در بحث تشکیل فراکسیون مناطق ترکنشین ایران، خاطره فراکسیون نمایندگان کرد در مجلس ششم به ذهن متبادر میشود. فارغ از تفاوتهای تاریخی بین این دو مقطع، تفاوت مهم دیگری وجود دارد که نادیده گرفتن آن موجب اشتباه تحلیلی و کور شدن افقهایی میشود که زوایای گوناگون این مساله را به ما نشان میدهد.
فراکسیون نمایندگان کرد مجلس ششم در دوران اوج جنبش دوم خرداد، هنگامی که یک جنبش اجتماعی نیرومند با محوریت موضوعاتی چون جامعهمدنی و مردمسالاری در جریان بود تشکیل شد. اکثریت نمایندگان این فراکسیون در کنار مواضع اصلاحطلبی (مشارکت) ایستاده بودند و در واقع بخشی از جنبش مدنی دوم خرداد به شمار میرفتند.
به این خاطر نگرانیهایی که اکنون در بین روشنفکران و فعالان جامعهمدنی بوجود آمده در آن زمان وجود نداشت. به صورت نسبی فراکسیون نمایندگان کرد در مجلس ششم توانست اعتماد مردم را جلب کند و به عنوان یک خاطره خوب سیاسی در اذهان مردم کرد و نیروهای سیاسی ایران برجای بماند و به عنوان یک مدل موفق به آن نگاه شود.
اما بعد از مجلس ششم اکثریت نمایندگان این فراکسیون ردصلاحیت شدند و اجازه ورود به مجلس هفتم را نیافتند. این امر یکی از پیامدهای شکست جبهه دوم خرداد و به بار ننشستن جنبش اجتماعی بود که مردم ایران از قبل شروع کرده بودند و از سال ٨٢ به بعد رو به افول نهاد.
شکست این جنبش به این معنا بود که؛ جنبش در رسیدن به اهداف خود ناکام ماند و حاکمیت دوگانه که اصلاحطلبان به دنبال آن بودند دوباره به حاکمیت یک دست تبدیل شد و انگارهی اصلاح حکومت از طریق داخل با پرسشها و تردیدهای بزرگ مواجه شد.
در واقع تشکیل فراکسیونها بر مبنای قومیت نمایندگان در غیاب این جنبش فراگیر و سراسری اصلاحطلبی و در فقدان یک گفتمان دموکراسیخواهی معطوف به سراسر ایران، جنبه قومیتی آن برجسته خواهد شد. نکته دیگر آنکه در چند سال اخیر و به دنبال فقدان این جنبش فراگیر، هویتخواهی قومیتی در ایران خیلی برجسته شده و علاوه بر اینها با وجود بحران و بیثباتی در خاورمیانه که عموما ریشه قومی و مذهبی دارند، این نگرانی را بیش از پیش برجستهتر میکند. شکست جنبش اصلاحطلبی به معنای تجزیه این جنبش به چندین خرده جنبش قومی، جنسی، دانشجویی، طبقه متوسط و … بود.
اگر ما دقت کنیم ترکیب فراکسیون نمایندگان ترکنشین، یک گفتمان سیاسی مشخص فراگیر و ملی را تداعی نمیکند چون در ترکیب این فراکسیون هم نمایندگان اصولگرا و هم اصلاحطلب و حتی نمایندگان نزدیک به جبهه پایداری حضور دارند. تنها مسالهای که این افراد را دور هم جمع کرده، همان قومیت ترکی نمایندگان میباشد. لذا این برای کسانی که دغدغه وحدت ملی ایران را دارند، موجب نگرانی شده و بازتاب گستردهای در رسانههای ایران داشته است.
چنین مقایسهای نشانگر این است که بین این دو یعنی تشکیل فراکسیون نمایندگان کردنشین در مجلس ششم و فراکسیون نمایندگان مناطق ترکنشین در مجلس فعلی تفاوتهای زیادی وجود دارد. اگر این فراکسیون گفتمان سیاسی مشخصی نداشته باشد و صرفا بر اساس مرزبندی قومی باشد به افتراق ملی دامن خواهد زد و به نفع مردم نخواهد بود.
بهتر است مثلا برای استانی مثل آذربایجان غربی یک فراکسیون منطقهای اعم از نمایندگان ترک و کرد تشکیل شود؛ این وحدت هم موجب همدلی بیشتر در این استان میشود که مسالهای حساس و راهبردی است و هم اینکه در سطح کلان موجب همافزایی نیرو و توان نمایندگان این مناطق خواهد شد که در ورود به کمیسیونهای مختلف و یا ورود به هیئت رئیسه مجلس و در جذب بودجههای عمرانی موثر و مفید خواهد بود.
حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هستهای، در تحریریه روزنامه بحثی…
بیشک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلویها در ایران برقرارشد تاثیر مهمی در…
کیانوش سنجری خودکشی کرد یک روایت این است که کیانوش سنجری، جوان نازنین و فعال…
ناترازیهای گوناگون، بهویژه در زمینههایی مانند توزیع برق، سوخت و بودجه، چیزی نیست که بتوان…
۱- چند روز پیش، مدرسه آزاد فکری در ایران، جلسه مناظرهای بین علیدوست و سروش…