نامه سی نفر از مخالفان جمهوری اسلامی به دانلد ترامپ رئیسجمهور آمریکا نامها,ی در خور تامل است، نه از این رو که مهم است. به نظر من، امضاءکنندگان نامه، جز آرش سبحانی و احمد باطبی که هر دو انسانهای محترمی هستند؛ نه وزن سیاسی دارند نه جایگاه اجتماعی. من میدانم که این نامه برای چه کسان دیگری رفت و آنها بخاطر ارزش گذاشتن به اصول و اخلاق سیاسی و انسانی از امضای آن سرپیچیدند. این میتوانست برای بقیه این افراد هم درسی باشد که چنین خبط و خطای مهلکی نکنند و شناسنامه و کارنامه خود را با این لکه زشت آلوده نسازند، اما به هر روی چنین نکردند. اما اهمیت این نامه در خواستههای غیراخلاقی و غیرانسانی است که این افراد در آن نوشتهاند و جایگاهی است که خود را در آن قرار دادند:
یک، توافق میان ایران و آمریکا که نقطه اصلی و مرکز ثقل این نامه است، اتفاقی است که با فشار مردم و با رفتار دولت منتخب مردم، که از قضا انتخاب آن نه خواسته سپاه بوده و نه خواسته رهبر ایران و نه خواسته تندروهای ایرانی، اتفاق افتاده است. همین امروز بزرگترین مخالف این توافقنامه همان سپاه پاسداران و حسین شریعتمداری و امامان جمعه و تندروهایی هستند که در داخل کشور با لقب خائن و مزدور آمریکا ظریف و مذاکرهکنندگان را خطاب میکنند. این توافقنامه مهمترین سند پیروزی مردمانی است که پانزده سال است با این حکومت میجنگند و مهمترین دریچهای است که کشور به سوی پیشرفت دارد. این توافقنامه وسیلهای است که از طریق آن حکومت ایران و سپاه تحت فشار قرار گرفته تا رفتارهای خود را در قبال مردم ایران و جامعه جهانی اصلاح کند و مردم ایران که بخاطر شرایط دشوار تحریمهای اقتصادی گروه گروه قربانی شدهاند و در فضای آلوده ناشی از این فشار تلف شدند با این توافقنامه شرایطی بهتر از پیش یافتهاند. درخواست به هم ریختن برجام، دقیقا خواسته دیکتاتورهای نظامی و سیاسی و ایدئولوژیک ایرانی است. انگار هر دو گروه قصد نابودی این مردم محروم و آسیبدیده ای را دارند که سالهاست تاوان قطع رابطه ایران و غرب را میدهند.
دو، ربط دادن جنایات داعش و اتفاقات سن برناردینو و بروکسل و اورلاندو و شارلی ابدو به ایران و دادن آدرس خانه مردم ایران به آمریکا و تقاضای تحریم و جنگ فقط از عهده کسانی برمیآید که هیچ تعهدی در قبال مردم ایران ندارند. این اتهامات دروغی مهلک است، چه کسی انکار میکند که حکومت ایران، هر چند استبدادی، بطور صریح مخالف داعش و جریان تروریسم اسلامی است که امروز به رهبری عربستان سعودی و جریانهای مخالف ایران در منطقه رخ میدهد؟ آیا نویسندگان نامه نمیدانند که جریان تروریسم اسلامی تحت رهبری عربستان و برخی شیخنشینهای منطقه اداره میشود؟ آیا دادن آدرس ایران در یادکردن از این جریان، دروغی زشت و کثیف و خطایی آشکار علیه هموطنانشان نیست؟
سه، گروه مذاکرات که در طی روزهای مذاکره تحت فشار مردم موفق شد خطر جنگ و تحریم را از سر ایران برطرف کند، با زحماتی بسیار و با توفق برنامه هستهای کشور، توانست دارایی بلوکه ایران را، که دارایی مردم برای زندگیشان بود،به کشور برگرداند، خطابکردن این توافق با عنوان این که «صدها میلیون دلار بخاطر گروگانهای آمریکایی داده شده» یک دروغ کثیف است. هیچ شکی نیست که گروگانگیری رفتار زشت دولت ایران بوده و هست، ولی آمیختن آن با دروغیچنین، اگر نگوییم خیانت ملی، دروغی علیه مردم ایران است. در توافق میان ایران و غرب، حکومت ایران تعهد کرد که برنامه هستهای خود را متوقف کند، و آمریکا هم تعهد کرد دارایی ایران را برگرداند. حکومت ایران تحت فشار مخالفان حکومت برنامه هستهای خود را متوقف کرد و دارایی ایران هم به ایران بازگردانده شد. این چه ربطی به گروگانگیری دارد؟
