در یکی از صحنههای سریال «خانه پوشالی» ( البته نسخه انگلیسی آن)، در حالی که رقابت سیاسی میان نخستوزیر و خاندان سلطنتی به اوج رسیده است، ساختمانی بر اثر انفجار لولههای گاز منفجر شده و درآن شرایط به تیتر یک اخبار تبدیل میشود. شخصیت نخست سریال، در یکی از همان نگاههای خاصِ خود، رو به دوربین میگوید «حادثه! بزرگترین دشمن سیاستمداران». و البته در ادامه سریال از همان حادثه نیز به نفع خویش بهره برده و ملکه را کنار میزند.
خبر درگذشت نابهنگام هاشمی رفسنجانی، «حادثه»ی بزرگی است که آثار آن روز به روز بر روی تصمیمها و اتفاقات سیاسی ایران پدیدار خواهد شد. بهزودی تحلیلگران و بعدها تاریخنویسان از ایران قبل و بعد از هاشمی مینویسند.
در عرصه ی سیاسی، اگرچه از هم اکنون میتوان خوشحالی تندروها و نگرانی میانهروها را احساس کرد اما هنوز برای پیش بینی آثار این حادثه زود است.
علیالحساب، آنچه مشهود است «کندی» روندی است که در انتشار اخبار مربوط به فوت هاشمیرفسنجانی بر صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران حاکم است. خبری که در بسیاری از شبکههای خبری در تیتر یک جا گرفت، در صدا و سیما با تاخیر قابل توجه زیر نویس شد. بدیهی است که اینجا پای سانسور در میان نیست و سانسور نه نقشی میتواند داشته باشد و نه اثری خواهد داشت.
به نظر میرسد علت اصلی این «کندی»، ناگهانی بودن خبر و سردرگمی دست اندرکاران، نه با اصل خبر بلکه با «سیاستهای خبری» در مواجهه با فوت هاشمی است. پس از اعتراضات ۸۸، تکلیف صدا و سیما، آشکارا با زندهی هاشمی مشخص بود و مطابق سیاست های خبری، رئیس تشخیص مصلحت نظام کموبیش جایی در شبکههای آن نداشت.اکنون بدیهی است که هاشمیِ خوب صدا و سیما از راه خواهد رسید؛ اما آنچه دست اندرکاران را با سردرگمی و تعلل و کندی مواجهه کرده است این است که مردهی هاشمی را تا «چه اندازه» باید پاس داشت.
به زودی این دوگانگی، تردید و تغییر رفتار در مواجهه با مرده و زندهی هاشمی، در رفتار سایر سیاستمداران دیگر نیز خود را نشان خواهد داد. باید منتظر بود.
۱۳ آبان در تاریخ جمهوری اسلامی روز مهمی است؛ نه از آن جهت که سفارت…
در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که…
امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندیها و خودآگاهیهایی است…
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…