فراموش نکنیم که پیش تر نه تنها مرتضوی زیر بار خلافکاری های خود نمی رفت، بلکه با گردنکشی و لبخندهای مذبوحانه از اعمال خود دفاع می کرد. حالا تحت چه فشاری قرار گرفته است و چگونه پذیرفته است تا یک تنه بار مسئولیت واقغه و جنایت در کهریزک را گردن نهد، داستانی است که گره اش بعد باز خواهد شد.
اما متن نامه عذرخواهی هم جالب است. مدام مجیزگویی رهبری را می کند و تاکید بر ولایت پذیری خود و استفاده مکرر از واژه فتنه که خوش آیند سران دلواپس مملکت است و توجیه گر اعمال او مثلا در سرکوبی مخالفان و معترضان تقلب در انتخابات ۸۸ است و این موذیانه عمل کردن وی بیشتر از آنچه که عذرخواهی باشد، نوعی دیگر از توهین و حتی صحه گذاشتن بر مشارکت در قتل جوانان این آب و خاک است.
من فکر می کنم مرتضوی به خیال خودش با حیله گری می تواند از زیر بار مسئولیتی که او را در جنایت سهیم کرده می تواند بگریزد که محال است و وجدان عمومی جامعه را نمی تواند فریب دهد. اشکال کار امثال مرتضوی این است که خیال می کنند همواره پیروز میداناند و اگر به جایگاهی رسیده اند که نباید، از سر زرنگی، رندی و هوش و بازیگری حرفه ای خودشان است. مردم شاید به هر دلیل ابراز عقیده نکنند، اما آگاه و هوشیارند.