چهار، تحریم علیه ایران، تجربهای چند ساله است؛ این تجربه به ما میگوید که تحریمها نه تنها فشاری به حکومت وارد نمیکند، بلکه موجب می شود تا حکومت همه ضعفهای خود را پشت آن پنهان کند. از همین روست که در تمام این سالها نه تنها حکومت خواستار لغو تحریم نبود، بلکه آشکار و نهان میگفتند که تحریم را می خواهند. در تمام این سالها مقامات سپاه در فهرست تحریم بودند، اما کسانی که آسیب میدیدند، مردمی بودند که نیازهای زیستیشان را نمیتوانستند تامین کنند. هزاران نفر بخاطر مشکل دارو تلف شدند، بخاطر آلودگی هوای ناشی از مشکلات تحریم جانشان را از دست دادند، و فرماندهان سپاه هر روز گردنکلفتتر و ثروتمندتر شدند و میلیاردها دلار اموال مردم در اثر تحریمها به دست فاسدانی افتاد که در اثر تحریمها به غارت اموال مردم پرداخته بودند. شخصی مانند اوباما در طول جریان تحریم با همه هوشمندی سیستماش نتوانست تحریم هوشمند علیه مقامات نظامی و سیاسی را عملی کند، چطور قرار است کلهشقی مانند ترامپ که دست راست و چپاش را از هم تشخیص نمیدهد، چنین کند؟ چنین خواستی اگر خائنانه نباشد، ابلهانه است و علیه مردم.
پنج، از همه اینها گذشته، نویسندگان نامه نباید اندک درکی از سیاست میداشته و به این فکر می کردند که دانلد ترامپ اصلا سیاست دخالت در جهان و تنشزایی برای خود متصور نیست، او حتی اگر بخواهد با اسلامگرایان و تروریستهای اسلامی مبارزه کند، در نهایت جلوی ورود آنها را به آمریکا میگیرد. که البته این هم بعید است. سیاست ترامپ فقط وقتی میتواند به محدودیت تروریسم اسلامی منجر شود که او بداند و بفهمد که عربستان سعودی منشاء جریان تروریسم اسلامی در حال حاضر است. با کدام عقلانیتی این سی نفر از ترامپ خواستار تغییر رژیم ایران شدهاند؟ آنها حداکثر میتوانستند خواستار ممانعت از ورود مسلمانان یا تروریستها به آمریکا شوند. اصلا برنامه ترامپ تبدیل آمریکا به قدرت قاهر جهانی نیست، او نه دموکراسی میفهمد که بخواهد بخاطر ایرانیان دموکراسیخواه با ایران بجنگد، و نه سیاست حضور در جهان را دارد. ترامپ با روسیه که مهمترین قدرت همراه ایران است، کنار میآید، چگونه میخواهد با ایران بجنگد؟
حاشیهای بر«نامه به ترامپ»؛ «از ماست که بر ماست» در سه ایپزود
نوشتن این نامه کمال بلاهت و خطای سیاسی است. از بسیاری و در واقع اکثریت امضاکنندگان نامه بعید نمیدانستم که چنین رفتار نابالغی از خود بروز دهند، اما همان چند انسان شریفی هم که در این جمع بودند نباید چنین خطایی میکردند. من بطور جدی از آن دوستان میخواهم که یک بار دیگر نامهشان را بخوانند و از مردم ایران و انسانهای معقول در جهان عذرخواهی کنند و دیگر چنین خطاهای عظیمی نکنند. این شوخی از آن شوخیها نیست، که بعدا کسی بگوید آقا نگهدار، این راه به پرتگاه بدنامی بدی ختم میشود. نه بدنامی در چشم زورگویان و مستبدانی که همه ما مخالفشان هستیم، در چشم همه آنهایی که از فردا کسی از آنان به احترام به چشم شما نگاه نخواهند کرد.
