زیتون- سه دختر میرحسین موسوی و زهرا رهنورد در نامهای از حصر پدر و مادر خود نوشتند. آنها با اشاره به اینکه در «این ۶ سال رفته همواره عاشورایی نگاه» کردهاند، چرا که «وقتی پدر و مادر را به اسیری بردهاند به حصری که انتهای آن نامعلوم است؛ باید عاشورایی نگاه کرد.»
میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی از بهمن ماه سال ۸۹ در حصر خانگی هستند.
متن کامل نامه دختران میرحسین و رهنورد که در سایت کلمه منتشر شد، به شرح زیر است:
حسین (ع) سرمشق جاوانه آزادی خواهی است.
از دلتنگیها گذشته، این ۶ سال رفته را همواره عاشورایی نگاه کردیم. مگر نه اینکه هر زمینی کربلا و هر روزی عاشوراست؟ پس باشد که این دلتنگیهای ما به خاطر ایستادن بر سر اعتقاد پدر و مادر باشد در سرزمینی که بدون حضور آزادانه آنها پر از تنهایی است. سرزمین بلاست! سانت به سانت این شهر غربتستان است وقتی پدر و مادر را به اسیری بردهاند به حصری که انتهای آن نامعلوم است. باید عاشورایی نگاه کنیم.
۶ سالی که دیدارهای ما با عزیزان اسیرمان گاه خلاصه میشد به دیداری در بیمارستان و گاه با توهین و افترای زندانبان، و هر هفته تلخ و تلخ در روزهایی که نظارهگر رسانههایی پر از دروغپراکنی و نفرتورزی هستیم به محصورشدگانی که تنها جرمشان ایستادن پای حقوق حقه مردمانشان بود؛ که آنها هرگز به مردم پشت نکردند و تبری نجستند.
ناجوانمردانه تاختند وقتی که تمام تریبونها و رسانهها از آنها دریغ شده است و نامشروع و متجاوزانه در زندانی که شروع و ادامه آن مجرمانه بوده و هست و حبس در خانهای پر از سکوت و غربت و غروبهای طولانی و درهایی همه قفل شده، و زمانی که در تکرار بیانتهایش از دست رفته در زندانی که به گفته زهرا رهنورد کمتر از ابوغریب نیست: تمام راههای ارتباطی بسته است به این زندان و بیخبری مطلق حاکم است به آنچه که در حصر اختر میگذرد.
گاه ناظر بیتوجهی و بیمسئولیتی مسئولان حصر بودیم وقتی که علائم بیماریهایشان را که همه منشا و شروعش از حصر بود را نادیده میگرفتند.
سکوت و بیتوجهی و رفع مسئولیت دولتمردان علیرغم تعهدات و وظایفشان در مقابل حصر پرستم، وقتی که بارها و بارها آنها را مکتوب و شفاهی متوجه ابعاد آسیب زننده حصر کردیم. و گاه ناظر اینکه ملاقاتهای کوتاه ما را به بهانه سفرهای زیارتی و سیاحتی زندانبان، محدود و محدودتر میکردند…
شادی عید فطر و عید غدیر زندانبانان و سینهزدنشان در ظهر عاشورا وقتی که زندانیانشان عاشورایی در لحظات تنهاییشان برای امام حسین (ع) عزاداری میکردند… اجرش کجا میرود؟
هر روز و هر روز ناظر فتنهگر خواندن وفادارترین یاران انقلاب بودیم و حملههای پی در پی یکطرفه رسانهها و صاحبین و آمرین رسانهها و یا انتقال نقل قولهایی نادرست که هرگز گفته نشده است از جانب محصورین. از دهان عدهای زورمند به ظاهر دوستداران انقلاب، به بهای نعمتهای حقیر دنیوی و دو روز بیشتر بر مسندی نشستن…
باید عاشورایی نگاه کنیم، هر روزی روز عاشوراست و هر زمینی کربلا، حتی اگر قسمتی از پاستور باشد در یک خانه صد ساله در آستانه فرو ریختن از کهنگی، پشت دیوارهای بلند و گذران ۶ سال شبانه روز عاشورایی تنها و دور از فرزندان و خانواده و یاران و مردم که ثبت میشود در تاریخ این دیار، همانگونه که تاریخ جفایی را که به حسین(ع) و خانوادهاش رفت در تمامی لحظات و دلایل آن سفر حق طلبانه و دلایلش هرگز از یاد نبرد.
تمام این مصائب و رنجها را در راه آزادی خواهی تحمل کردند و ما نیز تحمل میکنیم و اقتدا میکنیم به حسین (ع).
این حسین (ع) است که سرمشق جاودانه آزادیخواهی است زیرا «حسین (ع) میدانست که ملات سنگهای کاخ قدرت، دروغ است و فریاد حقیقتخواهی است که به زوال آن میانجامد. حسین (ع) میدانست که در این راه چه رنجهای بزرگی در انتظار اوست: مفتیان مزدبگیر، او را به خروج از دین و ایجاد فتنه متهم خواهند کرد، خاندان پیامبر (ص) را در محاصرهٔ تنگناها و بیحرمتیهای پیاپی قرار خواهند داد، و او را بر سر دوراهی انتخاب میان زندگی ذلتبار یا ایستادگی برای حقخواهی قرار خواهند داد؛ و او ایستادن را برگزید.»*
کوکب، زهرا و نرگس موسوی خامنه
۱۳ آبان در تاریخ جمهوری اسلامی روز مهمی است؛ نه از آن جهت که سفارت…
در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که…
امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندیها و خودآگاهیهایی است…
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…