آیینه چون عیب تو بنمود راست / خود شکن، آیینه شکستن خطاست
من برای آقای ترامپ احترام بسیاری قائلم، زیرا به من جسارت داد که خصوصیاتی را که در خودم هم می دیدم، اما نمیتوانستم آنها را بهتمامی قبول کنم، بپذیرم.
۱. اخلاق ومنافع
بیشتر ما با پرچم اخلاق در میدان زندگی ظاهر میشویم، ولی برمبنای منافعمان عمل میکنیم. اگر منافع با اخلاق تامین شود چه بهتر و الا اصل منفعت است وصد البته با انکار برتری سودجویی و توجیه آن . حال اگر منافع شخصی باشد و اقتصادی، دیدناش آسان است، اما برای بقیه توجیهات پیچیده لازم میشود. از آن جمله است حمایت از خانواده، حفظ یا رضایت گروه، ارضای باورهای ایدئولوژیکی اعم از دینی و غیر دینی، واز فریبدهندهترینهایش «منافع ملی».
در ایران همه مدافعان راستین یا دروغین اخلاق، همین که ترامپ را برای منافع ملی خود سودمند میدانند، هیچ کاری به فساد اخلاقی او ندارند. در این انتخابات تمام مدت صحبت از بیاخلاقیهای رقیب بود و لبه تیز حمله به رقیب، بیاخلاقی او بود. اما در آخر آنچه برای رایدهندگان مهم بود منافعشان بود. این را تجربه سالیان به ترامپ آموخته بود، لذا با آرامش خاطر همه لجنپراکنیها را به هیچ نمیگرفت. بلکه اگر حریف مشت میزد، او لگد میانداخت. اگر حریف بهدنبال مدرکی برای بدنام کردن او بود، او رک و راست و بیپروا هر دروغی را میگفت و هر اتهامی را میزد.
۲. برندهشدن اصل است
آقای ترامپ این واقعیت را بهتر از عموم برنامهریزان و سیاستمداران میدانست. وی به تجربه آموختهبود که برای پیروز شدن، مهم نیست چه کاری بکنی، بلکه فقط باید بدانی چهگونه بکنی، وگرنه میشوی دزد ناشی که به کاهدان میزند. من عمری است جرات قبول این واقعیت را ندارم، هر چند شواهد همه در جهت اثبات آن است. میگویند از میرزا آقا خان نوری پرسیدند که آخر با چه رویی مرتکب این همه آلودگی میشوی؟ در قتل امیر کبیر شرکت می کنی، در وطن فروشیات چنان بیپروا عمل میکنی که تبعه انگلیس میشوی . گفت من برای قدرت اگر لازم باشد این ریش بلندم را در کون خر میکنم و بعد که به مراد رسیدم آنرا در میآورم و با عطر و گلاب میشویم.
راستش من هم چون بسیاری عاشق امیر کبیر هستم، ولی وقتی در عمل و در پرتو این انتخابات به آن نگاه میکنم ،میبینم امیر کبیر کشته شد، ولی آقا خان نوری وقتی به جرم آلودگیهای بسیاری میخواستند دستگیرش کنند، بهعنوان تبعه انگلیس یک راست رفت داخل سفارت انگلیس و در امان ماند؛ بعد هم سر فرصت نخستوزیر همان ناصرالدین شاهی شد که مراد خود، امیر کبیر را کشته بود. بدتر از آن که اولاد امیر کبیر هم بهجایی نرسیدند، ولی اولاد نوری نهتنها در زمان قاجار مقامات بسیاری را طی چند نسل به دست آوردند ، بلکه هنوز هم بازماندگان او در صحنه سیاست ایران صاحب نام و اعتبارند.
شاهزاده فرمانفرمای جنایتکار و نوکر بیگانه هم همچنان؛ هم خودش برد وهم اولادش هنوز در عرصههای سیاسی و فرهنگی و اقتصادی دارای اعتبارند؛ اما دکتر مصدق خود در تنهایی و سختی دیده فروبست و اولادش هم طرفی نبستند.
بههرحال کسی مثل ترامپ ،که به شهرت و مکنت برای خود و اولادش میاندیشد، میگوید نام نیکو برای کسی نانوآب نمیشود. مردم از اخلاق میگویند ولی در عمل قدرت را تحسین میکنند .نکند نیچه راست گفته که اخلاق را ضعیفان به امید مقابله با قدرتمندان درست کردهاند .
راستی کسی میداند که چرا ما ایرانیان، که شبوروز مغولها را عامل اصلی سقوط و بدبختی خودمان میدانیم، این همه اسامی فرزندانمان را «چنگیز» و «تیمور» و «هلاکو» میگذاریم؟ آیا تعجب نخواهیم کرد اگر یک یهودی را ببینیم که نام فرزندش را «هیتلر » یا «آیشمن» گذاشته باشد.
۳. توهم بهجای واقعیت
آقای ترامپ با هوش و زیرکی بسیارش سالها است دریافته، که مردم با آنکه ادعا میکنند عاقلاند و به دنبال واقعیت میروند، اما در حقیقت اکثر قریب به اتفاقشان به توهم و خیال بیشتر جذب میشوند تا واقعیت. او دیده که چهگونه اقشار ضعیف و متوسط کازینوهای او را پر میکنند و حاصل یک سال کار سخت و کمخوریهایشان را در قمارخانه او به باد می دهند . او دیده که سیگل، مافیای معروف سازنده شهر لاسوگاس در وسط دشت بیو آب علف، درست اندیشیده بود. وی بر آن بود که به جای درست کردن قمارخانه برای پولداران، فضایی بسازد که مردم عادی برای چند شب احساس کنند جزو ثروتمندان هستند. هتلهای مجلل، بارهای پر زرق وبرق، و میزهای قمار زیر نور چلچراغها. مهم هم نیست که همه ستونها و مجسمهها و دریاچهها و سردرهای مجلل به سبک رومی قلابی و پلاستیکی باشند، اما همینکه ظاهر کاخهای مجللل را داشته باشد کافی است که این حسرتبهدلان متوهم، پسانداز یک یا چندسالشان را در چند شب در آنجا خرج کنند تا چندشبی در توهم ، چون اشراف و پولداران واقعی زندگی کنند .