21 پاسخ
معنى این تو بمیرى از ان توبمیرى ها نیست ، ایا اینست ؟ ( اگر بخواهید راستى راستى به اقدامات هنجاررشکن دست بزنید ، این نصفه نقاب را هم مى اندازم و با شمشیر اخته مثل اوون سالها میام وسط هااا)) یا ( کارى نکنید که اووون روى مرا ببینید ها ) چنانچه ضرب المثل شناسى مرحمت نموده و بنده را اگاه نمایند که ، غلط فهمیده ام یا درست ؟ ، ممنون میشوم
راستی پیشنه این آقای باطبی جز بالا بردن آن پیراهن و تنبیه شدن به خاطر آن چیست؟
از این قسمت نامه که ایشان را استثنا کردید گلهمندم
آقای نبوی گرامی
درود بر شما
نکتههای اصلی را خوب نشانه رفتی و به یادشان آوردی
اگر بفهمند!
سپاس فراوان
ابراهیم گرامی با تمام احترامی که برای ذهن طنازت قائلم و فارغ از هرنوع جیت گیری نسبت به نامه ۳۰ تن، فکر می کنم تقریبا ۸۰ درصد نوشته ات مغالطه است. فقط برای نمونه به بند “یک” نوشته تو می پردازم:
“توافق میان ایران و آمریکا اتفاقی است که با فشار مردم و با رفتار دولت منتخب مردم، که از قضا انتخاب آن نه خواسته سپاه بوده و نه خواسته رهبر ایران و نه خواسته تندروهای ایرانی، اتفاق افتاده است.”
>>> توافق با آمریکا وجود ندارد. برنامه جامع اقدام مشترک ایران با تقریبا تمام قدرتهای دنیاست فقط و فقط برای اطمینان از خلع سلاح هسته ای ایران.
>>> عملیات حصول به این برنامه سالها قبل از انتخاب روحانی و اتفاقا تنها به خواست شورای حکام ایران با اسم رمز “نرمش ذلیلانه” و برای مقابله با کسر بودجه اقدامات و ماجراجویی های فرامرزی آغاز شده بود.
>>> منتخب مردم خواندن دولت روحانی مثل منتخب مردم خواندن نظام شوروی یا مثلا صدام است. موضوع انتخاب آنقدر هم بی در و پیکر نیست که اگر سیستمی با مهندسی خود موفق به اخذ رای یک فروند شهروند بشود آن را هم منتخب بدانیم.قدری در ارکان مردمسالاری مطالعه بفرمایید تا چنین اشتباهات فاحشی نکنید.
“همین امروز بزرگترین مخالف این توافقنامه همان سپاه پاسداران و حسین شریعتمداری و امامان جمعه و تندروهایی هستند که در داخل کشور با لقب خائن و مزدور آمریکا ظریف و مذاکرهکنندگان را خطاب میکنند.”
>>> به چه دلیل مخالفت ( صوری یا حتی واقعی) این لشکری که نام بردید باید چراغ راه ملت برای درک صحت یا سقم مسئله باشد؟ جای تحلیل عقلانی در این مغالطه بسی خالی است. فقط به عنوان نمونه، به عقیده رییس سازمان انرژی اتمی ایران در زمان شاه، ایران باید راه هسته ای را تا به آخر می رفت و تسلیم این تهدید ها نمیشد.
