زیتون-مهدی تاجیک: درگذشت علی اکبر هاشمی رفسنجانی را میتوان پایان یک دوران در جمهوری اسلامی تلقی کرد. نام او در دوران جوانی با مبارزه و انقلابیگری عجین بود و میانسالی و سالمندیاش را در قامت یک سیاستمدار محتاط ولی باهوش سپری کرد.
مردی که سیاستورزیاش خاص و منحصر به خودش بود و در بسیاری از تحولات اساسی و استراتژیک پس از پیروزی جمهوری اسلامی نقش کلیدی داشت. ریاست مجلس شورای اسلامی٬ فرماندهی جنگ٬ دو دوره ریاستجمهوری٬ ریاست مجلس خبرگان٬ ریاست مجمع تشخیص مصلحتنظام تنها بخشی از مناصبی است که او پس از پیروزی انقلاب به آن مشغول بود و حالا دیگر دورانی از جمهوری اسلامی آغاز میشود که یکی از اصلیترین چهرهها در به ثمر رسیدناش چهره در نقاب خاک کشیده است.
چشمهای نگران میانهروها
اصلاحطلبان و میانهروها با شنیدن خبر درگذشت هاشمی رفسنجانی نگران و مشوش شدهاند و این از اظهاراتشان در شبکههای اجتماعی کاملا پیداست. هاشمی به عنوان مطلوبترین چهره برای جانشینی آیتالله خامنهای رهبرکنونی جمهوری اسلامی تلقی میشد و حالا سناریوهای جانشینی رهبری تغییر خواهد کرد. هاشمی به رغم آن که در سالهای اخیر به دلیل مواضعاش در حمایت از معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ از سوی راس نظام سیاسی به حاشیه رانده شده بود ولی همچنان بازیگری عمده به حساب میامد و در دل مخالفانش ترس را دامن میزد. فقدان او ممکن است موجی از حملات وسیع از سوی نهادهای انتصابی به ویژه سپاه را علیه نیروهای اصلاحطلب ایجاد کند و آنها از فرصت ایجاد شده برای تسویهحسابی مجدد با اصلاحطلبان نهایت بهره را ببرند. حتی بعید نیست که تاثیر درگذشت هاشمی رفسنجانی در انتخابات آینده ریاستجمهوری هم به شکلی بروز پیدا کند و اصلاحطلبان٬ میانهروها و حامیانشان با فراغ بال بیشتری مورد سرکوب قرار بگیرند.
عجیب نیست اگر چهرههای مخالف هاشمی در روزهای آینده در صف اول عزاداران برای او حاضر شوند و زیر تابوتش را بگیرند و اشک بریزند. آنها حتما تمام مناسک یک عزاداری را برای هاشمی به جای خواهند آورند
اینها البته فرضیاتی است که تا روشن شدن درستی یا نادرستی آن زمان لازم است ولی در هر حال هیچ شکی وجود ندارد که مرگ هاشمی رفسنجانی برای دشمنان و مخالفان دیرینهاش که عمدتا اصولگرایان تندرو هستند یک تحول مثبت تلقی میشود. آنها تلاش خواهند کرد که موازنه قدرت را در دوران جدید به نفع خود تغییر دهند و در این راستا پروژههایی نظیر مهندسی انتخابات یا سرکوب بیشتر فعالان مدنی و سیاسی ابدا دور از تصور نیست. برخی از فرماندهان نظامی در سالهای اخیر در صف اول منتقدان سیاسی هاشمی بودهاند و او را بارها مورد حملات لفظی قرار دادهاند و فرزندانش به ویژه فائزه و مهدی هم به دلیل جهتگیریهای سیاسیشان از گزند تعقیف قضایی و زندان در امان نماندند. مخالفان هاشمی کوشیده بودند که پیش از مرگ او تمام قدرتاش را بگیرند و در این راه قدمهای اساسی هم برداشتند اما توفیق صد در صدی پیدا نکردند و او حتی تا انتخابات سال گذشته هم نشان داد که به رغم کهولت سن میتواند همچنان صحنهگردان و بازیساز اتفاقهای مهم سیاسی باشد.
عجیب نیست اگر چهرههای مخالف هاشمی در روزهای آینده در صف اول عزاداران برای او حاضر شوند و زیر تابوتش را بگیرند و اشک بریزند. آنها حتما تمام مناسک یک عزاداری را برای هاشمی به جای خواهند آورند اما اینها تصویرهایی زودگذر خواهد بود و بعد از آن بازی قدرت است که حرف اول و آخر را میزند. هنوز هیچ تحلیلی وجود ندارد که چه کسی جایگزین او در مقام ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام خواهد شد ولی ممکن است که آیتالله خامنهای به چهرهای همچون آیتالله محمود هاشمی شاهرودی رییسسابق قوه قضاییه برای این پست متمایل باشد.
در مجلس خبرگان هم عدم حضور او باعث آشفتگی کسانی خواهد بود که حضورشان را یا مدیون هاشمی حس میکردند یا لااقل از او حرف شنوی داشتند. میانهروهایی که در انتخابات اسفند ۱۳۹۴ از مردم میخواستند با حضور در پای صندوقهای رای به لیست مورد تایید هاشمی برای خبرگان رای بدهند٬ این استدلال را داشتند که در شرایط خلاء رهبری٬ وجود هاشمی در خبرگان به نفع نیروهای تحولخواه است و میتواند به جانشینی یک چهره میانهرو منجر شود. حالا دیگر این سناریو هم با اگر و اماهای فراوان روبرو است. هاشمی به دلیل شخصیت منحصر به فرد خود هیچ جایگزینی ندارد و طبیعی است که متحدان او در خبرگان هم دچار آشفتگی و عدم انسجام در سازماندهی شوند. هاشمی اگر دیگر در سالهای اخیر به عنوان «ستون خیمه نظام» از سوی اصولگرایان مشروعیت نمییافت اما هنوز عمود خیمه در بین میانهروها بود. حالا خطر سقوط خیمه٬ میانهروها را بیش از گذشته تهدید میکند.
۱۳ آبان در تاریخ جمهوری اسلامی روز مهمی است؛ نه از آن جهت که سفارت…
در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که…
امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندیها و خودآگاهیهایی است…
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…