زیتون: آیدا قجر: چند روزی بیشتر به برگزاری انتخابات دو مجلس خبرگان و شورای اسلامی باقی نمانده و برنامه اصلاح طلبان این است که علیرغم تمام محدودیتهای موجود در این انتخابات شرکت کرده و به کاندیداهایی رای دهند که فاصله بیشتری از اصولگرایان تندرو دارند. بر همین اساس در لیست انتخاباتی ائتلاف اصلاحطلبان چهرههایی از اصولگرایان میانه رو نیز حضور دارند. همین موضوع باعث شده که دوگانه قبلی یعنی اصلاحطلب- اصولگرا در فضای کنونی کاربرد چندانی نداشته باشد چرا که مرزهای هویتی این جریانها تغییر کرده و رقابتهای کنونی در بزنگاه انتخابات مجلس و خبرگان را میتوان ائتلاف میانهها در مقابل ائتلاف تندروها تلقی کرد. علی اکبر موسوی خویینی نمایندگاه مجلس ششم که امروز در ایالت مریلند آمریکا به پژوهش در دانشگاه مشغول است از جمله کسانی است که به تغییر تقسیمبندی جناحها در فضای فعلی باور دارد و از نگاه او فضای فعلی انتخاباتی در دوگانه موافقان و مخالفان دولت قابل تعریف است. او همچنین امیدوار است که اکثریتی از میانهروها موفق به کسب کرسیهای مجلس شوند و در حل بعضی بحرانهای مزمن سیاسی نظیر رفع حصر رهبران جنبش سبز تاثیر بگذارند.
متن کامل گفتگو را بخوانید:
آقای خویینیها٬ لیست اصلاحطلبان در هفته گذشته منتشر شد و در معرض برداشتهای متفاوتی قرار گرفت. گروهی این لیست را نمایانگر تقلیلگرایی اصلاحطلبان در مطالباتشان دانستند و گروهی هم آن را نشانه قوت اصلاحطلبان در رسیدن به لیستی واحد پس از رد صلاحیتهای گسترده کاندیداها توسط شورای نگهبان ارزیابی کردند. تحلیل شما از این لیست چیست؟
اصلاحطلبان دو انتخابات برای مجالس خبرگان و شورای اسلامی را با دو کارکرد و مکانیزم متفاوت در پیش رو دارند که هر کدام چالشها، لجستیک و برنامهریزی خود را لازم دارد. به نظرم تاکتیک آنها این بوده که محوریت در حوزه خبرگان بر دوش آقای هاشمی با حمایت بقیه و در مجلس شورا بر دوش آقای خاتمی و تیم سیاستگذاری با محوریت وی وحمایت سایران باشد که به نظر خیلی هوشمندانه و تاکنون موفق هم بوده است. طبعا ممکن است بتوان از جنبههایی نظیر مشخص نبودن برنامه کاندیداها یا بعضی مکانیزمهای تعیین و معرفی مصادیق لیستها٬ نقدهایی وارد کرد اما نباید نقش شورای نگهبان را در این میان از یاد برد. اگر این شورا با اصلاحطلبان عادلانه برخورد میکرد فرصت بیشتری برای برنامهریزی وارتقای کیفیت سطح رقابت ومکانیزمهای انتخاباتی اصلاحطلبان بوجود میآمد.
در ائتلافهای صورت گرفته دولت و اصلاحطلبان با علی لاریجانی همگام شدهاند. این در حالی است که رد و تایید صلاحیتها شاید بنا به پیشبینیهای دولت نیز پیش نرفته باشد. تعدادی از نمایندگان فعلی که عضو فراکسیون لاریجانی بودند نیز رد صلاحیت شدهاند. چه تحلیلی از این ائتلاف دارید؟
باید توجه کنیم که در گام دوم، آرایش اصلاحطلب-اصولگرا به حامی-مخالف برنامههای دولت تغییر یافته است و اساسا با آرایش سابق دیگر نمیتوان صحنه سیاسی را در ایران تحلیل کرد. به بیان روشنتر، اصلاحطلبان برای برونرفت از شرایط اسفبار آن ۸ سال، درگام اول یعنی انتخابات ۹۲ در ائتلاف با جریان اعتدال و توسعه، حسن روحانی را با برنامههای روشن و نزدیک به خواست اصلاحگرایان حمایت کردند. اکنون پس از آزمون برجام، در گام دوم با جریان ملایم اصولگرا با رهبری آقای علی لاریجانی که همراهی خوبی با برنامههای دولت به خرج داد، ائتلاف کردهاند که برنامههای داخلی دولت نیز عملی شود که از آن به عنوان برجام داخلی یا برجام دو یاد میشود. به علاوه به نظر میآید آقای لاریجانی هم تاکتیک و آزمون معکوسی به خرج داد و آن اینکه به دلایلی از تاسیس گروه وحزب جدید در آستانه انتخابات منصرف شد تا احیانا انگ انشعاب نخورده وعامل شکست احتمالی جریان کلی اصولگرا معرفی نشود ولی عملا هم خود او در قم و هم همکاران وی در تهران با توجه به نقش پررنگ جبهه پایداری، در لیست اصولگرایان قرار نگرفتند واصلاحطلبان که از قبل بنای حمایت غیرمستقیم از طریق عدم معرفی کاندیدا مقابل وی را در قم داشتند به طور طبیعی تصمیم به حمایت مستقیم در لیست انتخاباتی گرفتند.