“این توافقنامه مهمترین سند پیروزی مردمانی است که پانزده سال است با این حکومت میجنگند.و مهمترین دریچهای است که کشور به سوی پیشرفت دارد ”
>>> توافقنامه ای وجود ندارد. برجام هیچ ماهیت شناخته شده ای در حقوق بین الملل ندارد، چه برسد به اینکه آن را توافقنامه بخوانیم. و اما موضوع ۱۵ سال جنگ مردم با این حکومت هم نشان دهنده سو داشتن بسیار دلناچسب حضرتت در نگاه به مبارزات مدنی ایرانیان است. در سال ۸۰ دقیقا کدام جنگ مردمی با حکومت آغاز شده که اهمیتش بیش از سایر وقایع بعد از استقرار نظام اسلامی است؟ برجام فقط و فقط سند خلع سلاح هسته ای ایران در برابری اندکی هویج رنده شده است و تا بحال به زعم هیچ کس روزنه ای برای پیشرفت مردم نبوده الا جنابعالی. اگر نه که برجام ۲ و ۳ و … مطرح نمی شد.
” این توافقنامه وسیلهای است که از طریق آن حکومت ایران و سپاه تحت فشار قرار گرفته تا رفتارهای خود را در قبال مردم ایران و جامعه جهانی اصلاح کند”.
>>> تا کنون بجز تو هیچ کس به اندازه نوک سوزنی ابراز امیدواری نکرده که برجام موجب تغییر رفتار نظام اسلامی در داخل یا در منطقه شود چون اساسا برای این کار تنظیم نشده و کاربردش را در بالا توضیح دادم.
“مردم ایران که بخاطر شرایط دشوار تحریمهای اقتصادی گروه گروه قربانی شدهاند و در فضای آلوده ناشی از این فشار تلف شدند با این توافقنامه شرایطی بهتر از پیش یافتهاند.”
>>> خبر بروز قحطی و مرگ افواج رعایا را فقط شما منتشر می فرمایید. آمار مرگ ومیر ایرانیان همواره با شفافیت تمام منتشر می شود و هیچ اثری از این تلف شدن ایرانی ها به دلیل تحریمها در این آمار مشهود نیست. چسباندن وصله آلودگی های کشنده به تحریمها هم که بسیار بی معنی و در حکم نادیده گرفتن فساد ساختاری و بی تدبیری حکام ایران است که از سالها پیش بلایای متعدد را بر جان مردم نازل کرده اند. فقط به آمار تخمینی کشته های ایرانی در سوریه در دو سال اخیر توجه کنید تا ببینیم اگر تحریم ها منابع فضولی های ایران را بند آورده بودند بهتر بود یا استمرار تزریق دلار به دستگاه جنون کشورگشایی.
“درخواست به هم ریختن برجام، دقیقا خواسته دیکتاتورهای نظامی و سیاسی و ایدئولوژیک ایرانی است. انگار هر دو گروه قصد نابودی این مردم محروم و آسیبدیده ای را دارند که سالهاست تاوان قطع رابطه ایران و غرب را میدهند.”
>>> گروه دوم کی بودند که نام نبردید؟ گروه اول که احتمالا دوستان سابق و یا حاضر حضرتعالی هستند که واقعا و قلبا قصد نابودی کسی را ندارند. فقط خواهان برخورداری مادام العمر از حداکثر منافع مادی کشور و تضمین برخورداری نسل های آتی خود از این امتیاز هستند، بی هیچ عرق ملی یا درکی از خساراتی که دارند به مردم وارد می کنند. ملتی که پست ترین های خود را بر صدر نشاند بهتر از این ها هم نصیبش نمی شود.
