نیمسال مانده به پایان دوران ریاست جمهوری، حسن روحانی در آخرین سخنرانی خود بهمناسبت روز دانشجو، بار دیگر بر «برجام» تمرکز کرد و کوشید بیاعتنا به خواست بخش مهمی از دانشجویان، بیشتر از دستاوردهای اقتصادی دولت خود بگوید.
طرفه آنکه همزمان با بیتوجهی رییسجمهور به وعدهی تبلیغاتی خود و شعار اکثریت دانشجویان برای رفع حصر رهبران جنبش سبز، در برنامهای مشابه در همین روز (۱۶ آذر)، سخنگوی دستگاه قضایی تهدید مجدد و اتهامپراکنی علیه موسوی و کروبی و رهنورد را از یاد نبرد.
محسنی اژهای معاون قوه قضاییه که پیشتر تاکید کرده بود رهبران جنبش سبز بهخاطر «رأفت اسلامی و ملاحظات»، به «اشد مجازات» محکوم نشدهاند، بار دیگر و بدون آنکه هیچ دادگاهی به اتهامهای موسوی، کروبی و رهنورد رسیدگی کرده باشد، اظهار داشت که آنان در پی انتخابات پرمسئله و ابهام ۱۳۸۸، مرتکب «جرم» و «جنایت» شدهاند.
اژهای در مقام توجیه تداوم حصر خانگی رهبران جنبش سبز، برای چندمین بار به مصوبه شورایعالی امنیت ملی ارجاع داد؛ جایی که حسن روحانی اینک ریاست آنرا عهدهدار است و هنوز نتوانسته تدبیر و راهکاری برای آن عملیاتی کند.
این درحالی است که گره خوردن موضوع حبس خانگی رهبران جنبش سبز با نظر و اراده رأس هرم نظام سیاسی، بهقدر لازم مشهور است.
سه سال و نیم پس از استقرار روحانی در صدر قوه مجریه اما نه فقط توان اقناع و لابی و چانهزنی وی با رهبر جمهوری اسلامی مابهازای معنادار و موثری برای تغییر وضع محصوران در پی نداشته، بلکه فراتر ـ و بهگونهای تأسفبار ـ موضوع مهم، جایی در ادبیات سیاسی رییس جمهور ندارد.
او بیتوجه به شعارهای دانشجویان در مراسم روز دانشجو و بیاعتنا به وعدههای انتخاباتی خود، آنهم در ماههای مانده تا انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۶، همچنان از کنار ماجرای «زنده»ی ادامه بازداشت خانگی رهبران جنبش سبز عبور میکند.
هرچند پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده و خیز اقتدارگرایان برای تکوین «ترامپیزاسیون» در ایران، و نیز تداوم رکود و مشکلات پسابرجام، روحانی را ناگزیر از تکیه بر اقتصاد کرده است، اما به نظر میرسد که وی همچنان اصرار دارد در موضوع حصر رهبران جنبش سبز، خاطر شخص اول نظام را آزرده نسازد.
آیا بیتوجهی روحانی به بازداشت خانگی موسوی و کروبی و رهنورد منجر به تقلیل انگیزهی طیفی از حامیان جنبش سبز برای حمایت از وی در انتخابات آتی نخواهد شد؟ آیا حضور رقیبی که همچون روحانی بر اقتصاد تمرکز کند و حتی به نقد کارنامه دولت بنفش بپردازد و تاکید دولت روحانی بر پیامدهای برجام را به نقد کشد، دست روحانی را در جامعه، خالیتر نخواهد ساخت؟
به دشواری میتوان به پرسشهای از این دست که آمد، پاسخ منفی داد.
از این منظر، بیتوجهی روحانی به موضوع رفع حصر رهبران جنبش سبز، حتی از زاویهی عقلانیت ابزاری نیز قابل نقد است؛ این موضوع، مستقل از وظیفه رییس جمهور برای ادای تکالیف قانونیاش، بهویژه پاسداشت حقوق اساسی شهروندان (ازجمله موسوی و کروبی و رهنورد)، و صرفنظر از ضرورت پیگیری جدی وعدههای تبلیغاتی و انتخاباتی توسط روحانی است.
سکوت رییسجمهور اعتدالگرا در موضوع حصر رهبران جنبش سبز نه تنها اقتدارگرایان را به بازخوانی و اصلاح رویهی خود سوق نداده، بلکه موجب تهییج راست افراطی شده است. اظهارنظر اخیر محسنی اژهای و سخنان تندی که وی بیان کرده ـ چنانکه در مقدمهی یادداشت آمد ـ ازجمله شواهد این ادعاست.
در برابر چنین وضعی اما دستکم دو شاهد امیدبخش و شورانگیز جدید قابل اشاره است: نخست، فضای غالب در مراسم بزرگداشت ۱۶ آذر اغلب دانشکدهها و دیگری واکنش شجاعانهی شیخ صبور و سبز، مهدی کروبی.
اعتراض دانشجویان به ادامه بازداشت خانگی رهبران جنبش سبز و بروز و ظهور شمار قابل توجهی از دانشجویان با علائم و نشانههای جنبش سبز رخدادی مهم است. بهویژه اگر محدودیتها و تهدیدهای جاری در فضای دانشگاهها مورد توجه قرار گیرد، و نیز چنانچه فراموش نشود که اغلب این دانشجویان، در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸، نوجوان بودهاند و اینک پس از هفت سال همچنان پیگیر خواستههای دموکراتیک جنبش سبز و رهبران محبوس آن هستند.
وضع مزبور و واقعیت امیدبخش یادشده، نشانگر بستر بسیارمهم اجتماعی برای تحقق گذار دموکراتیک است، و شاخصی از تداوم جنبش اعتراضی زیر پوست جامعه، با وجود تمام سرکوب و ارعابی که استبداد دینی پی گرفته است.
افزون بر این، واکنش مهم شیخ مهدی کروبی به سخنان غیرقانونی محسنی اژهای نیز شورانگیز است؛ وی در دیدار با خانوادهاش تاکید کرده: «از مردم بخواهید دعا کنند تا آقایان شهامت محاکمهام را در دادگاهی علنی پیدا کنند تا معلوم شود اعتراض مدنی ما جنایت بود یا [اقدام] کسانی که برای دو روز دنیا مرتکب آن رفتارها شدند و کشور و انقلاب را به این روز انداختند.»
کروبی، همچون موسوی و رهنورد، مشعل مطالبات جنبش سبز را با وجود افزون بر ۲۱۲۱ روز حبس خانگی فرونگذاشته و بهمثابهی مهمترین کانون اپوزیسیون در جمهوری اسلامی ایستادگی نشان میدهد.
در چنین وضعی، شاید بهتر بتوان فهمید که چرا رهبر جمهوری اسلامی تصریح میکند نسبت به جنبش سبز و رهبرانش، «حساس» است. رأس هرم نظام سیاسی حتی بهتر از منتقدان و مخالفانش بر پتانسیل و ویژگیهای جنبش سبز وقوف دارد.
یک پاسخ
ولی فقیه جرئت رفع حصر این عزیزان را پیدا نمیکند ، چون به محبوبیت روز افزون خود نزد مردم و فصل الخطاب بودن نزد گماشتگان خود باخبر است !
دیدگاهها بستهاند.