زیتون– شورای هماهنگی راه سبز امید با صدور بیانیهای نسبت به صدور حکم احمد منتظری، حکم جلب محمود صادقی و «احضارهای متعدد و مکرر روزنامهنگاران، کارگران،معلمان، کنشگران صنفی و مدنی و دانشجویی و فعالان سیاسی به بهانههای گوناگون» انتقاد کرد و نوشت «شایسته است اگر بر آنچه این روزها بر ایران میرود خون گریسته شود».
به گزارش زیتون، شورای هماهنگی راه سبز امید در بیانیه خود نوشت که صدور حکم زندان و خلع لباس برای احمد منتظری، دستور بازداشت محمود صادقی، نماینده مجلس، و احضار فعالان مدنی و صنفی «آن هم در زمانی که پرونده سنگین حقوق بشری ایران در مجامع بینالمللی در جریان بررسی است» و «گروگانگیریهای زنجیرهای» افرادی که تابعیت دوگانه دارند برای «سوءاستفاده از آنان در چانهزنیهای سیاسی و مالی با غرب» از جمله نمونههای نشاندهنده «روندی براندازانه و ضدانقلابی» هستند.
براساس بیانیه شورای هماهنگی راه سبز امید «رواج چنین روندهایی» راهی است برای «اثبات اصلاحناپذیری نظام» و «نقض آشکار آرمانهای» انقلاب سال ۵۷ است. شورای هماهنگی راه سبز امید در بیانیه خود نوشت: «نکتهی امیدبخش و شورانگیز… حضور فعال و ابراز قدرت و ایستادگی شهروندان از طریق شبکههای اجتماعی آنلاین است». فعالیتی که «عرصه را بر خاطیان و سوءاستفادهکنندگان از قدرت روز بهروز تنگتر میکند.»
متن کامل این بیانیه، که نسخهای از آن در اختیار «زیتون» قرار گرفته است، به این شرح است:
به نام خدا
لا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَنْ ظُلِمَ
خدا آشکار شدن زشتی را نمی پسندد مگر برای کسی که بدو ستم رفته است
هموطنان عزیز و آگاه
شایسته است اگر بر آنچه این روزها بر ایران میرود خون گریسته شود؛ احضارها و بازداشتهای بیپایه و اساس ، صدور احکام محکومیتهای طولانیمدت و دور از عدالت و انصاف که جز انتقامکشی و ارعاب انگیزه و هدفی ندارد،جانبداریهای آشکار دستگاه قضا که ترازوی عدالت را به سود جناحی سرکوبگر و اقتدارگرا از توازن انداخته است، بیپروایی نهادهای امنیتی و قضایی در سلب حق شهروندان از پرسشگری از مسئولان بلندمرتبه نظام، همه و همه، بر پایههای لرزان کاخ آرزوهای ۱۱۰ سالهی ملت ایران (از مشروطه بدین سو) برای تحقق حاکمیت قانون تیشه میزند و بذر نومیدی در دل میلیونها ایرانی میپراکند؛ ایرانیانی که برای تحقق آزادی، عدالت، استقلال و پیشرفت از جانبازی و تلاش بیوقفه و ایستادگی در برابر خودکامگی و تنگنظری دریغ نکردهاند.
رویارویی مستقیم رأس هرم دستگاه قضایی با نماینده منتخب شهروندان پایتخت (آقای محمود صادقی)، و تهدید وی بخاطر پرسشگری و پیگیری حقوق مردم؛ صدور حکم سنگین و کمسابقه برای آقای احمد منتظری (فرزند یکی از پیشتازان و همراهان موثر انقلاب و از بنیانگذاران برجسته نظام جمهوری اسلامی) به جرم انتشار یک فایل صوتی و سندی انکارناپذیر که از رویهای غیرقانونی در قبال زندانیان دارای محکومیت قطعی پرده برداشته است؛ احضارهای متعدد و مکرر روزنامهنگاران، کارگران،معلمان، کنشگران صنفی و مدنی و دانشجویی و فعالان سیاسی به بهانههای گوناگون، آن هم در زمانی که پرونده سنگین حقوق بشری ایران در مجامع بینالمللی در جریان بررسی است؛ گروگانگیریهای زنجیرهای از افراد دارای تابعیت دوگانه بهمنظور سوءاستفاده از آنان در چانهزنیهای سیاسی و مالی با غرب؛ جملگی نمونههایی اسفبار از روندی «براندازانه و ضدانقلابی» است.
آری!میگوییم براندازانه، چون رواج چنین روندهایی جز اثبات اصلاحناپذیری نظام نتیجه و سودی در بر ندارد؛ ، چون نقض آشکار آرمانهایی است که مردم ایران در انقلاب سال ۱۳۵۷ برای تحقق آنها بهپاخاستند.
اگر بر این تصویر تأسفبار، رقابت بیپرده بلوکهای قدرت برای حل مشکلات از طریق نزدیکی به شرق یا غرب را بیفزاییم، چه چیزی از شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» باقی میماند؟
در چنین وضع ناگواری، صاحبان قدرت بهجای برآشفتن از فسادها و بیقانونیها از افشای آنها خشمگین میشوند؛ روزنامهنگاران، کارگران، معلمان، کنشگران سیاسی و حتی نمایندگان مجلس را به جرم دیدهبانی در جامعه و افشای اعمال خلاف قانون صاحبان قدرت، به زندان میافکنند یا با احکام سنگین و احضار و بازجویی، تهدید میکنند. چه بر سر انقلابی آمده است که میخواست عدل علی (ع) را جایگزین ناعدل مظفری کند، و بجای استبداد و خودکامگی، آزادی و حاکمیت قانون و مردمسالاری بنشاند؟
نکتهی امیدبخش و شورانگیز اما در این روزهای تلخ، حضور فعال و ابراز قدرت و ایستادگی شهروندان از طریق شبکههای اجتماعی آنلاین است؛ کنشگری خلاقانه و موثر و نقادانهای که عرصه را بر خاطیان و سوءاستفادهکنندگان از قدرت روز بهروز تنگتر میکند.
به تعبیری، دعوت رهبران جنبش سبز از شهروندان برای اینکه هر یک رسانه باشند، و خواست میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد برای ایستادگی هموطنان آزاده در برابر خودکامگی، متبلور شده و حقایق با استفاده از تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات، بهشکل لحظهای در سراسر کشور منتشر میشوند.
امروز اکثریت ایرانیان خود را از شعبدهبازی صدا و سیمای غیرملی رها کرده و به تحریفها و صحنهآراییهای خطرناک آن وقعی نمینهد. امروز ایران تابلوی «دروغ ممنوع» را چنان بالا برده است که امپراتوری دروغ و تزویر و سرکوب و ارعاب، دیگر از حبس و حصر آزادیخواهان طرفی نمیبندد.
راهی اگر به سوی ایران آزاد و آباد هست ـ که هست ـ از دل همین ایستادگی و کنشگری فعال و خلاق و همبستگی اجتماعی برای مقابله با خودکامگی و استبداد برمیخیزد.
شورای هماهنگی راه سبز امید
3 ۱آذر ۱۳۹۵
یک پاسخ
ترازو ظاهرا منشاء غربی دارد و دستگاه عدالت اسلامی ما از قپان استفاده میکند ، همان که در مملکت قیاس اباد قم با آن کاه و یونجه وزن میکردند !
دیدگاهها بستهاند.