الباقی نبشته شما هم پر از مغالطه و سوگیری بود. لطفا در اسرع وقت از مخاطبان خود عذر خواهی کنید.
آسید ابراهیم ! بدجورى دلتنگ تو و رفیقت محمد رهبر شدیم
با درود برهمه ایرانیان ، الان براى اولین بار نامه را خواندم ، اصلا سواد و درک صحیح و نظر دادن در مورد نامه را ندارم . ولى در متن نامه ، کنار تحریم ( حمله نظامى نوشته نشده ) در حالیکه نگارند ه محترم ، این دو را درکنار هم نوشته اند و به فرد بیسوادى چون بنده ، اینگونه الغا شد که ان سى نفر تقاضاى حمله نظامى نموده اند ، وحال انکه بنده این تقاضا را نیافتم . ایا متنى که بنده خوانده ام ناقص یا با متنى که نگارنده محترم خوانده اند تفاودت دارد ؟ لطفا بنده را راهنمایى نمائید ، باسپاس . پاینده ایران ، سربلند ایرانى
با درود بر همه ایرانیان ، از همه افاضات که بگزریم چون سواد بنده به انها نمیرسد ، آن ( پانزده سال ) مبارزه توجه ناچیز را جلب نمود که از چه تاریخ تا چه تاریخى حساب شده ؟ باتوجه به اینکه از مردم بعنوان مبارزه گران این ۱۵ سال نام امده ، اگر این نبود ، میشد گمان نمود که نگارنده محترم ، زمان مبارزه خود را حدود پانزده سال براورد نموده باشد . لکن مردم نوشته شده . پاینده ایران ، سربلند ایرانى
یاد نامه دایی جان ناپلیون به هیتلر افتادم.مرحوم اقای بزرگ با ژانت مک دونالد آبگوشت بزباش …
این مطلب خیلی به جا بود (البته به جز اون قسمت دفاع از آرش سبحانی و احمد باطبی) نمیدونم چرا مردم انتقاد کردن که طنزنویس نباید جدی بنویسه . اتفاقن شاید این نوشته ،خیلی بیشتر از مطالب دیگه که در این مورد دراومد خونده بشه . هر چند کل این ماجرا شبیه جوک بود ! نامه به “ترامپ” آخه ؟
رفتقت های شخصی رو در مواضع سیاسی دخالت ندهید اقای نبوی . اگر نامه محکومه و بلاهت سیاسی هر ۳۰ نفر مرتکب شده اند
ار افرادی که مستقیم از پست دولتی و یا عضویت در سپاه پاسداران به بهانه چند روز زندان و چند مقاله جایگاه استادی در دانشگاههای امریکا و اقامت کشورهای خارجی را می گیرند جز وطن فروشی چه انتظاری دارید. همهگی دنبال مطرح شدن هستند. چون بهانه ای مثل احمدی نزاد ندارند تا مردم را در ایران به سخره بگیرند و به ادم پوپولیستی مثل ترامپ متوسل می شوند که حداقل ۵۰% مردم امریکا هم قبولش ندارند. همگی توهم برگشت به ایران روی جت های بمب افکن امریکا را دارند.
یکی دیگر از دسته گل های داعش ایرانی:
از حضور نوازنده زن در کنسرت بنیامین بهادری جلوگیری شد!!
