بدبینی مزمن تهران و لندن؛

تنش در اولین روزهای ارتقای روابط دیپلماتیک

زیتون- سینا پاکزاد: ایران و بریتانیا با وجودی که به تازگی روابط دیپلماتیک خود را از سطح کاردار به سفیر ارتفاء دادند در حال تجربه تنشی تازه هستند. سخنان اخیر بوریس‌جانسون وزیر امور خارجه بریتانیا و مواضع ترزا می٬ نخست وزیر این کشور درباره آنچه که آنها «تهدید ایران در منطقه» خواند‌ه‌اند به خشم مقام‌های جمهوری اسلامی منجر شده است. سفیر تازه رسیده‌ی انگلیس یعنی نیکلاس هاپتون در همین راستا به وزارت امور خارجه ایران احضار شده تا مراتب اعتراض تهران به لندن ابلاغ شود.

در سیبل لندن

انتظار می‌رفت که بازگشایی سفارت‌ها و ارتقای روابط دیپلماتیک باعث دوره‌ای از همکاری‌های منطقه‌ای یا دستکم تلاش برای نزدیکی مواضع در موضوع‌های مناقشه‌‌انگیز مانند بحران سوریه و یمن شود اما روند تحولات تاکنون چندان با پیش‌بینی‌های قبلی همخوان نبوده است. بوریس جانسون وزیر‌امورخارجه بریتانیا که به داشتن شخصیت جنجالی و بیان اظهاراتی خارج از عرف و قواعد دیپلمات مشهور است٬ ابتدا در یک نشست بر نقش بی‌ثبات کننده ایران و عربستان در منطقه و تاثیر مخرب‌ جنگ‌های نیابتی که به گفته وی توسط «عروسک‌های خیمه‌شب‌بازی» این دو حکومت اداره می‌شد سخن گفت اما به سرعت ناگزیر به تغییر موضع شد و در صدد اصلاح موضع خود در قبال عربستان برآمد.

کشورهای عربی به رهبری عربستان عزم خود را بر مقابله با نفوذ منطقه‌ای جمهوری اسلامی بنا کرده‌اند و حالا صداهای قوی‌تری از همراهی در لندن و واشنگتن می‌شنوند

او در سفر به برخی کشورهای عربی زمانی که در منامه پایتخت بحرین بود در دفاع از حملات نظامی ریاض به یمن گفت که «وقتی به وقایع یمن نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که دخالت ایران مشهود است؛ و البته که نگرانی عربستان از امنیت این کشور و حفاظت خود در مقابل بمباران‌های حوثی‌ها قبل درک است.» جانسون در یک تغییر موضع آشکار نه تنها هیچ اشاره‌ای به جنگ‌های نیابتی عربستان در یمن نکرد بلکه با قابل درک خواندن حملات این کشور علیه شورشیان حوثی عملا ادامه این جنگ را توجیه کرد.

ترزا می نخست وزیر بریتانیا نیز موضعی کاملا مشابه گرفت و به رهبران کشورهای عربی اطمینان داد که کشورش نسبت به «تهدید ایران برای خلیج فارس و خاورمیانه» هوشیار است و پایبندی خود به همکاری استراتژیک با کشورهای حوزه خلیج فارس برای مقابله با این تهدید را ادامه خواهد داد. چنین اظهاراتی خط بطلان بر امیدها برای تشریک مساعی منطقه‌ای و سهیم کردن تهران در طرح‌های پیشنهادی برای حل بحران‌های جاری است.

تکیه بر سیاست‌ سنتی

سفیر بریتانیا در ساختمان وزارت امورخارجه ایران با این پیام روبرو شده است که «سیاست منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران بر برقراری صلح، ثبات و امنیت و با محوریت مبارزه با تروریسم شکل گرفته است، در حالی که سیاست برخی از کشورهای منطقه در حمایت از تروریسم روشن است.» مقام‌های دیپلماتیک ایران همچنین ابراز تاسف و تعجب شدید کرده‌اند از این که چرا واقعیت‌های منطقه «از چشم مسوولان بریتانیا و نخست وزیر» این کشور پنهان مانده است. تهران طبعا امیدوار است که پیام اعتراضی‌اش نه فقط توسط بریتانیایی‌ها شنیده شود بلکه آنها را به تجدیدنظر در تنظیم روابط خود با تهران وادارد. لندن اما ظاهرا می‌خواهد که الگوی سنتی‌‌‌اش در منطقه را حفظ کند و به سیاست‌ ده‌ها ساله خود در نزدیکی بی‌قید و شرط به کشورهای عربی پایبند باشد.

منتقدان سیاست‌های بریتانیا می‌گویند که نزدیکی استراتژیک میان این کشورها و حکومت‌های عمدتا موروثی منطقه٬ عملا باعث تضمین حیات دیکتاتوری‌های متکی به نفت شده‌است که به لطف روابط حسنه با غرب٬ خود را از هر گزندی مصون می‌دانند و شریک‌های مناسب و سودآوری برای لندن محسوب می‌شوند. معامله متکی بر خرید نفت از عرب‌ها و فروش سلاح به آنها برای دهه‌هاست که ادامه دارد و لندن می‌داند که نزدیکی زیاد به ایران می‌تواند به این بازار سنتی صدمه بزند. سیاست‌مداران بریتانیایی که به احتیاط و محافظه‌کاری معروف هستند در حال حاضر هیچ تمایلی به تغییر مسیر خود در منطقه نشان نمی‌دهند.