آقای ترامپ در تمام عمرش از همین خصوصیت انسانها بهره گرفته است. هتلش را رویایی و با رنگ طلایی ساخت و بعد این نام رویایی را در سراسر جهان فروخت تا افراد بروند ژست بگیرند که در هتل ترامپ خوابیدیم. مسابقه ملکه زیبایی را در اختیار گرفت، که یک دنیای پر شکوه خیالی دیگر است. و بالاخره برنامه تلویزیونی نمایش واقعی( reality show) را با موفقیت راه انداخت؛ برنامهای که حتی در اسمش توهم را به جای واقعیت جا میزد.
او همین هنر را در کارزار انتخابات هم به کار گرفت. وی با هوشمندی بسیار متوجه شده بود مردم بسیاری از ساختار موجود ناراضیاند و به دنبال راه نجاتی میگردند. راه نجات هم در عمل سخت و کند است و کسی را بر سر شوق نمیآورد. لذا آمد وباز همان دنیای تخیلی را به آنها نشان داد. سفیدپوستان هراسیده از دست رفتن سروریشان، بهوِیژه غیر تحصیکردههایشان که مهارت لازم برای دنیای پیشرفته تکنولوژی را ندارند، چنان نیاز به یک جهان خیالی داشتند که حتی نمیخواستند فکر کنند که او چهگونه میتواند این شعارها را عملی کند. مثلا چهگونه همان روز اول ورودش به کاخ سفید یازده میلیون مهاجر را یکجا به مکزیک میفرستد. یا چهگونه به صنعت از دور خارج شده معادن ذغال سنگ، رونق گذشتهاش را باز میگرداند. اما او به خوبی میدانست وقتی مشتهایش را بلند میکند و فریاد میزند «آمریکا را به عظمت خودش باز می گردانم»، «بیکاری را تمام می کنم»، «فقر را ریشهکن می کنم» این نیازمندان رویا و توهم را تا مرز جنون شوقزده میکند. مگر جمع زیادی به هر دری نزدند، تا پول نامنویسی در دانشگاه قلابی او را فراهم کنند، به امید آنکه در آنجا ترامپ به آنان یاد دهد که چهگونه مثل او میلیونر و بیلیونر شوند!
یک تجربه ایرانی
در یک مجلس ایرانی برای جمع کردن کمک مالی به ترامپ در ویرجینیا اوج این توهم به چشم میخورد. از استاد دانشگاه و پزشک معروفی که به آن جمع رفته بود و رقم قابل توجهی هم کمک کرده بود، پرسیدم چه کسانی در این جمع بودند؟ گفت سلطنتطلبان خوشخیالی ،که هنوز فکر میکنند اگر نظام سرنگون شود آنان به دوران آقاییشان بر میگردند و ترامپ در ظرف مدت کوتاهی نظام آخوندی را سرنگون می کند. از او پرسیدم خوب آنها خوشخیالی میکردند، تو که سخت طرفدار جمهوری اسلامی، آن هم از نوع رهبری احمدی نژادیاش هستی و مرتب به مسجد وابسته به ج. ا.ا میروی و فعالانه هم شرکت میکنی، در جمع آنان چه میکردی؟ گفت اینها نمیفهمند ترامپ که بیاید با روسیه دوست میشود، و روسیه هم که با ایران دوست است، پس قدرت اسد تحکیم میشود؛ یعنی ایران برنده کامل میشود. سکوت مرا که دید گفت از آن مهمتر او با اسرائیل خوب نیست و کاری میکند که فلسطینیها به حقی که دههها برایش میجنگند برسند. دیدم فارغ از آنکه چه برداشتی از ترامپ راست است و کدام خطا، دودسته از انسانهای تحصیلکرده و موفق اما متوهم، چنان مثل مستها در دنیای خیالی خود غرقهاند، که متوجه نیستند چهگونه چون خدنگ، مارکش با مارجفت شده است در مجلسشان با هم گفتوگو میکنند اما هر یک چنان منگ ودرعالم خیال خود غرقند که طرف مقابل را نمیبینید و متوجه نیستند که هر کس از ترامپ بتی برای خود، به شکلی که خوددوست دارد، ساخته است، بیآنکه هیچ رابطه ای با واقعیت داشته باشد. به یاد این ضربالمثل سکوت کردم و سعی به نشاندادن نادرستی تصورش از ترامپ نکنم که« خوابیده را میتوان بیدار کرد، اما آنکه خودش را به خواب زده را نمیشود»
حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هستهای، در تحریریه روزنامه بحثی…
بیشک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلویها در ایران برقرارشد تاثیر مهمی در…
کیانوش سنجری خودکشی کرد یک روایت این است که کیانوش سنجری، جوان نازنین و فعال…
ناترازیهای گوناگون، بهویژه در زمینههایی مانند توزیع برق، سوخت و بودجه، چیزی نیست که بتوان…
۱- چند روز پیش، مدرسه آزاد فکری در ایران، جلسه مناظرهای بین علیدوست و سروش…