با توجه به حضور بسیاری از چهرههای خشن در مجلس فعلی و فضای نابسامان آن که گستاخانه شعار و درخواست اعدام حصرشدگان عزیز مطرح بوده شاید بتوان گفت آقای مطهری مهمترین صدایی بوده که همواره این موضوع را دنبال کرده است ولی چرا فقط یک نماینده؟
با توجه به اختلافهای اصولگرایان – چه با هم و چه با علی لاریجانی – چرا به طور مثال حداد عادل بین نزدیکی به لاریجانی و جبهه پایداری، پایداری را انتخاب کرد؟
به نظرم این رفتار کاملا با آرایش جدیدی که در سوال قبلی عرض کردم (آرایش حامی- مخالف دولت) همخوان بوده، اتفاق غیرطبیعی نیفتاده وهرکدام در دو جایگاه متفاوت ولی طبیعی خودشان قرار گرفتهاند. عملکرد آقای لاریجانی در همراهی با برنامههای دولت (در اوج آن برجام) وعدم همراهی و مخالفت آقای حداد کاملا مشهود بوده و هست. از نقطه نظر شخصی هم هر دو چهره رقیب یکدیگر بودهاند و با کاندیداتوری آقای لاریجانی کرسی ریاست مجلس تاکنون از آقای حداد پس گرفته شده وهم مواضعشان در طول یک دهه گذشته بیشتر و بیشتر از یکدیگر فاصله گرفته به طوری که به مرور یکی به سمت اعتدال و اصلاحطلبان ودیگری به پایداری متمایلتر شدهاند.
حضور آقای مطهری در لیست اصلاحطلبان چه پیامی دارد؟
حضور آقای مطهری در لیست اصلاحطلبان روشنتر از آن است که نیاز به توضیحی داشته باشد و شاید اگر نبود میتوانست محل سوال باشد. ایشان در مجالس قبلی از معدود افرادی بود که عملکردی فراتر از انتظار داشت و در راستای مسیر مردم و اصلاحات گام برداشت. حضور آقای عارف به عنوان سرلیست اصلاح طلبان در تهران هم کاملا طبیعی بوده با توجه به اعتبار جدیدی که وی با کنارهگیری در انتخابات ۹۲و هموار کردن پیروزی روحانی به دست آورد. اما در مورد انتظار از مجلس به نظرم، مجلس بعدی با تغییر توازن قوا زمینهساز اجرای برجام داخلی خواهد بود. یعنی مجلسی بسیار معتدلتر و حمایتیتر برای اجرای برنامههای اصلاحات اقتصادی-اجتماعی-فرهنگی و سیاسی دولت شکل خواهد گرفت. مجلس بعدی میتواند تا حدی با مجلس پنجم مشابهت داشته باشد و نباید انتظاری غیرواقعبینانه و بیشتر از آن مطرح کرد. باید سر وقت استراتژی برد-برد را در عرصه داخلی نیز تبیین و حمایت کرد. خارج از این استراتژی جز انباشت کینه و ناکارآمدی نصیب هیچکس نخواهد شد.
برخی به رویکردهای گروههای سیاسی نزدیک به آقایان موسوی و کروبی در خصوص رفع حصر انتقاد دارند. این رویکرد را چطور ارزیابی میکنید؟
روشن است که به طور کلی اصلاحطلبان (با شدت و ضعف) وحامیان دولت علاقهمند به حل بحران حصر هستند و گفته شده رایزنیهایی نیز انجام دادهاند که همگی میدانیم به چه دلیلی تاکنون محقق نشده است. آنچه مسلم است با توجه به حضور بسیاری از چهرههای خشن در مجلس فعلی و فضای نابسامان آن که گستاخانه شعار و درخواست اعدام حصرشدگان عزیز مطرح بوده شاید بتوان گفت آقای مطهری مهمترین صدایی بوده که همواره این موضوع را دنبال کرده است ولی چرا فقط یک نماینده؟ هرچند میدانیم مجلس اختیار رفع حصر ندارد ولی انتظار هست مجلس بعدی صدای مطالبه رفع حصر را بشنود و آن را از مجاری قانونی مانند شورای عالی امنیت ملی دنبال کند. کما اینکه شاهد بودیم مطالبه رفع حصر از آیت الله منتظری هم ابتدا در مجلس ششم به عنوان خواستی ملی با ارسال تذکر به رییس شورای امنیت ملی توسط بیش از ۱۳۰ نماینده شروع و پیگیری شد. متعاقب آن و رایزنیهای بعدی، در شورای عالی امنیت ملی تصویب شد و مصوبه آن شورا نیز مورد موافقت رهبری قرار گرفت. حل چنین بحرانی با پیگیری جمعی نمایندگان در مجلس بعدی دور از انتظار نیست.
حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هستهای، در تحریریه روزنامه بحثی…
بیشک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلویها در ایران برقرارشد تاثیر مهمی در…
کیانوش سنجری خودکشی کرد یک روایت این است که کیانوش سنجری، جوان نازنین و فعال…
ناترازیهای گوناگون، بهویژه در زمینههایی مانند توزیع برق، سوخت و بودجه، چیزی نیست که بتوان…
۱- چند روز پیش، مدرسه آزاد فکری در ایران، جلسه مناظرهای بین علیدوست و سروش…
آنچه وضعیت خاصی به این دوره از انتخابات آمریکا داده، ویژگی دوران کنونی است که…