زیتون ـ مهسا محمدی: شرایطی که در حال حاضر جبهه اصولگرایان در آن واقع شده، شاید یکی از پیچیدهترین وضعیتهای آنان در طی سالهای اخیر باشد. اجماع بر سر یک کاندیدای اصولگرا و معرفی وی برای انتخابات ریاست جمهوری پیشرو، تنها راه پیروزی احتمالی آنان در این میدان است اما طیف وسیعی که در تعریف اصولگرایی جا گرفتهاند، این انتخاب را چنان سخت میکند که خروجی آن در بهترین حالت لیست شش نفره و در حالتهای حادتر لیستهای ۱۶ تا ۳۰ نفره است. نامهای پرتکرارتر در این لیستها؛ قالیباف، باهنر، ضرغامی، ولایتی، حداد عادل و حتی ناطق نوری است. این در حالی است که در بعضی از گمانهزنیها نام قاسم سلیمانی نیز در این بین جا گرفته، که منجر به اظهارنظر وی مبنی بر اینکه «سرباز صفر ولایت» باقی خواهد ماند، شد.
کاندیدایمان را رو نمیکنیم که تخریب نشود!
یکی از راههای مواجهه این طیف با این بلاتکلیفی، برخورد سلبی با ماجراست به این ترتیب که با سعی در حذف کاندیداهای نام آشناتر و (گاه با شانس و همچنین هزینه بیشتر) سعی در محدود کردن دایره انتخاب دارند. منع احمدینژاد از شرکت در انتخابات و استقبالی که از این منع در بین اصولگرایان شد و حذف خودخواسته محسن رضایی یا قاسم سلیمانی از این دست تلاشها محسوب میشوند. در این میان اظهارنظرهایی چون گفته مهدی هاشمی، نماینده سابق مردم تهران در مجلس هم به گوش میرسد که اظهار کرده:« اصولگرایان برای در امان ماندن از تخریب دشمنان خارجی و رقبای داخلی سعی دارند تا از رو کردن چهرههایشان تا زمان مقرر خودداری کنند.»
اما با وجود این تلاشها و در حالی که در جبهه مقابل، به احتمال قریب به یقین حذف کاندیداهای اصلاح طلب متنفذتر، اجماع قوی بر روی کاندیداتوری حسن روحانی وجود دارد، هنوز اجماعی در میان اصولگریان دیده نمیشود.
یکی دیگر از گزینههایی که بحث حضور وی بعد از حذف احمدی نژاد به شکل جدی تری مطرح شد عزتالله ضرغامی است که هنوز نمیتوان گفت چندان بازخورد مثبتی از سوی بزرگان اصولگرایی دریافت کرده باشد.
غلامرضا مصباحی مقدم، سخنگوی جامعه روحانیت مبارز احتمال رسیدن به کاندیدای واحد در میان اصولگرایان را بسیار قوی میداند، اما در پاسخ به این سوال که تقریبا چه تعداد کاندیدا به صورت جدی در جامعه روحانیت مطرح هستند، گفت: «هنوز نمیتوانم روی عدد صحبت کنم. چون مشخص نیست چه تعداد کاندیدا هستند و چه تعداد با شاخصهای ما مطابقت دارند.»
به نظر میرسد با پشتپایی که احمدی نژاد در پایان دوره خود به اصولگرایان زد و از آنان تبری جست٬ احتمال این که این جبهه بار دیگر از فرد ناشناخته دیگری حمایت کند بسیار بعید است. از نظر مصباحی مقدم نیز با روند موجود احتمال حمایت از «چهرههای شناخته نشده مثل سال ۸۴ بسیار ضعیف است.»
ظهور پدیده در ارودوگاه اصولگرایی بعید است
ناصر ایمانی، تحلیلگر اصولگرا بر این باور است که در حال حاضر با حذف احمدی نژاد٬ اکثریت طرفداران وی جذب کاندیدای اصولگرایان خواهند شد؛ هرچند شاید بخش کوچکی از آن ها با صندوق های رأی « قهر» کنند. او همچنین وجود یک «پدیده» در اردوگاه اصولگرایان را بعید میداند.
این در حالی است که به نظر فیضالله عرب سرخی فعال سیاسی اصلاح طلب، اصولگرایان با حذف احمدی نژاد «صاحب شانسترین چهره» خود را از دست دادند و سایر چهرهها به دلایل مختلف از شانس زیادی برخوردار نیستند. برای معرفی کاندیدای دیگر از سوی این جبهه نیز، عرب سرخی «باهنر» را دارای وجاهت بیشتری میداند. از نظر غلامحسن کرباسچی نیز بعید است اصولگرایان با حضور روحانی بتوانند کاندیدای دیگری داشته باشند که همه روی آن اجماع داشته و رای قاطعی داشته باشد و بخشهای مهمی از اصولگرایان«معتدل و دلسوز» به روحانی رای خواهند داد.
