پیروزی غافلگیرکننده و بسیارمهم دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری قدرتمندترین کشور جهان، پیامدهای اجتنابناپذیری در حوزههای گوناگون خواهد داشت؛ یک عرصه، تأثیر آن بر سامان سیاست در ایران است.
کامیابی ترامپ که دیدگاههای جنجالی، اظهارنظرهای نسنجیده، سخنان تحریکآمیز و نگاه رعبآفرین و رویکردهای تندروانه وی در هفتههای اخیر بهقدر لازم مشهود و مشهور شده، خبری خوش برای راست افراطی در ایران است.
جریان امنیتی ـ نظامی مسلط در هسته اصلی قدرت جمهوری اسلامی، نقطهعزیمتهای اقتدارگرایانه و سوگیریهای غیردموکراتیک دارد. افزون بر این، کوبیدن بر طبل «آمریکاستیزی» و «دشمنسازی» با هویت این جریان و تداوم سلطه و سرکوبگری آن پیوند خورده است.
اینچنین، حاکم شدن نگاه و رییس جمهور شدن فردی که پتانسیل اهداء «بهانه» دارد، بهمعنای افزایش شانس صلحستیزان و گفتوگوگریزان ایران برای تعقیب اقتدارگرایی زیر سایهی تبلیغ دیدگاههای غربستیزانهشان خواهد بود.
ترامپ برخلاف اوباما، فاقد مقبولیت و مشروعیت لازم در چشم کشورهای اروپایی است. از این زاویه، به احتمال بسیار، رییس جمهور شدن ترامپ به معنای تقلیل جایگاه و وزن سیاسی کاخ سفید و افزایش فاصلهگیری واشنگتن از اروپا خواهد بود؛ بهویژه آنکه تمرکز شعارها و وعدههای ترامپ بر حل و رفع بحرانهای داخلی ایالات متحده است.
نتیجهی بسیارمحتمل این وضع نیز تقلیل همسوییها و اقدامهای سیاسی مشترک آمریکا و اروپا علیه جمهوری اسلامی است؛ رخدادی که بیتردید با استقبال و خرسندی تندروهای ایران توأم خواهد شد.
از سوی دیگر، ترامپ نیمنگاه مثبتی به مسکوی پوتین دارد. از این زاویه، همگامیهای امنیتی و نظامی و همسوییهای ایران و روسیه با مزاحمت و حساسیت منفی کمتری از سوی واشنگتن ادامه خواهد یافت. وضعی که خوشآیند اقتدارگرایان حاکم در ایران است.
موضع ترامپ در قبال بحران سوریه نیز دیگر محور مهمی است که موجب خشنودی نظامی ـ امنیتیهای مسلط در ساختار سیاسی قدرت ایران خواهد بود. ترامپ تاکید کرده که شکست داعش از اولویت بالاتری نسبت به کنار گذاشتن بشار اسد از قدرت برخوردار است. مابهازای این ارزیابی، تداوم علیالحساب رژیم سرکوبگر دمشق و کاهش فشارها علیه خودکامگی اسد خواهد بود. وضعی که جملگی با مطلوبهای رهبر جمهوری اسلامی و همراهان نظامی ـ امنیتیاش همخوانی معنادار دارد.
مواضع خاص ترامپ درباره روابط آمریکا و عربستان (ازجمله این مهم که ریاض باید هزینه حمایت واشنگتن از عربستان را بپردازد)، عدماتکای مالی و سیاسی ترامپ در انتخابات به تلآویو، و فقدان تاکید بر منافع اسراییل در تبلیغات انتخاباتی وی نیز محورهای مهم دیگری هستند که پیروزی نامزد جمهوریخواه را برای اقتدارگرایان ایران اتفاقی خرسندکننده میکند؛ بهخصوص در زمانهای که قهر میان تهران و ریاض شدت یافته و رقابت علنی و منازعه غیررسمی دو حکومت مذهبی در منطقه مشهود شده است.
