تشکیل فراکسیون نمایندگان مناطق ترکنشین (یا ترکزبان) ایران با عضویت ۱۰۰ نماینده، موافقت و مخالفتهای مختلفی برانگیخته است. اخیراً برخی مخالفان تشکیل این فراکسیون عریضهای خطاب به رییسجمهور تهیه کرده و خواستار انحلال آن شدهاند. از آنجا که محتوای این عریضه شامل برخی از مهمترین استدلالهای مخالفان تشکیل فراکسیون ترکزبانان است، در این یادداشت بر آنم این نامه را نقد کنم و به عنوان یک ترکزبان ایرانی پاسخی بدان فراهم نمایم.
***
متن نامه از این قرار است:
«جناب آقای دکتر حسن روحانی
رییسجمهور محترم جمهوری اسلامی ایران
با سلام و عرض ادب
ما ملت ایران از هر قشری (هنرمندان، ایثارگران، اصحاب رسانه، فرهنگیان، دانشگاهیان، ورزشکاران و …) و از هر قومی با هر زبانی، بدین وسیله اعتراض خود را به تشکیل فراکسیون مناطق تُرکنشین اعلام میکنیم.
طبق فرمایشات مقام معظم رهبری پیرامون مساله نفوذ در کشورمان که منشا آن به کشورهای حاشیه خلیج فارس، کشورهای غربی و رژیم صهیونیستی و به ویژه ترکیه برمیگردد، این فراکسیون شیطانی نیز حاصل اتاق فکر این کشورها میباشد. برای درک این موضوع کافی است نگاهی به اقدامات نژادپرستانه و توسعهطلبانه ترکیه در منطقه بیاندازیم.
با توجه به سرمایهگذاریهای کلان دشمنان کشورمان در پروژه تحریک اقوام با هدف چند پاره کردن ایران، این فراکسیون شیطانی نیز زمزمههای شروع جنگ داخلی و اختلافات اقوام ایران را بیان میکند. فراکسیون قومی هدفی جز دور کردن حس برادری و اتحاد بین اقوام ندارد. عاملان تشکیل این فراکسیون درصدد القا تفکر جدا بودن فرهنگ اقوام مختلف در ایران هستند، در صورتی که همه اقوام ایران فرهنگ مشترکی دارند. لذا ما از دستگاههای امنیتی خواستار انحلال این فراکسیون و پیگیری و مجازات حامیان آن میباشیم. با امید خنثیسازی توطئههای داخلی در کشور جهت موفقیت روز افزون ایران عزیزمان در منطقه.»[۱]
این نامه پر از اشکال است و نقد آن در ادامه خواهد آمد:
ربط تشکیل فراکسیون به «نفوذ»
یک مشکل مهم نامه آنست که تشکیل فراکسیون ترکزبانان در مجلس شورای اسلامی را به نفوذ ترکیه در ایران منتسب میکند. نویسندگان نامه به خوبی مطلعند پس از هشدار رهبر جمهوری اسلامی در مورد «نفوذ» در فضای پسابرجام، ربط دادن تشکیل فراکسیون به پدیده «نفوذ» میتواند دستاویز خوبی برای زیر سوال بردن آن و اقناع برخی افراد در دستگاه امنیتی کشور برای انحلال آن فراهم کند. عبارت نفوذ از این رو در متن عریضه جاسازی شده تا توجیه انحلال فراکسیون را آسانتر کند. این روش نوعی فرصتطلبی است. اهل نظر میدانند که رهبر ایران عبارت نفوذ را در ارجاع به نفوذ فرهنگی آمریکا در فضای پسابرجام استفاده کرده است نه در ارجاع به کشورهای منطقه و ترکیه.
