برای چهارمین سال پیاپی، رییس جمهور به تحریف تظاهرات حکومتی ۹ دی پرداخت و از کنار سرکوب خونین اعتراض سبزها در عاشورای ۱۳۸۸ گذشت.
پنج ماه مانده تا انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۶، روحانی در جدیدترین سخنرانیاش، درباره راهپیمایی حکومتی ۹ دی ۱۳۸۸ گفته است: «مردم احساس کردند به امام حسین توهینی شده، در ۹دی چه کردند؛ ۹دی بهخاطر عشق ملت ایران به امام حسین بود، باز از آن استفاده جناحی نکنیم. ۹دی حرکت بزرگ مردم برای دفاع از امام حسین، خاندان رسالت، حق، نظام جمهوری اسلامی ایران، ولایت فقیه و مسیر حق بود. مردم حس کردند ـ به ایشان خبر رسید ـ روز عاشورا کارهایی صورت گرفته که توهین به امام حسین است؛ کسی نمیتواند توهین به خاندان رسالت را تحمل کند.»
سخنان روحانی بهشکلی محسوس تحریف حقیقت درباره اتفاقات عاشورای خونین ۱۳۸۸ و نیز تظاهرات حکومتی ۹دی است. رییسجمهور اعتدالگرا، کسانی را که در راهپیمایی حکومتساختهی ۹دی حضور یافتند، «ملت» و «مردم» ایران میداند. او همچنین به روایت مجعول صداوسیما و نیز گزارش نهادهای امنیتی درباره راهپیمایی سبزها در عاشورای ۱۳۸۸ تکیه میکند و «توهین به امام حسین و خاندان رسالت» را در این روز، مفروض میگیرد.
بهگونهای تأسفبار، این نخستین بار نیست که روحانی میکوشد «۹دی» را بازخوانی کند، و با تکیه بر ادبیاتی بهظاهر میانهجویانه، دل مخالفان جنبش سبز ـ بهویژه شخص اول نظام ـ را بهدست آورد. او در چهار سال گذشته، همواره به راهپیمایی حکومتی ۹دی اشاره کرده است.
روحانی در نخستین سال ریاستاش بر قوه مجریه (۱۳۹۲)، مدعی شد: «مردم زمانیکه احساس کردند به باورها و ارزشهای دینی و اعتقادی آنها توهین شده و بیگانگان خیال دخالت در حوزههای اخلاقی و اعتقادی آنان را دارند به حرکت درآمده، با حضور و اجتماعشان به بیگانگان پاسخ درخوری دادند.»
او در دومین سال رییسجمهوریاش (۱۳۹۳) نیز با ادبیاتی مشابه در مورد راهپیمایی حکومتی مزبور گفت: «نهم دی به معنای بیعت مجدد با جمهوری اسلامی ایران، رهبری، انقلاب اسلامی، اصل ولایت فقیه و خاندان امامت و روز همدلی، اتحاد، انسجام و وحدت ملی است.»
وی همچنین سال گذشته (۱۳۹۴) اعلام کرد که «۹دی، روز دفاع ملت ایران از خاندان رسالت، دفاع از نظام، قانون و دفاع از ولایت فقیه و ولی فقیه بود.»
چرا روحانی اینچنین به تحریف حقیقت درباره رویدادهای عاشورای خونین ۱۳۸۸ میپردازد و میکوشد ۹دی را با رنگآمیزی خود، «زیباسازی» کند و روایتی دگرگونه از آن ارائه دهد؟
بهنظر میرسد، دو پاسخ و احتمال، قابل تأمل و اشاره هستند:
نخست؛ روحانی میداند که رأس هرم نظام سیاسی از جنبش سبز و رهبرانش خاطری آسیبدیده و آشفته دارد و برای ۹دی اعتباری خاص قائل است. اینچنین، رییسجمهور اعتدالگرا میکوشد با اشاره به موضوع غیرقابل اغماض (۹دی و «روز بصیرت») همچنان خود را در جبهه نیروهای معتقد به ولایت فقیه، و همسو با ارزیابیها و مطلوبهای شخص اول نظام تعریف کند.
این، از منظر روحانی، موجبی برای پشتگرمی و ادامه دولتاش، با وجود دیگر چالشها و اختلافنظرها با رهبر جمهوری اسلامی ـ بهویژه در حوزه دیپلماسی و اقتصاد ـ است.
اهمیت این موضوع وقتی بیشتر میشود که روحانی تحقق پروژهها و برنامههایش را به یک دوره و دولت، متوقف نکرده باشد، و به تداوم دولتاش برای دوره دوم بیاندیشد.
دیگر؛ فراتر از آنچه با مقوله ریاست جمهوری روحانی پیوند خورده، به نظر میرسد که هم شخص او و هم طیفی از بازیگران و نیروها و کنشگران سیاسی، بیاعتنا به جایگاه حقوقی «رهبری» در نظام نیستند. از این منظر، روحانی گزینهای مناسب برای نشستن بر صدر نظام سیاسی پس از درگذشت رهبر کنونی محسوب میشود، و ناگزیر به رعایت پارهای ملاحظات و بازیگری هوشمندانه و مدبرانه و سیاسی در میانه میدان پرحاشیه و خطر است.
اینچنین، روحانی نمیتواند به نیروهای سیاسی موثر در ساختار سیاسی قدرت ـ بهویژه بانیان راهپیمایی ۹دی ـ بیاعتنا باشد. ضمن آنکه میکوشد از ارزشها و نمادهای مذهبی نیز ـ به بهانه ۹دی ـ یادکرد و پاسداری کند.
