به نظر میآید با بالاگرفتن درگیریهای لفظی و تنش میان رهبران ایران و عربستان٬ این تقابل هر روز ابعاد جدیدی به خود میگیرد و در حال خروج از فاز جنگ نیابتی در یمن و سوریه است و لااقل در حوزه دیپلماسی و در مقام سخن، به رویارویی مستقیم کشیده شده است.
زلزله دنبالهدار
در طی سالهای اخیر همواره روابط ایران و عربستان سعودی، که هرکدام به نوعی مدعی زعامت جهان اسلام هستند، به دلایل گوناگون از وضعیت صلح ناپایدار خود خارج شده و به آستانه جنگ میرسد و باز بعد از مدتی با میانجیگری کشورهای دیگر از جمله امریکا و قطر، تنشها فرومینشیند. وضعیت جدید اما تا اندازهای متفاوت از گذشته است. در جریان مناسک حج در سال گذشته که به مرگ حدود ۵۰۰ ایرانی در مکه انجامید آتش این تنشها روشن شد و اعدام شیخ نمر که از منتقدان حکومت عربستان بود این آتش را چنان شعلهور کرد که سفارت عربستان در تهران را سوزاند و به قطع روابط دو کشور انجامید. آیتالله خامنهای در سالگرد واقعه مرگبار منا در پیام تندی رهبران عربستان را «شجره خبیثه ملعونه» «شیطانهایی خُرد و حقیر»، «بیدین و بیوجدان»، «گمراه» و «روسیاه»، «فتنهانگیز» و «از خدا بیخبر»، خواند و آنان را به کشتن مجروحان حادثه منا متهم کرد و گفت:«مردان قسی القلب و جنایتکار سعودی، مجروحان نیمه جان را با جانباختگان، در کانتینرهای در بسته محبوس ساختند و به جای درمان و کمک یا حتی رساندن آب به لبان تشنه آنان، آنها را به شهادت رساندند».
این اظهار نظر تند، عکسالعمل رهبران سیاسی و مذهبی عربستان سعودی و همچنین اتحادیه عرب را در پی داشت. شیخ عبد العزیز الشیخ، مفتی اعظم عربستان سعودی در سخنانی در واکنش به اتهامات آقای خامنه ای گفت که «رهبران ایران مسلمان نیستند». ولیعهد و وزیر کشور عربستان سعودی نیز گفت ایران به دنبال «سیاسی کردن حج» است. وزیران امور خارجه کشورهای عضو اتحادیه عرب نیز مواضع آیتالله علی خامنهای علیه عربستان را «ستیزه جویانه و شرمآور» توصیف کرده و آن را به شدت محکوم کردند.
آیا کسانی که میخواهند «استخوان دشمن را بشکنند» قصد حمله دارند یا مدافعانی هستند که «مجبورند» در پاسخ به زیاده خواهی عربستان مکه را تبدیل به مرکز ایران کنند؟
اما این پایان این دست اظهارنظرات تحریک آمیز در دو جبهه نبود. محمد جواد ظریف، وزیر خارجه معتدل و گفتگومدار ایران هم در یادداشتی که روزنامه نیویورک تایمز آن را منتشر کرد، ضمن انتقاد تند از رهبران عربستان سعودی، خواستار ائتلافی جهانی علیه وهابیگری شد و وهابیت را سرمنشاء بخش مهمی از «حملات تروریستی» خواند. بعد از آن هم بلافاصله عربستان سعودی از ایران به دلیل نقض قطعنامه شورای امنیت درباره یمن، به این شورا شکایت کرد و ایران را به نقض قطعنامه ۲۲۱۶ سازمان ملل و حمایت از شورشیان حوثی در حمله به بخشهای جنوبی عربستان متهم کرده است.
تک صداهای معتدل
در میانه این اظهارات تند و تک و پاتکها اما یک صدای میانه نیز شنیده شد که شاید بتوان گفت به نوعی تفکری را در نظامیان ایران نمایندگی میکند که در فضای ملتهب و خصمانه فعلی کمتر امکان و اجازه بروز مییابد. رحیم صفوی دستیار و مشاور عالی خامنهای اظهار کرد:«ما هرگز نباید به سوی تنش با عربستان حرکت کنیم.» بنا بر گزارش العالم، صفوی دربارۀ راهکار مدیریت شرایط کنونی هم تأکید کرد:« ما باید روابطمان را با کشورهای عمان، کویت حتی قطر بیشتر کنیم و در رابطه با سعودیها مدارا کنیم. »
اما در کمال تعجب هنوز یک روز از این اظهار نظر نگذشته بود که گویی صفوی نتوانست در برابر جو منفی حاکم نسبت عربستان سعودی مقاومت کند و بر مدار اعتدال خویش بماند و در دیدار با کارکنان دفتر دستیاری و مشاوره فرماندهی کل قوا گفت:«حاکمان جوان و بی خرد عربستان بدانند که نباید صبر و تحمل جمهوری اسلامی ایران را محک بزنند» او سپس گفت که عکس العمل های ایران در قبال اقدامات عربستان سعودی تابحال با «مدارا و خویشن داری » همراه بوده است.
حسین سلامی جانشین فرمانده کل سپاه نیز در آخرین اظهار نظر خود تاکید کرد که « مجبور»ند «استخوانهای دشمنان» را بشکنند و گفت که جنگ «حق و باطل »چه بصورت «مستقیم »و چه بصورت« نیابتی »ادامه دارد.
حال سوال اینجاست که آیا خطی که به نظر میآید در حال حاضر به خط اصلی سیاست ایران در قبال عربستان سعودی تبدیل شده، قرار است براستی دعواها را از «عمق استراتژیک» این کشورها در منطقه به مرزهایشان بکشاند؟ آیا کسانی که میخواهند «استخوان دشمن را بشکنند» قصد حمله دارند یا مدافعانی هستند که «مجبورند» مکه را تبدیل به مرکز ایران کنند؟
روایت های تندروانهای که تنشزدایی و سعی در حل بحران را پس میزند و برطبل جنگ میکوبد آیا حقیقتا چنانچه ادعا میکند دغدغه برقراری امنیت و حفظ منافع ملی را به واسطه «شمشیر عجم» دارد و یا اینکه این پروژه نیز در ادامه ماجراجوییهای منطقه ای است که میخواهد زعامت جهان اسلام و کنترل مراکز کلیدی مذهبی را به دست بگیرد؟! یا اینکه اساسا این فقط خواستههای یک مرکز بسیج یا یک گروه اصولگرای تندرو است که، در فضای فراهم شده، فرصت جولان یافته اند و به این ترتیب سیاست کلان کشور در حوزه روابط خارجی را همان افراد به تعبیر روحانی «نادان و احساساتی» که سفارت را اشغال کردهاند در دست گرفتند؟
حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هستهای، در تحریریه روزنامه بحثی…
بیشک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلویها در ایران برقرارشد تاثیر مهمی در…
کیانوش سنجری خودکشی کرد یک روایت این است که کیانوش سنجری، جوان نازنین و فعال…
ناترازیهای گوناگون، بهویژه در زمینههایی مانند توزیع برق، سوخت و بودجه، چیزی نیست که بتوان…
۱- چند روز پیش، مدرسه آزاد فکری در ایران، جلسه مناظرهای بین علیدوست و سروش…