هزینه‌ها و پیامدهای نامعلوم دخالت نظامی ایران در سوریه؛

جنگ نیابتی بدون گفت‌وگوی انتقادی

زیتون-سینا پاکزاد: تبلیغاتی که در رسانه‌های حکومتی ایران پیرامون تصرف بخش شرقی حلب توسط ارتش سوریه منتشر می‌شود با شعف و شادی ناشی از این برتری نظامی همراه است و رسانه‌ها این گونه‌ القاء می‌کنند که گویی تمام ساکان بخش شرقی حلب را تروریست‌ها تشکیل می‌داده‌اند.

تصاویر آخر الزمانی از این شهر ویران و مردم مجروح و مبهوت در خیابان‌ها به پس زمینه‌ای برای روایت خیر و شر از این تراژدی انسانی تبدیل شده است و حالا قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی بنا بر جبهه خود در این جنگ سعی در ارائه روایت مطلوب خود از این صحنه دارند. ایران در کنار روسیه برای حفظ بشار اسد در قدرت ایستاده‌اند و پیروزی حلب هم به لطف کمک‌های مستقیم و غیر مستقیم آن‌ها به دست آمده‌ است. استراتژیست‌ها اما به برتری بلندمدت نظامی ارتش سوریه هنوز بدبین هستند و معتقدند که نه فقط جنگ در سایر نقاط سوریه کماکان در جریان است بلکه بغض و کینه‌ ناشی از کشتار‌ها در حلب هم دامن اسد و متحدانش را رها نخواهد کرد.

در سایه‌روشن خیر و شر

مرزهای اخلاقی در شرایط جنگی به اندازه‌ای مخدوش و نامرئی می‌شوند که بسیاری را در یافتن جبهه درست دچار تردید می‌کند. شرایط سوریه در جنگ داخلی ۵ ساله که  نزدیک ۵۰۰ هزار کشته و ۱۲ میلیون آواره بر جای گذاشته است مهم‌ترین تجلی این تردیدهای اخلاقی است. بعد از پیروزی ارتش اسد در فتح قسمت شرقی حلب٬ میان فعالان مدنی و سیاسی ایران نیز دو روایت متضاد بروز یافته است. گروهی در همراهی با روایت تبلیغ شده توسط رسانه‌های جمهوری اسلامی بر این عقیده‌اند که دخالت ایران و روسیه در جنگ سوریه برای حمایت از اسد یک اقدام درست و بجا برای شکست دادن تروریست‌ها بوده و بقای اسد در قدرت را به رغم همه بی‌ توجهی او به دموکراسی و حقوق بشر باز به نفع منطقه می‌دانند چرا که بدیل او از نگاه این گروه چیزی جز تفوق اسلام‌گراهای رادیکال نیست.

در طرف دیگر اما گروهی از فعالان سیاسی و مدنی قرار دارند که همراهی ایران با حکومت اسد را مایه شرمساری و سرافکندگی ملی می‌دانند و ابراز تاسف می‌کنند از این که چرا ایرانیان در قبال اتفاق‌های سوریه تا این اندازه بی‌ تفاوت و خاموش هستند. از نگاه این افراد حجم هزینه‌های انسانی در جنگ سوریه به اندازه‌‌ای بوده که نیازمند یک واکنش شفاف و همه جانبه از طرف باورمندان به حقوق بشر است. حکومت ایران البته برای حفظ روایت خود از ماجرای جنگ سوریه جلوی هرگونه روایت دیگری از این جنگ ایستادگی می‌کند.

نیابت‌‌ در بازی با آتش

تصویری تازه منتشر شده از سردار قاسم سلیمانی فرمانده نیروی سپاه قدس در بخش شرقی حلب پس از فتح این شهر توسط ارتش اسد یکی از واضح‌ترین سندها درباره سطح دخالت ایران در این جنگ است. روند آتش‌بس برای خروج افراد باقی‌مانده در حلب نیز با پیش‌شرط‌های تازه‌ای که ایران مطرح کرد به تاخیر افتاد و این دلیلی دیگر بود بر این که دخالت نظامی و مستشاری ایران در جنگ حتی پس از فتح شهر هم اساسی و کلیدی است.

