تحلیلی بر سخنرانی خامنه ­ای و نامه احمدی­ نژاد

م.ع

« دوقطبی در کشور مضر است به حال کشور. من صلاح نمی دانم شما وارد بشوید. بله، این چیز خیلی مهمی که نیست. این یک چیز خیلی طبیعی است، خیلی ساده است. بله، ما این توصیه را به یکی از آقایان، به یکی از برادران کردیم. خوب، حالا این مایه اختلاف بشود ین برادران مومن، یکی بگوید فلانی گفته، یکی بگوید نگفته، یکی بگوید چرا پشت بلندگو نگفته؟ خب، حالا این هم پشت بلندگو »

این تازه ترین سخنان آقای خامنه ای هرچند یک پیام صریح و واضح داشت و آن هم عدم حضور احمدی نژاد در انتخابات سال آینده ریاست جمهوری بود، نکات مهمی دیگری در برداشت که هرکس به فراخور اوضاع و شرایط گذشته و حال سیاسی ایران، تفسیرها و برداشتهای متفاوت و گونه­گونی از آن دارد. از سخنرانی خارج از فقه خامنه ای، خارج از نهی احمدی نژاد، می توان نکاتی چند را استخراج نمود.

آقای خامنه ای دلیل اصلی خود برای منع احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری را جلوگیری از « دو قطبی شدن » کشور و پیشگیری از مضرات آن و همچنین صلاح وو خیرخواهی برای کشور می داند. اما این دو قطبی شدن میان چه گروههایی و میان چه کسانی؟ و این صلاح کشور برای چه کسی؟

  • در وحله اول به نظر می رسد که سر این دو قطبی شدن میان احمدی نژاد و اعوانش از یک سو و روحانی و طرفداران و پشتیبانانش مثل رفسنجانی از سوی دیگر باشد، نفس این دو قطبی یک مضرت بزرگ برای آقای خامنه ای در پی دارد چرا که وی در این دو قطب جایگاهی برای خویش متصور ندیده و پیروزی هرکدام از این دو قطب در این رقابت مثال زدنی، باعث ضعف دار و دسته آقای خامنه ای خواهد شد و جامعه هم به قطبی گرایش خواهند یافت که تاحدی متفاوت از گرایش آقای خامنه­ای باشد؛ پس در هر حالت این دو قطبی شدن بیشتر برای خامنه­ای مضرت دارد تا کشور و برای جلوگیری یا حداقل کاهش این مضرت دست به این اقدام و نهی احمدی نژاد از انتخابات زده است.
  • اگر مقداری و فقط مقداری به گونه ای دیگر نگاه کنیم و واکنش و نامه احمدی نژاد را مدنظر قراردهیم ، یک برداشت دیگر از این جریان شکل می گیرد: این دستور آقای خامنه ای، به ظاهر لبخند بر لبان روحانی نشانده و بغض بر گلوی احمدی نژاد؛ اما شاید نیت خامنه ای چیزی متفاوت از لبخند روحانی و بغض احمدی نژاد باشد و قصدی دیگر در سر دارد که لبخند را بر لبان روحانی می خشکاند

دو قطبی که آقای خامنه ای آن را مضر می داند شاید دو سر دیگری غیر از آنچه بیان شد داشته باشد و هر دو سر این دو قطبی را یاران آقای خامنه­ ای یعنی اصولگرایان تشکیل بدهند؛ با حضور احمدی­ نژاد قطعا میان اصولگرایان اختلافاتی ایجاد شده و طبیعتا منجر به یک دو قطبی خطرناک برای آنان خواهد شد و بدتر آنکه هیچ کدام از این دو قطب، نتوانند در مسابقه انتخابات ریاست جمهوری به خط پایان برسند؛ لذا خامنه­ای مانع از دو قطبی شدن جریان اصولگرایی نزدیک به خود شده ست و با اینکار شاید (حتما در نظر بگیرید: شاید ) برای مقابله با روحانی و رفسنجانی و حتی اصلاح طلبان گام اول و مهم را به خوبی برداشته و از بوجود آمدن اختلاف میان اصولگرایان جلوگیری نموده است تا آنان با یک اتحاد و یکدستی به مصاف روحانی و رفسنجانی و اصلاح طلبان بروند.

