اخیرا-از ۲۵ تا ۲۷ ماه اوت، مطابق ۴ تا ۶ شهریور ماه ، کنفرانسی در گروزنی پایتخت جمهوری شیشان برگزار شده است. عنوان این کنفرانس، بررسی و پاسخ به این پرسش مهم بوده است: اهل سنت و جماعت چه کسانی هستند؟ این پرسش اهمیت بسیاری دارد. بدیهی به نظر می رسد اما با اندکی تامل متوجه می شویم که از دامنه ای گسترده و نیز پیچیدگی برخوردار است. واکنش هایی که نسبت به این کنفرانس و بیانیه پایانی آن، از سوی عالمان سلفی در عربستان و مصر و دیگر کشورهای عربی صورت گرفت، نشانه روشنی ست که طرح چنان پرسشی آسان نبوده است. شیخ یوسف قرضاوی عالم مصری که مقیم قطر است و از عنوان رئیس جمعیت علمای اسلام استفاده می کند؛ این کنفرانس را « موتمر الضرار» خوانده است. خواسته است این کنفرانس را به مثابهٔ ساخت مسجد ضرار در زمان پیامبر اسلام تلقی و یا القاء کند. دیگران هم از عناوینی مثل: « موتمر الفتنه » و « موتمر الشیطان » استفاده کرده اند. برخی از نویسندگان و روزنامه نگاران عرب کوشیدند تا ردّ پایی از ایران در این کنفرانس پیدا کنند. چرا چنین واکنش هایی صورت گرفته است؟ چرا این کنفرانس را به مثابهٔ بمبی که در شیشان منفجر شد، تعبیر کرده اند؟
یکم: این کنفرانس با مشارکت الازهر الشریف برگزار شده است. شیخ احمد الطیب رئیس الازهر، علامه شوقی علام مفتی مصر و شیخ علی جمعه مفتی سابق مصر در کنفرانس شرکت داشته اند. سخنران نخست کنفرانس شیخ علی جمعه بود که با عنوان: کلمه التاطیری، در واقع خط مشی کنفرانس را طراحی کرد و در سخن خود از احمد الطیب به عنوان امام اهل السنه و الجماعه نام برد. این عنوان بدیهی است که خوشایند عالمان عربستان سعودی و جمعیت کبار علمای اسلام نخواهد بود.
دوم: شیخ علی جمعه با استناد به حدیث جبرئیل- سه مرحله یا مرتبه ایمان و اسلام و احسان را از یکدیگر تمییز داد. شیخ علی جمعه ایمان را عقیده و اسلام را فقه و احسان را سلوک تفسیر کرد. تفسیری که تقریبا جمله عالمان اهل سنت با آن موافقند. متن حدیث نیز که در صحیح مسلم و صحیح بخاری روایت شده است، متناسب با چنین تفسیری است. ( نگاه کنید به متن حدیث، صحیح البخاری، کتاب البدء الایمان، حدیث شماره ۵۰ )
سوم: بُعد ایمان با توجه به مکتب اشعری و ماتریدی، بُعد اسلام، با توجه به چهار مذهب و مکتب فقهی حنفی ومالکی وشافعی و حنبلی و بُعد احسان با توجه به مسلک امام جنید و امثال او، صورت بندی شده است.
اعتراضات موجب شد که بعدا در بخش اعتقاد پس از عبارت:« اهل السنه و الجماعه هم الاشاعره و الماتریدیه» در گیومه:. « منهم اهل الحدیث المفوضه» را اضافه کنند.
پیداست چه معرکه ای بر پا شده است. عملا سلفی ها و وهابیت از دایره اهل سنت و جماعت کنار گذاشته شده اند و صراحتا اهل تصوف به عنوان اهل سنت و جماعت قلمداد شده اند.
نمی دانم آیا در حوزه علمیه قم به این اتفاق بسیار بسیار مهم و بیانیه پایانی کنفرانس شیشان توجه شده است!؟
توضیح: این نوشته پیش از این در «وبلاگ مکتوب» منتشر شده است. مطلب اصلی را «اینجا»میتوانید بیابید. ما پیشنهاد می کنیم مطالب را در منابع اصلی هم ببینید، گاهی تفاوت هایی در عکس و لینک های افزوده وجود دارد.
حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هستهای، در تحریریه روزنامه بحثی…
بیشک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلویها در ایران برقرارشد تاثیر مهمی در…
کیانوش سنجری خودکشی کرد یک روایت این است که کیانوش سنجری، جوان نازنین و فعال…
ناترازیهای گوناگون، بهویژه در زمینههایی مانند توزیع برق، سوخت و بودجه، چیزی نیست که بتوان…
۱- چند روز پیش، مدرسه آزاد فکری در ایران، جلسه مناظرهای بین علیدوست و سروش…
آنچه وضعیت خاصی به این دوره از انتخابات آمریکا داده، ویژگی دوران کنونی است که…