یکشنبهی گذشته، دوم آبانماه جاری، حسن روحانی، در قسمتی از سخنرانیاش در اراک به روند برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا اشاره کرد و در سخنانی معنادار، گفت: «آمریکایی که مدعی است بیش از ۲۰۰ سال است دموکراسی دارد و بیش از ۵۰ دوره انتخابات ریاست جمهوری داشته است در این کشور اخلاق نیست؛ میبینیم چه وضعی پیدا کردهاند، مناظره کاندیداهای ریاست جمهوری را دیدید؛ نحوه حرف زدنشان و نحوه سخن گفتنشان را همه دیدند.» روحانی افزوده است: «در سازمان ملل متحد یکی از رهبران کشورها از من پرسید از این دو [ترامپ و کلینتون] کدام بهترند، گفتم بد را بر بدتر ترجیح دهم یا بدتر را بر بد؟… ما چنین دموکراسی و انتخاباتی در کشور نمیخواهیم، افتخار ما اسلام ماست؛ اسلام همان دینی است که پیامبرش فرمود: إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاق.»
سخنان روحانی در فاصله هفت ماه تا انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۶ قابل تأمل و فراتر از آن، تأسفبار و ناامیدکننده است.
روحانی درحالی به روند برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده طعن میزند و استانداردهای دموکراسی در آمریکا را به پرسش میکشد که نیمنگاهی به روند برگزاری انتخابات در جمهوری اسلامی، فاصلهی فاحش و ناگوار میان دو انتخابات را عریان میکند.
روحانی از گزینش «بد و بدتر» در انتخابات آمریکا میگوید اما به ناگزیری شهروندان ایران از شرکت در انتخاباتی دو درجهای و فیلترشده با «نظارت استصوابی» شورای نگهبان، اشارهای نمیکند. آنجا که شش فقیه منصوب رهبر جمهوری اسلامی و شش فقیه مورد تایید حکومت، نامزدهای انتخابات را با استانداردهای سیاسی و ایدئولوژیک خود، و مبتنی بر گزارش نهادهای امنیتی، تأیید یا رد میکنند.
روحانی حتی از یاد میبرد که افزون بر ۲۰۸۱ روز است که از بازداشت خانگی و حصر غیرقانونی دو نامزد معترض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ سپری میشود. موسوی و کروبی و رهنورد از ۶۹ ماه پیش در حبسی بدون حکم دادگاه بسر میبرند درحالیکه تحقق حقوق اساسی خود و دیگر ایرانیان را خواستار شدهاند.
روحانی همچنین از یاد میبرد دهها شهروندی را که پس از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ بیگناه قربانی شدند چون پرسیدند «رأی من کو؟» و هزاران هزار شهروندی را که سرکوب و احضار و بازداشت شدند و مورد آسیب قرار گرفتند. همچنانکه روحانی فراموش میکند نقض فاحش و پیوستهی آزادی بیان و عقیده و مطبوعات را در ایران؛ موضوعی که با مفهوم «انتخابات آزاد، سالم و عادلانه» گره خورده است.
آیا در انتخابات ایران همه تشکلهای سیاسی و عقیدتی و احزاب میتوانند در شرایط یکسان نامزدهای خود را معرفی کنند و برای شرکت در انتخابات از شرایط و تسهیلات مساوی و عادلانه بهرهمند باشند؟
آیا در انتخابات ایران امکان نظارت و بازبینی بیطرفانهی نهادها و تشکلهای مردمی و غیردولتی و نمایندگان احزاب سیاسی بر فرآیند انتخابات فراهم است؟
آیا رأیگیری بدون هرگونه تقلب یا ارعاب یا هرگونه اقدام غیرقانونی انجام میگیرد و شمارش آراء تحت نظارت و بازبینی بیطرفانهی نمایندگان احزاب، تشکلها و نامزدها محقق میشود؟
آیا دستگاه قضایی مستقل و عادل و بیطرفی وجود دارد که معترضان و شاکیان به روند برگزاری انتخابات، برای دادخواهی به آن رجوع کنند؟
آیا نهاد عالی مستقل و مردمی دستاندرکار نظارت بر فرآیند انتخابات است؟
رییس جمهور اعتدالگرا نیک میداند که پاسخ به تمام این پرسشها و سئوالهای مشابه، منفی است. دستکم آنکه در مورد دخالت سیاسی ـ ایدئولوژیک شورای نگهبان با تکیه بر «نظارت استصوابی»، روحانی خود در مردادماه ۱۳۹۴ از دخالت فراقانونی شورای نگهبان انتقاد کرد.
او اما در فاصلهی چند ماه تا انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۶ و درحالیکه از تداوم دولت خود بهقدر لازم مطمئن شده و دچار اعتماد به نفس مشدد، «دموکراسی و انتخابات در آمریکا» را به نقد میکشد.