حساسیت به هویت «ترکی»
نامه، اندیشه گروهی از ایرانیان را بازتاب میدهد که به بازنمود هویت ترکی در رفتار سیاستمداران خویش حساسیت دارند و از این رو استفاده از کلمه «ترکی» در عبارت فراکسیون ترکزبانان هم ایشان را خوش نمیآید. نویسندگان نامه احتمالا گروهی از ملیگرایان هستند که سالها کوشیدهاند هویت آذربایجانیهای ایران را هویتی غیرترکی و به تعبیر خویش «آذری» جا بیاندازند. حالا که فراکسیون آن هم در قلب مجلس شورای اسلامی با حضور تعداد زیادی نماینده تشکیل شده و عنوان ترکزبانان را در پیشانی خود دارد، تو گویی تلاشهای چندین دههای ایشان بر باد رفته است. این گروه از «فربهملی گرایان»[۲] کلمه آذری را به معنایی که مرحوم کسروی در کتاب «آذری یا زبان باستان آذربایجان»[۳] به کار برده استعمال میکنند، یعنی کسی که ترک نیست و نسبتی با هویت ترکی ندارد. این نوع استعمال عبارت «آذری» آشکارا تفاوت دارد با استعمال این کلمه به عنوان نمونه در ترکیه که در آن آذری بودن ضدترک بودن شمرده نمیشود. این نوع از استعمال کلمه آذری موجب اعتراض هویتطلبان آذربایجانی است و احتمالا توجه به این حساسیت بوده که سبب شده در عنوان فراکسیون به درستی از کلمه ترکزبان استفاده شود. عبارت ترکزبان یا عضو مناطق ترکنشین در عنوان فراکسیون، بر خلاف تداعی تهیهکنندگان تومار و کسانی که مانند ایشان میاندیشند، هیچ ربطی به کشور ترکیه ندارد. البته نزدیکی زبانی و اشتراکات فرهنگی میان مردم آذربایجان کشورمان و ترکیه و نیز جمهوری آذربایجان وجود دارد که قابل انکار نیست.
ادعای «چند پاره کردن ایران»!
کسانی که فراکسیون را تشکیل دادهاند، از پزشکیان تا قاضیپور و … همگی ایرانی هستند و علاقمند فرهنگ ایران، منتهی معتقدند در هویت کشورشان رنگهای مختلفی وجود دارد که باید به رسمیت شناخته شوند و این امکان را داشته باشند که در حوزه عمومی خودی نشان دهند. این خود را نشان دادن ـ که تشکیل فراکسیون ترکزبانان یکی از مصادیق آن است ـ دلیلی برای تفرقه نیست، بلکه عین انگیزهبخشِ وحدت است. به تعبیر فلاسفه سیاسی چندفرهنگگرا چون فیلسوف کاتولیک کانادایی چارلز تیلور، شما وقتی به تفاوتها احترام میگذارید و آنها را به رسمیت میشناسید، جا را برای دوستی، برابری و برادری بیشتر را فراهم میکنید، نه برعکس![۴] ترکان ایران در عین حال که زبان فارسی را پاس میدارند و سهم مهمی در غنای این زبان زیبا و دلنشین در طول تاریخ داشتهاند و دارند، هویت ترکی آذری خود را هم پنهان نمیکنند. اگر ترکها یا کردها بتوانند در کنار زبان فارسی، زبانشان را در مدارس یا دانشگاهها بیاموزند ـ چنانکه قانون اساسی این امکان را بالقوه فراهم کرده ولی عملی شدن بالفعل آن با مخالفت امثال نویسندگان نامه مواجه است ـ آیا خللی به تمامیت ارضی و وحدت سرزمینی ایران وارد میشود؟ به نظر نگارنده، ترس از چندفرهنگگرایی معتدل بی مورد است و برعکس، سرکوب هویتها است که میتواند کشوری را به سمت جنگ داخلی یا ویرانی سوق دهد (نگا. وضعیت کنونی شرق ترکیه). متاسفانه نویسندگان نامه، چون بسیاری فربهملیگرایان، نگاه امنیتی به مساله اقوام دارند و این از بند آخر نامه که خواستار بلند شدن دست نهادهای امنیتی برای دخالت در امور داخلی نمایندگان ملت شده، آشکار است. این نگاه خطرناک و ضد منافع ملی است.
توضیح: این یادداشت در پاسخ به پرسمان (اقتراح) زیتون نوشته شده است. زیتون در روزهای آینده نظرات کارشناسان دیگری را نیز منتشر می کند.
—————————————-
پانوشت ها
[۱] متن این عریضه (petition) را می توانید در اینجا ببینید:
http://www.petitions24.com/iranian_campaign
[۲] برای توضیح این عبارت نگا. به این یادداشت از نویسنده
https://www.radiozamaneh.com/292300
[۳] برای مطالعه متن کتاب مرحوم کسروی نگا.
http://www.kasravi.info/ketabs/azari-zabane-bastan.pdf
[۴] نگا.
Charles Taylor, Multiculturalism: Examining the Politics of Recognition, edited and introduced by Amy Gutmann, Princeton University Press, 1994.
در حالی که بیش از دو سال از جنبش "زن، زندگی، آزادی"، جنبشی که جرقه…
بیانیهی جمعی از نواندیشان دینی داخل و خارج کشور
رسانههای گوناگون و برخی "کارشناسان" در تحلیل سیاستهای آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، بهطور…
زیتون: جلد دوم کتاب خاطرات طاهر احمدزاده اخیرا از سوی انتشارات ناکجا در پاریس منتشر…