  • ­ این جلوگیری از دو قطبی شدن جریان اصولگرایی و حذف احمدی­ نژاد از بازیهای انتخاباتی ، به احتمال زیاد باعث بوجود آمدن یک دو قطبی میان خود اصلاح طلبان یا میان آنان و دیگر طرفداران روحانی می­شود چراکه با حذف یک رقیب سرسخت از جلوی پای روحانی، وی دلیلی نمی بیند که با اصلاح طلبان وارد معامله شده و به آنان باجی بدهد لذا اصلاح طلبان چه با معرفی آلترناتیوی برای روحانی ( که حتما از سوی شورای نگهبان خامنه ­ای رد صلاحیت خواهد شد) و چه با حمایت اجباری از روحانی، توان لابی­گری چندانی با روحانی و اطرافیانش نداشته و جایگاه چندانی در تعیین سرنوشت انتخابات و به تبع آن در دولت آینده نخواهند داشت که بتوانند از این طریق به سازماندهی خود پرداخته و برای ۴ سال دیگر آماده شوند.
  • « من صلاح نمی دانم شما وارد بشوید. بله، این چیز خیلی مهمی که نیست. این یک چیز خیلی طبیعی است، خیلی ساده است». خامنه ­ای با این جمله دیکتاتوری و قدرت مطلقه خویش را به مردم وتمامی گروهها و جریانات سیاسی یادآوری نموده و دیگر نیازی نمی بیند که آن را در لفافه بیان کند. وی به صراحت بیان میکند دخالتش در تمامی امور کشور حتی آنجا که ظاهرا به نظر و رای مردم واگذار شده، امری نه غیر عادی بلکه بسیار معمولی و طبیعی است. وی می تواند به راحتی روند انتخابات در ایران را حتی قبل از شروع فرآیند انتخابات تغییر دهد؛ وی می تواند آنجا که هیچ نص صریح قانونی و یا بهانه ای توجیه پذیر جهت جلوگیری از حضور شخصی در انتخابات باشد ورود پیدا کرده و مانع از حضور وی شود؛ آن شخص در حال حاضر احمدی­ نژاد است اما درآینده می تواند هر شخص دیگری باشد و آقای خامنه­ ای دیگر به شورای نگهبان بسنده نکرده و برای اطمینان خاطر و جلوگیری از هرگونه مضرت، خود علنا و بصورت مستقیم در هرجایی که صلاح بداند وارد میشود، هرجایی اعم از انتخابات یا مسایل اقتصادی و سیاسی کشور یا حتی جاهایی همانند اتاق خواب مردم؛ و صلاح ملت و کشور در واقع صلاح خامنه­ای و صلاح خامنه­ای صلاح مردم و کشور است پس باید همگان آماده و گوش بفرمان امر ایشان باشند چراکه صلاح خودشان در این است.

سخنان آقای خامنه ای را میتوان بصورت مختلف تفسیر نمود و این تفاسیر، غلط یا صحیح مانعه الجمع یا مانعه الخلو ادامه دارد اما در نامه احمدی نژاد که در واکنش به دستور خامنه ای منتشر شده است دو نکته واضح وجود دارد که احمدی نژاد با زیرکی آن را بیان نموده است:

« همانگونه که مستحضر هستید در دیدار مورخ نهم شهریورماه سال جاری، اینجانب برنامه های تبیین انقلاب در سراسر کشور را تشریح نمودم، پس از آن حضرت عالی فرمودید که در این دوره مصلحت نیست بنده در انتخابات شرکت نمایم و اینجانب نیز تبعیت خود را اعلام نمودم. ضمن تشکر از بیانات حضرتعالی در جلسه درس خارج فقه مورخ پنجم مهرماه جاری، به استحضار می رسانم که در عمل به منویات رهبر بزرگوار انقلاب، برنامه ای برای حضور در عرصه رقابتهای انتخاباتی سال آینده ندارم »

احمدی نژاد واکنشی بسیار زیرکانه به دستور خامنه ای داده و با بیان واضح تاریخ های « نهم شهریورماه و پنجم مهرماه » و عبارت « در این دوره مصلحت نیست بنده در انتخابات شرکت نمایم » هم توپ را به زمین خامنه ای انداخته و هم برنامه سیاسی آینده خودش را بخوبی تبیین نموده است :