در سطحی دیگر، ترامپ یک تاجر و مرد بازار و اقتصاد و اهل «بده بستان» است؛ بازی با کسی که در پی بهبود وضع اقتصاد آمریکا و تغییر شرایط داخلی کشورش است، برای صاحبان شیرهای نفت در ایران و «برادران قاچاقچی» کار دشواری نخواهد بود. تعاملی که راست افراطی را دو سرزمین دور و دو حکومت متفاوت، راضی سرپا نگه میدارد.
جمهوریخواهان حساسیت و تاکید خاصی بر نقض حقوق بشر ندارند؛ این مهم در نگاه ترامپ بهگونهای مشدد مشهود است. پس به احتمال بسیار زیاد، دولت ترامپ کاری به وضع حقوق بشر در جمهوری اسلامی و رفتارهای سرکوبگرانهی راست افراطی در ایران نخواهد داشت.
کمی تا قسمتی دور از ذهن است که ترامپ حتی با همراهی اکثریت جمهوریخواه دو مجلس نمایندگان و سنا، برجام را منتفی سازد؛ اما سختگیری و اختلالآفرینی جمهوریخواهان کاخ سفید و کنگره در دوران پسابرجام، لبخند رضایت بر لبان مخالفان برجام در ایران خواهد نشاند.
گسترش اختلال در برجام و به تعویق افتادن پیامدهای مثبت و دستآوردهای آن، مجال مناسبی برای گفتوگوگریزان و صلحستیزان وطنی فراهم خواهد کرد که دولت روحانی را بیش از پیش ناکام و بیفایده بخوانند و امواج نارضایتی بیشتری علیه دولت اعتدالگرا بیآفرینند. پروژهای که اگر نتواند با تکیه بر پوپولیسم، مانع تداوم دولت روحانی برای یک دوره دیگر شود، دستکم دولت اعتدالپیشه را ضعیفتر خواهد کرد.
پیروزی ترامپ اگر موجب نگرانی و تشویش در بسیاری حوزهها (از محیط زیست تا سیاست بینالملل) خواهد شد، در داخل ایران نیز بستر و احتمال تهدید علیه جامعه مدنی را تقویت خواهد کرد.
رییس جمهور شدن ترامپ زمان مناسبی برای بدمستی راست افراطی ایران مهیا کرده است. راست افراطی در جمهوری اسلامی با ماهیت نظامی، رانتی و ایدئولوژیکاش، این مجال و فرصت را یافته است که سرکوبگری را بیمحاباتر در دستور کار قرار دهد؛ در مواجهه با دموکراتیزاسیون بیپرواتر عمل کند؛ پروژههای نظامی ـ امنیتی خود و تحقق «عمق استراتژیک»اش را در منطقه (بهخصوص سوریه) با خیالی آسودهتر پی گیرد؛ بر ناکارآمدی و بیکفایتی خود با ارجاع دادن همچنان به گفتار و کردار «دشمن» (آمریکا) سرپوش گذارد؛ کامجویی اقتصادی از آشفتهبازار منطقهای و جهانی و نیز «بده بستان» پنهان و قاچاق را با شدت بیشتری تعقیب کند؛ و اقتدار غیردموکراتیک خود را با تکیه بر ارعاب و سرکوب و خشونت تداوم بخشد.
از این منظر، به نظر میرسد که جامعه مدنی ایران در زمانهی ریاست جمهوری ترامپ و اکثریت یافتن همزمان جمهوریخواهان در دو مجلس سنا و نمایندگان ایالات متحده، با دشواریها و موانع و مصائب بیشتری روبرو خواهد شد. مواجهه با چنین وضعی و تلاش برای مقاومت در برابر تمامیتخواهی و عقبراندن راست افراطی، نیازمند تدبیر و صبوری و ایستادگی و امیدی بیش از پیش است.
یک پاسخ
موضع گیری نامزدان انتخابات تنها برای تاثیرگزاری بر رای دهندگان است و نمیتوان سیاست رئیس جمهور منتخب ، بویژه در رابطه با سیاست خارجی را بر اساس آن مواضع تحلیل کرد .
دیدگاهها بستهاند.