امیدواری‌های بی‌جواب

اثرات تغییر دولت در ایالات متحده هم بر نوع جهت‌گیری بریتانیا در قبال ایران موثر بوده است. گرچه هنوز دونالد ترامپ کار خود را در کاخ سفید به طور رسمی آغاز نکرده است اما با درکی که از مدل رفتاری او وجود دارد٬ روزهای آرامی برای تهران در راه نخواهد بود. او به عنوان منتقد توافق اتمی کاملا هم‌دل و همراه با قدرت‌های عربی منطقه است که معتقدند ایران به لطف توافق از سرمایه‌های آزاد شده بهره می‌برد تا گروه‌های شبه‌نظامی را در جنگ‌های نیابتی منطقه تجهیز کند و نفوذ خود را به شکل وسیع‌تری افزایش دهد. این در حالی است که کشورهای عربی به رهبری عربستان عزم خود را بر مقابله با نفوذ منطقه‌ای جمهوری اسلامی بنا کرده‌اند و حالا صداهای قوی‌تری از همراهی در لندن و واشنگتن می‌شنوند. مهم‌ترین دلخوشی ایران در شرایط حاضر این است که حکومت نیمه‌جان بشار اسد به لطف نیروهای موسوم به مدافعان حرم و حملات هوایی روسیه بتواند بخش‌های از دست رفته کشور را دوباره بازیابی کند و در یمن هم حوثی‌ها همچنان در مقابل حملات ریاض خود را حفظ کنند. ایران در نهایت امیدوار است که قدرت‌اش در منطقه به اندازه‌ای برسد که کشورهای عربی و قدرت‌های غربی حتی علیرغم میل‌شان هم که شده با این کشور سر میز گفتگو بنشینند. هنوز اما چنین امیدی دور از واقعیت‌ است و اتفاقا نشانه‌ها در جهت عکس حکایت از تقویت پیوندهای کشورهای عربی و غربی برای مقابله جدی‌تر با نفوذ جمهوری اسلامی دارد.

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

یک پاسخ

  1. اشتباه همه این گونه مقالات این است که گفته می شود ” حکومت ایران اینگونه اقدامات انجام می دهد تا به رسمیت شناخته شود و دیگران با این حکومت در باره شرایط منطقه ای به گفتگو بپردازند ” اول : هر گفتگویی بر پایه اصول مشخص شروع می شود و نویسنده این گونه مقالات هرگز نمی تواند بگوید که از نظر حکومت شبه توتالیتر ایران این گفتگو بر چه اصولی باید استوار شود ؟ دوم : این گفتگو با دولت و وزارات امورخارجه انجام شود و شامل گسترش مناسبات سیاسی اقتصادی و دیپلماتیک باشد یا با رهبری جنبش شیعه گرای توتالیتر ولی فقیه و بر پایه نابودی اسراییل ؟ گسترش جنبش ها و سازما نهای نظامی ایده لوژیک شیعی ؟ حق تظاهرات در کشور دیگری مثلا مکه در زمان حج و برائت از مشرکین ؟ سوم : از انجاییکه که رهبری جنبش شیعه گرای شبه توتالیتر باور دارد که اهداف خود را با گسترش مدام جنبش می تواند تحقق ببخشد و فقط زمانی از نیروی دیپلماتیک دولت ( وزارت امور خارجه ) سود می جوید که بخواهد جلو تزلزل قدرت خود و جنبش را بگیرد ایا طرف مقابل حاضر است بر نیرویی گفتگو کند که بر ” انقلاب مدام ” تاکید می کند ؟ چهارم : هر نوع ” عادی سازی ” شرایط و افول جنبش در درون کشور یا بیرون به معنای افول قدرت ولی فقیه به عنوان رهبر جنبش شیعه گری توتالیتر و شعارهای فرا زمانی و فرامکانی و تکیه بر بورکراسی بجای جنبش و قوانین موضوعه کشوری است و خادمان خیمه ولایت بهتر از نویسنده انرا درک می کنند به مصاحبه ها و سخنرانی های حجت الاسلام علی سعیدی نماینده ایت الله خامنه ای در سپاه مراجعه کنید و انچه ایشان در باره سقوط اتحاد شوروی می گوید و مقایسه ان با شرایط حکومت اسلامی ایران را بخوانید تا به درک بهتر و روشنتر او از بسیاری از کنشگران حوزه سیاست در ایران پی ببرید

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

بدبینی مزمن تهران و لندن؛

رسانه‌های گوناگون و برخی “کارشناسان” در تحلیل سیاست‌های آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، به‌طور مکرر از مفهوم “فشار حداکثری” (Maximum Pressure) استفاده می‌کنند. این اصطلاح شاید برای ایجاد هیجان سیاسی و عوام‌فریبی رسانه‌ای کاربرد

ادامه »

حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هسته‌ای، در تحریریه روزنامه بحثی جدی میان من و یکی از همکاران و دوستان

ادامه »

بی‌شک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلوی‌ها در ایران برقرار‌شد تاثیر مهمی در شکل گیری و حمایت گسترده

ادامه »