اینگونه، رییس جمهور اعتدالگرا از سویی با راهپیمایی ۹دی همدلی نشان میدهد، و از سوی دیگر، به تحریف مضمون آن ـ و نیز وقایع عاشورای خونین ۸۸ ـ میپردازد.
او هرچند میکوشد ۹دی را فراجناحی و روزی متعلق به تمام مردم ایران و باورهای مذهبی و سیاسی آنان معرفی کند، اما نیک میداند که این گزارش در فاصلهای معنادار با حقیقت امر است.
بیاعتنایی روحانی به سبزها و انتخابات ۹۶
ادبیات و رویکردی که روحانی در پیش گرفته، واجد نوعی بیاعتنایی و فراتر، بیاحترامی، به طیفی از نیروهای سیاسی حامی او در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ است. او با اعتماد به نفس نسبت به تداوم دولت خود برای چهار سال دیگر، نسبت به تأثیر و جایگاه و اهمیت کنشگری بخش مهمی از پشتوانههای اجتماعی ـ سیاسی خود بینیازی نشان میدهد.
ایندرحالی است که روحانی نه تنها نتوانسته به یکی از ادعاها و وعدههای مهم انتخاباتی خود، یعنی رفعحصر رهبران جنبش سبز جامه عمل بپوشاند، بلکه خاطر این بخش از حامیان خود را ـ با قرائتی که از عاشورای خونین ۸۸ و راهپیمایی ۹دی ارائه میکند ـ آزرده میسازد.
بهنظر میرسد روحانی برای تداوم دولت خود، به سبزهای فعالشده در انتخابات ۱۳۹۲ بیتوجه است. هرچند طیفی از این کنشگران ـ به علل و دلایل گوناگون ـ در انتخابات آتی نیز پشت او خواهند ایستاد؛ اما به نظر میرسد در طیفی دیگر، انگیزه و اراده حمایت تمامقد از روحانی بهشکلی محسوس کاهش یافته باشد. وضعی که متأثر از کارنامه روحانی در حوزه توسعه سیاسی و بهخصوص تغییر وضع رهبران جنبش سبز، و نیز منتج از این دست موضعگیریهای سیاسی (درباره عاشورای ۸۸ و ۹دی) است.
خروجی این وضع، وقتی در کنار بحران اقتصادی کشیافته و نارضایتیهای معیشتی اقشار نابرخوردار و حقوقبگیر و بیکاری فزاینده مورد تأمل قرار گیرد، برای روحانی (نامزد اصلی انتخابات ۱۳۹۶) چشمانداز نگرانکنندهای ترسیم میکند.
روحانی تردید نکند که یکی از پرسشهای مهم از وی در جریان انتخاباتی آتی، عملکرد و وعدههای وی درباره رهبران محصور جنبش سبز است.
2 پاسخ
آقای کاظمیــان این که تعجب ندارد…!
سبــزهای فعال شــده در انتخابات ۹۲مگر کی ها بودنــد…؟
هاشمی رفسنجانی وسیــد خندان عبا شکلاتی یعنی آقای خاتمی…!
واگرخود این آقایان سخنران این روز می بودنـد مگر حرفی غیـرازاین میگفتنــد…؟
خود شما ازجمله کســانی بودی که مستقیــم وغیــر مستقیـم مردم را تشـویق کردی که بیائیـــد بخاطر مثلا” آقای خاتمی به آقای روحانی رای بـدهیــد…
آقا اگر درگفتــار ونوشتــارت صادق هستی بس کن لطفــــــن،
اقای اندره اغاسی ،تنیس باز شهیر پدرش متولد ایران بود ،روزنامه ها وبعضی از هموطنان ،با افتخار میگفتند ایر انیست و او با شدت و عصبانیت می گفت ایرانی نیستم..به نظر من حق هم داشت چون اولا متولد امریکا بود ،دوما اگر بعضی تفا سیر سوره فاتحه را باور داشته باشیم،مسیحی بود و مضمون کلمه گمراه حالا حکایت اقای روحانیست،تمام سوابق ایشان نشان می دهد که آخوندی قشری ،وشیفته خمینیست و مقامی امنیتی در اندازه جمهوری اسلامی ..در جریان کوی دانشگاه و سر بزنگاهای دیگر نشان داده است که هیچ میانه ای با مقوله آزادی و دمو کراسی ندارد،مانند هم لباس دیگرش خاتمی ،احتمالا جامعه مدنی را مدینه النبی می داند..ایشان شعارهایی داده که مردم خاطره تقلب ۸۸ را فراموش کنند و با صندق رای زینتی اشتی کنند که موفق هم شد..اما اینکه شما ها انرا باور کردید برای این بود که دوست داشتید باور کنید..کما اینکه باور کردید استادش خمینی برایتان اب و برق مجانی می اورد و ازادی و جمهوری مثل فرانسه ..آقای کاظمیان حیفم امد خاطره ای را از پدر بزرگم برایتان بازگو نکنم..می گفت پای منبر نشسته بودم و اخوند معتبری بعد از حواندن ایه ای و گفتن مقدمه ای به شدت به استبداد حمله واز مزایای مشروطیت ان چنان گفت که نپرس…تلگرافچی وارد شد و کاغدی به او داد…اخوند گفت تا اینجا از مزایای مشروطیت گفتم حالا از مضراتش خواهم گفت و با همان بلاغت ذم مشروطه اغاز کرد..تلگرافچی خبر به توپ بستن مجلس را داده بود..
دیدگاهها بستهاند.