سخنان اعتذارآمیز سعید مرتضوی بعد از سالها که از ماجرای کهریزک گذشته این سؤال را ایجاد میکند که اکنون که این همه ماجرا رفته است و آن هم عتاب و خطاب بابت پیگیری حقوق صاحبان دم و جانهای از دست رفتهی مظلومان رفت، خاصیت این سخنان قاضی پرنفوذ پیشین ولایت چیست؟
ابتدای تأمل البته در اینجاست که نقش سعید مرتضوی دقیقاً نه فقط در ماجرای کهریزک بلکه در دهها بلکه صدها پرونده و حادثهی پیش و پس از آن در سالهای دور و نزدیک چه بود؟ کلید فهم تمام ماجراها در این است که دستگاه قضا دستگاهی است معیوب و گوش به فرمان. حاکمیت قانون امری است لغو و عبث. بحث حتی دربارهی قانونی مختلف و متفاوت با قوانین جاری جمهوری اسلامی نیست. سخن از همان روند رسیدگی متعارف و معقول پروندههای قضایی است. دستگاه قضایی استقلال ندارد. فساد دستگاه قضایی فقط در این خلاصه نمیشود که مسؤولی یا قاضیای رشوه بگیرد یا حتی گوش به فرمان صاحب حکم بالاتری به تصریح یا تلویح باشد. همین که قضات بتوانند برداشتها و سلیقههای جناحی شخصیشان را در امور قانونی دخالت دهند یعنی فساد دستگاه قضا. از سخن دور نیفتیم. اعتذار سعید مرتضوی نه کمی به احقاق حقوق مظلومان پس از ۸۸ (و سالهای قبل از آن) میکند نه وجدان عمومی را تسکین میدهد.
عدالت با رسوا کردن و بدنام کردن مهرهای گوش به فرمان و قاضی مطیع و خوشخدمتی چون سعید مرتضوی محقق نمیشود. گمشدهی نظام سیاسی و اجتماعی ایران عدالت و قانون است. عدالت یعنی اجرای همین قانون – ولو ناقص و بد – بدون اندک ذرهای تبعیض برای هر کسی از هر حزب و جناحی است. عدالت یعنی اینکه اگر سعید مرتضوی قرار است به حرف و سخن ابراز ندامت کند، دستگاه قانونی قدم به قدم عقب برود و ریشهی این فاجعه را پیدا کند.
ابراز ندامت سعید مرتضوی پرداختن صورت قضایا و منحرف کردن افکار عمومی است. سعید مرتضوی عارضه و نشانهی فسادی ریشهدارتر در دستگاه اجرای عدالت است. وجدان عمومی با عدالت راضی میشود. ماجرای سعید مرتضوی نسخه و روایت کمرنگی است از پیامدهای بازداشت خودسران قتلهای زنجیرهای: کور کردن گره اصلی ماجرا و انحراف اصل دعوا.
در حالی که بیش از دو سال از جنبش "زن، زندگی، آزادی"، جنبشی که جرقه…
بیانیهی جمعی از نواندیشان دینی داخل و خارج کشور
رسانههای گوناگون و برخی "کارشناسان" در تحلیل سیاستهای آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، بهطور…
زیتون: جلد دوم کتاب خاطرات طاهر احمدزاده اخیرا از سوی انتشارات ناکجا در پاریس منتشر…