در این شرایط اگر اصواگرایان بخواهند به معنی دقیق کلمه اصولگرا باقی بمانند و به شیوهای که معمولا مرام اصلاح طلبان است رای بالای کاندیدایی که معرفی میکنند و محبوبیت وی را مبنای حمایت خود قرار ندهند، در مقابل حسن روحانی کار سختی در پیش خواهند داشت. کوتاه آمدن از آن اصول هم منجر به رسیدن به گزینه ای میشود که با اصلاح طلبان مشترک است و او کسی به غیر از حسن روحانی نیست.
البته همراه کردن همه بدنه وسیع اصولگرایی به انتخاب حسن روحانی کار دشواری خواهد بود٬ چرا که به عنوان مثال آیت الله موحدی کرمانی، دبیر کل جامعه روحانیت مبارز با وجود عضویت حسن روحانی در این تشکل اعلام کرده که «با توجه به شرایطی که داریم بسیار بعید است که ما بخواهیم از آقای روحانی حمایت کنیم.»
مسأله حمایت احتمالی اصولگرایان از روحانی اولین بار از سوی محمدرضا باهنر، رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری مطرح شد که البته نام وی نیز به عنوان یکی از کاندیداهای احتمالی مطرح میشود. باهنر اما خاطرنشان میکند که اصولگرایان برای حمایت از رئیس دولت یازدهم «شروطی» دارند ٬اما به نظر بعید میرسد که بتوانند علیرغم مشروط کردن این حمایت٬ بدنه تندروتر جبهه اصولگرایی را در این راه با خود همراه کنند.
۴ سال صبر کنید، دیر نمیشود!
یکی دیگر از گزینههایی که بحث حضور وی بعد از حذف احمدی نژاد به شکل جدی تری مطرح شد عزتالله ضرغامی است که هنوز نمیتوان گفت چندان بازخورد مثبتی از سوی بزرگان اصولگرایی دریافت کرده باشد. مصباحیمقدم درباره احتمال کاندیداتوری ضرغامی گفته است که:«ما هنوز نسبت به مصادیق ریاست جمهوری و شوراها ورود نکردهایم و من یقیناً و یا اثباتا صحبتی ندارم؛ البته ما به جبهه پیروان گفتهایم که گزینههای خود را بدهند اما هنوز پیشنهادی ندادهاند.»
حسام الدین آشنا مشاور روحانی نیز در این باره در توئیتر خود خطاب به ضرغامی نوشته است که به خاطر خودش بهتر از «۴ سال صبر کند» و «دیر نمیشود.»
شاید بتوان گفت که با وضعیت موجود، نسخه «صبر کردن» که مشاور روحانی برای ضرغامی پیچیده است، برای کل جبهه اصولگرایی قابل تعمیم باشد. چرا که شاید از میان تشتت و بلاتکلیفی موجود، برای این طیف نیز کاندیدای مناسبتری از روحانی خارج نشود که لااقل به «اصول» آنان پشت پا نزند و مجبور نشوند که به شیوه «تریبونی» وی را حذف کنند.
2 پاسخ
گفت و شنودها همچنان حول ضرغامی/جلیلی/قالیباف می گردد.
اما رای منفی بزرگ مردم در انتخابات گذشته به تفکرات جلیلی (با پذیرش فرض آنکه تفکرات روحانی نقطه مقابل جلیلی قرار دارد) این گزینه را عملاً از دسترس خارج می کند و سخنرانی های گاه و بی گاه ایشان صرفاً برای خود نشان دادن و ایجاد این تفکر که ایشان از مقبولیت در جامعه برخوردار است، می باشد.
مضاف بر آن اتفاق نظر بر روی قالیباف با وجود حواشی املاک تهران و بستن روزنامه ها و مجلات و سایت ها علی رغم بررسی موضوع هبه ی املاک، شخصیت و نوع رفتار قالیباف و طرفدارانش را در نظر مردم مورد پرسش قرار می دهد.
البته و از سوی دیگر با توجه به روشن نشدن کامل وضعیت این پرونده های شهرداری شائبه ی تخریب از سوی رقبا (اصلاح طلبان) و حذف قالیباف ایجاد می شود.
در نهایت گزینه ی اخر ضرغامی: با توجه به نارضایتی گسترده مردم از عملکرد صدا و سیمای تحت ریاست ایشان (بخوانید رسانه ی میلی) و مدیران پس از آن، هر فرد برگزیده و معروف از این سازمان بزرگ و طویل و بدون بازده که برای مردم مثال عینی آتش زدن پول مردم است به فردی منفور تبدیل می کند؛ این گزینه را در کنار جلیلی به گزینه ای ضعیف برای اصول گرایان قرار می دهد.
با توجه به سانسورهای خبری پیرامون قالیباف و همچنین دعوت ایشان در برنامه ی دورهمی شائبه ی کاندیداتوری ایشان را بیش از پیش قوت می بخشد تا اصولگرایان بار دیگر زیر نظر این فرد نظامی قدرت خود را در نقاطی که فعلا به دلیل حضور روحانی تضعیف شده است، قوت بخشند.
باید قالیباف را نامزد کنند والا بذل و بخشش های چند هزار میلیاری از کیسه شهر تهران هدر میرود !
دیدگاهها بستهاند.