حمایت‌های مالی وسیع از حکومت سوریه در شرایطی که اقتصاد ایران همچنان در رکود به سر می‌برد و دولت تنها حدود ۳۰ درصد از منابع درآمدی پیش‌بینی شده برای برنامه‌های عمرانی در سال جاری را محقق کرده است نشان می‌دهد که جنگ فرامرزی و نیابتی چه اهمیتی برای جمهوری اسلامی دارد

 

چنین دخالتی به موجی از ایران‌ستیزی در میان کشورهای عربی منطقه منجر شده است و خصوصا سوریهای مخالف دولت اسد را به شدت آزرده است. تحرک‌های تازه کشورهای عربی که در آن بر «‌تهدید» ایران و تلاش برای مقابله با آن تاکید شده است یکی از جلوه‌‌های تازه تنش در منطقه است که پیامدهای آن در آینده نزدیک نمایان خواهد شد. جنگ نیابتی در سوریه که یک طرف آن ایران و روسیه قرار دارند و طرف دیگر را عربستان و قطر و ترکیه تشکیل می‌دهند حالا به مرحله سرنوشت سازی رسیده است. بعد از فتح حلب بعید است که کشورهای عربی دست از حمایت‌های خود از مخالفان بردارند. مخالفانی که طیفی بسیار گسترده از گروه‌های واقعا میانه‌رو گرفته تا اسلام‌گراهای سلفی را تشکیل می‌دهند و در مناطق مختلف پراکنده‌اند و تفکیک مناطق تحت تسلط آنها از هم کار آسانی نیست.

هزینه‌های هنگفت و خلاء گفت‌وگوی ملی

ارائه تصویری قدسی و غیرقابل انتقاد از عملیات نظامی ایران در سوریه که تحت عنوان مذهبی «‌دفاع از حرم» صورت گرفته و در پس این ظاهر مذهبی با یک ادعای ژئولپتیک مبنی بر «حوزه نفوذ منطقه‌ای» همراه بوده است٬ باعث بالا رفتن هزینه هرگونه انتقاد از این دخالت شده است. درباره هزینه‌های مالی ایران در جنگ هیچ اطلاعات دقیق و آماری از سوی ایران ارائه نشده است. طبق یک برآورد که سال گذشته وب‌سایت آلمانی اشپیگل منتشر کرده بود٬ ایران از سال ۲۰۱۱ حدود حدود ۹ تا ۱۵ میلیارد دلار در سوریه هزینه کرده است. با توجه به بالا گرفتن دامنه جنگ در سال ۲۰۱۶ و تشدید حمایت‌های ایران از رژیم اسد٬ به نظر می‌رسد که رقم هزینه‌های ایران در این جنگ باز هم افزایش یافته است. حمایت‌های مالی وسیع از حکومت سوریه در شرایطی که اقتصاد ایران همچنان در رکود به سر می‌برد و دولت تنها حدود ۳۰ درصد از منابع درآمدی پیش‌بینی شده برای برنامه‌های عمرانی در سال جاری را محقق کرده است نشان می‌دهد که جنگ فرامرزی و نیابتی چه اهمیتی برای جمهوری اسلامی دارد. تصمیم‌گیری درباره تداوم این هزینه‌ها هم در حالی اتفاق می‌افتاد که عملا هیچ‌گونه گفتگوی ملی درباره مزیت‌ها و عوارض مشارکت در این جنگ در جریان نیست و حکومت با تکیه بر روایت یک‌جانبه خود همچنان به سیاست حمایت از اسد به هرقیمت ادامه می‌دهد.