آقای نبوی گرامی! من هم مثل شما و خیلی دیگر با نوشتن اینگونه نامه ها، آن هم خطاب به ترامپ کسی، میانه ای ندارم. بیشترهم به این دلیل که آن را بی نتیجه و بی اثر می دانم و موجب اختلاف بیشتر بین مخالفان و منتقدان. اما شما مدت هاست که از ایران دور هستید و صابون رژیم به تن تان نخورده است و دچار دلتنگی برای ایم ویرانستان شده اید! ما که در این جهنم زندگی می کنیم می بینیم که رفتار این رژیم با ملت اش( که نا سلامتی با رای قاطع آن به روی کار امده) بدتر از رفتار رژیم عربستان و قطر و دیگر شیخ نشین ها با مردم شان است. آیا، حضرت عباسی ،در عربستان و … حکام و کارگزاران شان به اندازه ی این آقایان دزد و فاسد و ظالم و فاجرند؟ می گویند در عربستان رژیم به زنان اجازه رانندگی نمی دهد ولی در ایران زنان در رانندگی کاملاً آزادند. از آن طرف عامدانه نمی گویند که در عوض زنان ایران حق رفتن به استادیوم های ورزشی و خیلی جاهای دیگر را نیز ندارند،ولی نشنیده ایم که در عربستان و قطر و… چنین منعی باشد. تازه مثلا ً ما “دمکراسی دینی” انتخاباتی داریم و آن ها نه دارند و نه چنین ادعایی دارند .
از همه این ها گذشته، یادتان رفته که همین رژیم جمهوری اسلامی بود که تخم لق اسلام گرایی را در دهه ۸۰ میلادی در جهان اسلام و غیر اسلام پراکند؟ حالا اینا از داعش و طالبان بهتر شدند؟
این افراد وزن آنچنانی در جامعه ایران ندارند که بخواهد این نامه اینقدر بزرگ شود . در آمریکا هم تصور نمیکنم این نامه رو جدی بگیرند .
ممنون آقای نبوی لذت بردم
مخلص. سپاس
شما چرا به مسایئل دیگر در نامه اشاره نکردید در هیچ کجا حوادث امریکا به گردن جمهوری اسلامی انداخته نشد بلکه رفتار رژیم جمهوری اسلامی با شهروندانش با داعش مقایسه شده بود
با ترکیب نشانه ها این فکر ایجاد شده. خودشان گفتند که داعش و حکومت ایران با هم فرقی ندارند. این دروغ است دوست عزیز
شما وقتی عقب بمانید دیگران، دیگرانی گاه ناشایست جایتان را می گیرند، چرا شما و دوستانتان نامه ای به ترامپ ننوشته اید؟ دیر کرده اید ولی بهتر نیست شما هم با نظرات خودتان و دوستانتان نامه دیگری بنویسید تا حداقل مشخص شود ایرانی ها همه مثل این ها نیستند. و مثل اینها کشورشان را دست باد نمی سپارند
شهناز عزیز! از نظر من ترامپ اصلا ارزش این که من برایش نامه بنویسم، ندارد. کاری بغایت احمقانه است.
نخست اینکه، من نه از ترامپ خوشم میآید، نه از این نامه بیمعنی، نه از ج. ا. و نه از دهنکجی اباما به جنبش ایرانیان.
دوم اینکه این جملهی شما ” به نظر من، امضاءکنندگان نامه، جز آرش سبحانی و احمد باطبی که هر دو انسانهای محترمی هستند؛ نه وزن سیاسی دارند نه جایگاه اجتماعی.” هیچ برایم روشن نیست.
-> در آن سی تنی که نامه را امضاء کردند، تنها آرش سبحانی و احمد باطبی انسانهای محترمی هستند؟
-> آیا آرش سبحانی و احمد باطبی دارای وزن سیاسی و جایگاه اجتماعی بیشتر دیگر امضاء کنندگانند؟ چگونه اندازه گیری شده؟
-> همچنانکه نوشتم، من این نامه را نمیپسندم، با این همه پرسشم این است، که اگر یکی نامحترم بود و وزن سیاسی و پایگاه اجتماعی نداشت، نمیتواند سخن درستی بگوید؟
-> من سود و زیان برجام را سبک-سنگین نکردم و براستی نمیدانم که این داراییهای آزاد شده، به سود بهتر شدن زندگی مردم هزینه شده. آیا شما میدانید که چه بر سر این داراییهای آزاد شده آمده؟
دیدگاهها بستهاند.