدیک بودن انتخابات ریاست جمهوری در ایران نیز مزید بر علت است و بعید است که او بخواهد امسال ریسک چنین دیداری را بپذیرد و با تبعاتش در میدان رقابتهای داخلی روبرو شود. عدم دیدار روسای جمهوری ایران و آمریکا در این آخرین سال حضور اوباما در کاخ سفید اما به چه معنی خواهد بود و چه پیامدی به همراه خواهد داشت؟
پیامد قابل انتظارش این است که این فرصت استثنایی ممکن است در سالهای آینده دیگر تکرار نشود و فضای تخاصم میان دو کشور به قوت خود باقی بماند. مواضع هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ به عنوان کاندیداهای نهایی انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نشان میدهد که شانس گشایش در روابط تهران و واشنگتن در صورت روی کار آمدن هر یک از این دو نفر اصلا بالا نخواهد بود.
حتی عجیب نخواهد بود اگر همین دستاوردهای کنونی نیز به پای مواضع روسای جمهوری آینده قربانی شود. دستکم این که ترامپ گفته است در صورت رسیدن به کرسی ریاست جمهوری٬ توافق اتمی با ایران را پاره خواهد کرد. آیت الله خامنه ای نیز در واکنش به چنین اظهارنظری بود که گفت اگر آنها توافق را پاره کنند ما آن را آتش می زنیم. بنابراین دورنمای رابطه میان دو کشور با توجه به این مسائل٬ همچنان خاکستری و پر ابهام است. روحانی امید زیادی داشت که در دور اول ریاست جمهوریاش زمینه حل بحران در روابط دو کشور را فراهم آورد اما این قفلی نبود که روحانی با کلید وعده داده اش بتواند آن را بگشاید. مشخص است که ارسال پیامهای حاکی از مودت و همکاری و دعوت به صلح و دوستی از تریبون مجمع عمومی سازمان ملل نیز به ان اندازه کارآمد و کافی نخواهد بود که به زمینهای برای دیدار سران دو دولت تبدیل شود.
3 پاسخ
آقای تبریزی گرامی، آیا نقش امریکا در کشورهایی چون لیبی، عراق، افغانستان و حیاط خلوتش در امریکای لاتین کاهش دهنده تنازعات و رنج های انسان های زمان ما بوده؟
من به تبلیغات دروغین حاکمیت کاری ندارم و فریب آن را هم نمی خورم، اما معتقدم هر انسان بشردوست و صادقی آن هم در قرن بیست و یکم که دسترسی انسان ها به اطلاعات بیش از هر زمان دیگر میسر است، نمی تواند از تشخیص نقش مخرب امریکا و متحدانش در تنازعات و رنج مردم جهان غافل بماند.
کافیست نگاهی به دور بر میهن خودمان بیاندازیم و از همه جا بیشتر به یمن!
جناب صمد، با تشکر از توجهتان، من با کلیت سخن شما موافقم. اما در حال که اوباما هست و روحانی، قصه فرق می کند. روسای جمهور در ایران و امریکا نقش محدودی دارند. سیستم مهم تر است. اما اگر به کم راضی باشیم تا هیچ، انگاه دیدار این دو می تواند قدمی مثبت باشد، تا دیدار روحانی با دونالد ترامپ. یا دیدر اوباما با احمدی نژاد. سیاست عرصه ی واقع گرایی و در لحظه تصمیم گرفتن و تشکیل ائتلاف و مصالحه و یا جنگ بر حسب شرایط حال است. امر مقدس و … نیست. دیروز جان کری با لابروف برای اتش بس یک هفته ای به توافق رسیدند و این اگر عملی شود، کاهش الام مردم را میکند. اگر جان کری نبود و ظریف، معلوم نبود توافق هسته ای هم شکل می گرفت. خلاصه، هم گذشته و سیستم مهم است و هم افراد و تحولات جاری. والله اعلم!
سیاست، عرصه ی عجیبی است، و گاه حوادث غیر قابل انتظاری هم رخ می دهد.
از ان جاییکه تنش زدایی و رفع دشمنی هیستریک، بنفع بشریت است، بیایید دعا کنیم و امیدوار شویم که این دو ، که دیدارشان در عرصه ی تنازعات و رنج انسان های زمان ما، بسیار می تواند مهم باشد، با هم ملاقات کنند!
دیدگاهها بستهاند.