  • احمدی­ نژاد عمدا از جلسه خصوصی خود و رهبری در تاریخ نهم شهریور ماه سخن می گوید تا این سخن را به مخاطبان برساند که هرچند رهبری بصورت خصوصی از وی خواسته تا در انتخابات شرکت نکند اما احمدی نژاد این دستور را جدی نگرفته و با ادامه برنامه های پیشینش عدم تبعیت خود را نشان داده است بگونه ای که خامنه ای مجبور شده در تاریخ پنجم مهرماه این دستور را بصورت عمومی تکرار کند تا مانع از حضور احمدی­ نژاد شود و اعلام تبعیت احمدی­ نژاد در این نامه درواقع نشاندهنده عدم تبعیت وی از فرمان خامنه ­ای است تا نشان دهد وی تنها کسی است که می تواند در برابر خامنه ­ای و اوامر وی بایستد و اینگونه، وجاهتی برای خویش نزد مردم ایجاد کند که صد البته این عدم تبعیت بیشتر به طنز شبیه است و فقط در راستای منافع خود احمدی ­نژاد است. نمونه این دستور خصوصی و عدم تبعیت احمدی ­نژاد را در قضیه مشایی و مصلحی  شاهد بوده ایم که خامنه ­ای را مجبور به صدور دستور بصورت عمومی نمود.

مهمتر از آن و نکته اصلی نامه احمدی ­نژاد در این جمله وی نهفته است : « حضرت عالی فرمودید که در این دوره مصلحت نیست بنده در انتخابات شرکت نمایم »؛ احمدی­ نژاد خامنه ­ای را در کار انجام شده قرار می دهد و با بیان « در این دوره » دقیقا مشخص می کند که درخواست خامنه­ ای جهت عدم حضور در انتخابات ریاست جمهوری فقط و فقط منحصر به این دوره می باشد و وی می تواند در دوره های بعدی ریاست جمهوری شرکت نماید؛ احمدی­ نژاد با این جمله سخن خامنه ­ای را به نفع خویش تفسیر نموده و حتی بگونه ای القا می کند که خامنه­ ای از وی خواسته در این دوره شرکت نکند و خود را برای چهار سال آینده آماده کند. آری احمدی­ نژاد حرکتی بسیار زیرکانه انجام میدهد و عدم حضور در انتخابات سال آینده و حضور در انتخابات چهار سال بعدی را خواست خامنه ­ای قلمداد می کند و بخوبی هم می­داند که خامنه­ای بسیار بسیار کم به تفسیر سخنان خود می­پردازد و فردی است که برای حفظ وجاهت خود دست به مجادله نخواهد زد. آری تا چهار سال آینده هم خاطره جمعی ملت ایران نسبت به ناکارآمدی دوران هشت ساله احمدی نژاد پاکتر شده و وی براحتی می­تواند بر کرسی ریاست جمهوری تکیه بزند بدون اینکه هزینه زیادی را متحمل شود .

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

3 پاسخ

  1. شاید بحث فقط بر سر قسمتی از جریانات سیاسی باشه مثل اصولگراها و راضی کردن طرفدارای سنتی نظام مثل شورای نگهبان و سپاه و بقیه و اینکه اینجوری بخواد مانع از ردش توسط شورای نگهبان بشه وگرنه احمدی نژاد هم میدونه که اکثریت مردم برخلاف خواست خامنه ای رای میدن.

  2. بعید است احمدی نژاد تا این حد کودن باشد که بخواهد شرکت خود در دور بعدی انتخابات را خواست خامنه ای قلمداد کند که در این صورت به سرنوشت ناطق نوری در سال ۷۶ گرفتار خواهد شد !

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

چهره‌ی مچاله‌شده از گریه و لابه‌ی بسیارِ او، بِرندی شده بود. بر بالای هر منبری که می‌رفت، در جمعِ هر جماعتی که می‌رفت؛ اشک‌اش دمِ مشکش بود. چشمِ جوانان مؤمن و انقلابی را خوب گرفته

ادامه »

سالها پیش که رهبر جمهوری اسلامی در بزنگاه انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ جنجال سند آموزشی ۲۰۳۰ را به‌پا کرد در مطلبی با عنوان «اصولگرایان

ادامه »

توی یک عالم دیگری سیر می‌کرد. در عوالمی که به واقعیت راه نداشت. تک‌تک جمله‌هایی که بیان می‌کرد و سفارش‌هایی

ادامه »