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

2 پاسخ

  1. از این بگذریم که نگارنده مخالفان تروریست ها و پشتیبانان غربی و عرب و ترک را یک کاسه “همراهان، با روایت تبلیغ شده توسط رسانه‌های جمهوری اسلامی” معرفی کرده و خود و همفکرانش که آنتن های خود را به سمت واشگتن و ریاض تنظیم کرده اند را “فعالان سیاسی و مدنی”! باز جای شکرش باقی است که به خود مدال طرفدار “حقوق بشر” نداده که با توجه به افشاگری هایروزهای اخیر پیرامون تبلیغات دروغین رسانه های غربی این ادعا به جوکی بیشتر نمی ماند.
    نگارنده سعی در گره زدن بحران سوریه به مسائل داخلی ایران دارد. کدام معضل در ایران در پی گفتگویی ملی حل شده که مسئله سوریه بخواهد دومین آن باشد؟
    ایشان توجه ندارد یا نمی خواد داشته باشد که بحران سوریه یک بحران چندوجهی است که در لایه فوقانی آن رقابت بین محور غربی به رهبری آمریکا با محور روسیه و تا حدودی چین برای تنظیم مناسبات جدید بین المللی در جریان است. در بخش میانی آن یک رقابت و منازعه منطقه یی است که بین محور عربی/ترکی در تقابل با محور ایران/حزب الله در جریان است و از درون آن باید مناسبات جدید در حوزه خاورمیانه شکل بگیرد. در لایه زیرین آن هم بعد از پایان اعتراضات مسالمت آمیز سوریه هم اکنون یک مبارزه خونین بین دولت مرکزی با محوریت ارتش ملی در تقابل با تروریسم بنیادگرای اسلامی محصول صادراتی غرب و عربی/ترکی و همچنین بخشی از نیروهای مزدور برای جنگ های نیابتی در جریان است. نیروهای مترقی بدون اجحاف به این واقعیت به انحراف می روند که شاهد آن هم هستیم.
    برای تحلیل بحران سوریه و تشخیص “شر از خیر” باید به سال های پیش برگشت و صادقانه به سوالات زیر پاسخ داد:
    ۱- شما نمی دانید که طراحی جنگ داخلی در سوریه به سال ۲۰۰۹ میلادی و آن هم در لندن برمی گردد؟ (به اعتراف دوما وزیر خارجه اسبق فرانسه).
    ۲-شما نی دانید که ترکیه به واسطه اخوان المسلمین و عربستان بواسطه داعش موفق به انحراف اعتراضات مسالمت آمیز مردم سوریه برای تحولات دمکراتیک شدند و با ارسال سلاح و مزدور جنگ را به مردم سوریه اعم از موافق و مخالف حاکمیت بشار اسد تحمیل کردند؟
    ۳-شما نمی دانید که بسیاری از اراذل و اوباش خارجی تبار در اروپا که غالبا بزه کار و زندانی کشیده بودند با کمک نهادهای امنیتی فرانسه و آلمان و … از آن کشورها برای جهاد از طریق ترکیه به سوریه اعزام شدند؟
    ۴- شما نمی دانید که اسرائیل نقش نیروی هوایی داعش در همسایگی بلندی های جولان را ایفا می کند؟
    آیا شما بعنوان مخالف حکومت ایران باید در مسئله سوریه در کنار ارتجاع قر ون وسطایی سعودی-عثمانی و علیه دیکتاتوری سکولار اسد قرار بگیرید؟ شاید به این امید که لطفِ شیخ نشین ها و سلاح های ارابان موبورشان به شامل حال “فعالان مدنی سیاسی” ایرانی برای جنگ علیه دیکتاتوری فقها شود؟

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

هزینه‌ها و پیامدهای نامعلوم دخالت نظامی ایران در سوریه؛

  در حالی‌که با نفس‌های حبس‌شده در سینه منتظر حمله نظامی اسرائیل به کشور‌مان هستیم، به نگارش این یاداشت کوتاه می‌پردازم. به امید مانایی صلح، جنگ حتا حوصله‌ای برای نگارش و خواندن اینگونه مطالب نخواهد

ادامه »

در جهان امروز، رادیکال‌های فکری اغلب به چهار جریانِ عمده رادیکالِ راستِ سکولار، رادیکالِ چپِ سکولار، رادیکالِ بنیادگرای مذهبی و رادیکال عرفانی دسته‌بندی می‌شوند.

ادامه »

آقای خاتمی، بسیار کوشید اصلاحات مورد نظر خود را به عنوان یک روش برای اصلاح و بهبود جمهوری اسلامی در

ادامه »