روحانی از رعایت «اخلاق» در انتخابات ایران میگوید درحالیکه جابهجا، حقوق اساسی شهروندان و لوازم و استانداردهای انتخابات آزاد، سالم و منصفانه در ایران نقض میشود. ادامه حبس خانگی موسوی، کروبی و رهنورد تنها یک شاهد برجسته از بیاخلاقی در جمهوری اسلامی است.
اعدام ۲۰ زندانی عقیدتی و امنیتی کرد و اهل سنت، یا صدور حکم ۱۶ سال زندان برای یک فعال حقوق بشر (نرگس محمدی) دیگر شواهد این بیاخلاقی است. مواجههی سرکوبگرانهی نهادهای امنیتی و قضایی که به قصد گسترش و تعمیق انسداد سیاسی و ارعاب کنشگران مدنی و سیاسی صورت میگیرد.
این همه، به معنای آن نیست که انتخابات در ایالات متحده عاری از ایراد و مشکل برگزار میشود؛ اما طعن زدنها و انتقادهای متوهمانهی رییس جمهور ایران به دموکراسی آمریکا تنها به شوخی میماند. آنهم در شرایطی که روحانی نتوانسته گامی موثر برای برگزاری انتخابات آزاد، سالم و عادلانه در ایران بردارد.
درج خبر و تصویر سیدمحمد خاتمی در مطبوعات ایران هنوز ممنوع است؛ جبهه مشارکت ایران اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نیز همچنان از امکان فعالیت تشکیلاتی محروماند؛ نهضت آزادی ایران و شورای فعالان ملی ـ مذهبی نیز اجازه فعالیت گروهی ندارند؛ انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران هنوز ـ با وجود وعده روحانی ـ بازگشایی نشده؛ فعالان صنفی و سندیکایی و مطبوعاتی در معرض احضار و تهدید پیوسته و بازداشت هستند؛ جبهه ملی ایران و کانون نویسندگان و دیگر تشکلهای اپوزیسیون امکان برگزاری نشست عمومی و مجمع ندارند؛ و …
و این همه، نه فقط متأثر از اقدامهای دادگاه انقلاب و سازمان اطلاعات سپاه، که بخشی از آن ناشی از مواجههی سرکوبگرانهی وزارت اطلاعات دولت اعتدالگرا است.
در چنین بستر و وضعی ـ که لوازم و استانداردهای انتخابات آزاد، سالم و منصفانه ـ در معرض تهدید و تحدید پیوسته است، انتقاد از دموکراسی و انتخابات در آمریکا تنها از اعتماد به نفس و توهمی ناشی میشود که ظاهرا از رهبر جمهوری اسلامی به روحانی نیز سرایت کرده است.
کاش رییس جمهور اعتدالگرا بهجای طعن زدن به انتخابات ایالات متحده، در چند ماه باقی مانده تا دو انتخابات ریاست جمهوری و شوراها، برای تأمین هرچه بیشتر آزادی، سلامت و انصاف در دو انتخابات آتی، گامهای اثباتی و ایجابی و عملیاتی بردارد.
4 پاسخ
با استفاده از تکیه کلام خود آقای کاظمیان میگویم : انتخابات ریاست جمهوری در جمهوری اسلامی، “معنی دار” نیست. به این معنا که با وجود آنکه “رییس جمهور” ظاهراً با رای مردم انتخاب می شود، اما به موجب قانون اساسی قدرت عالیه را به پشتوانه این رای در اختیار ندارد. در همه ی کشورهای دمکراتیک و غیر دمکراتیکی که انتخابات برگزار می کنند(آمریکا، فرانسه، روسیه، زیمبابوه، کشورهای آمریکای لاتین، …) کسی که به هرحال به عنوان رییس جمهور انتخاب و اعلام می شود به اعتبار رایی که به دست آورده، قدرت اول و تصمیم گیر نهایی در کشور است. ایران متاسفانه در این میان یک استثناست. و… عجیب است که کمتر کسی به این نکته ی اساسی و بدیهی توجه دارد.
کاملا درست گفتی ، بهترین گزینه هم مصطفی تاجزاده است.
اونوقت باید اسمشو بگذاره باجزاده و بقول شورای نگهبان به راه راست هدایت بشه
به نظر من انتخاب مجدد روحانی با توجه به اینکه هیچ حرکتی در راستای آزادیهای سیاسی و اجتماعی انجام نداده است, فرصت سوزیی بیش نیست. به نظر من با انتخاب یک اصلاح طلب دیگر ( البته نه از نوع دروغینش ) و یک دوره ای کردن روحانی باید نشان داد که رای مردم تاثیر گزار است و باید در قبال ان مسئولیت پذیر بود. شاید که منتخب جدید از یک دوره ای شدن روحانی درس بگیرد و در خدمت مردم باشد به جای اینکه مجبور به سکوت و باج دهی به خاطر دزدی و فساد اطرافیان باشد.
دیدگاهها بستهاند.