زیتون-سینا پاکزاد: تغییرات مدل برخورد و مدیریت امنیتی مراسم تشییع آیتالله هاشمی رفسنجانی بهقدری محسوس بود که اغلب شرکتکنندگان در این مراسم در شبکههای اجتماعی و گعدههای حضوریشان از آن صحبت میکنند. قاعدتا شهروندانی که تجربه حضور در اعتراضات ۸۸ و به خصوص تشییع آیتالله منتظری در قم را داشتهاند بیش از دیگران متوجه تحول طراحیهای امنیتی برای مدیریت و کنترل مراسم ۲۱دیماه ۹۵ میشدند.
بنا بر برخورد فیزیکی مگر در برخی موارد خاص نبود. گویا دستورالعملهای تعیین شده برای لباس شخصیها تفاوتی اساسی با گذشته داشت که اقداماتی نظیر ضرب و شتم و بازداشت را در موارد کمی مجاز میشمرد.
میتوان گفت نیروهای امنیتی در مراسم تشییع رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام از برخورد سخت با اقشار منتقد و معترض به برخورد نرم تغییر روش دادهاند. آنها در طول مراسم وارد یک جنگ روانی با شهروندان منتقد شده بودند. شیوه آنها بیش از هر چیز نشان میداد که در پی ایجاد چالش روانی و ابهامزایی در میان مردم و ارعاب و تحقیر از طریق رفتارهای ایذاییاند؛ رفتارهایی که بیش از هر چیز با حضور پرشمار ماموران دوربین بهدست (و همینطور با استفاده از دوربین تبلت و گوشیهای هوشمند) که با آنها به طرز آشکاری از مردم فیلمبرداری و عکسبرداری میکردند، بالا بردنِ صدای بلندگوهایشان و قاپیدن تصاویر خاتمی، موسوی و کروبی از دست مردم و پاره کردنش، نمود پیدا میکرد.
آنها در طول مسیر حرکت تشییعکنندگان حضور پرشماری داشتند و سعی داشتند با کنایهها و متلکهایشان به مردم نظیر اینکه «چطور به هاشمی قبلا فحش میدادید الان عزا گرفتید»، «اینها عقل ندارند، عقل هم خوب چیزیه»، «برید سر کار و زندگیتون»، «برای کی خودتون رو … میکنید» و یا با نگاههای خشمآلود به شعاردهندگان روحیه آنها را تضعیف کنند. همچنین یکی از رفتارهای تکرارشونده نیروهای لباس شخصی این بود که در کنار شهروندانی که شور بیشتری در سر دادنِ شعارها داشتند و بهنوعی جمعیت پیرامون خود را تحت تاثیر قرار میدادند قرار گرفته و با نگاههای خاص و غضبآلود سعی در ترساندنشان داشتند.
لباس شخصیها مجهز بودند، برخی تجهیزات نظیر کلت و یا اسپری اشکآور گهگاه از زیر کاپشن یا کُتشان نمایان میشد، خشم درچشمانشان موج میزد، انگار آماده حمله و درگیری بودند اما برای این کار اجازه نداشتند.
قرار بود تحریک نشوند، اما…
افزون بر این، سالها بود که صداو سیما، چهرهها و منصوبان حکومتی و همچنین نیروهای امنیتی در خیابان هر موضعی میگرفتند و هرکاری میکردند دارای ویژگیهای مشترکی بود که تحریک احساسات مردم یکی از آنها بود. اینبار اما از لحظهای که قلب یکی از حامیان چهرههای منتقد ایستاد شاهد نوع دیگری از واکنش حکومتی بودیم.
منتقدان، مخالفان و ناسزاگویان به وی و هوادارانش به یکباره تغییر موضع داده و از وی به نیکی یاد میکردند. اینبار صداو سیما بهعنوان یکی از اصلیترین تریبونهای تحریککننده مردم سعی کرد خشم بدنه اجتماعی منتقدان و معترضان را نسبت به خود بیش از آنچه هست، نکند.
جنس مراسم روز سهشنبه بهگونهای بود که میتوان آنرا مهمترین و درس آموزترین تجربه حضور مردم پس از اعتراضات ۸۸ دانست
با همه اینها اما سیدمحمد خاتمی، رئیسجمهور پیشین که بعد از آیتالله هاشمی برای این سمت انتخاب شد اجازه حضور پیدا نکرد و تا این لحظه نیز نه خبری منتشر شده و نه منبعی تائید کرده است که میرحسین موسوی و مهدی کروبی امکانِ وداع آخر با یکی از حامیان و همسنگران دیرین خود را داشتهاند یا نه. بدین ترتیب اگرچه اعتراضات سال ۸۸ بر تجربه امنیتی جمهوری اسلامی در کنترل و مقابله با شهروندان افزوده اما بهنظر میرسد کمتر در بینش سیاسی مقامهای حکومت تاثیر داشته است. به همینخاطر همانگونه که بارها فرصت ایجاد آشتی ملی و «وحدت» را از دست دادند اینبار نیز بهجای استفاده از این اتفاق و حضور مردم برای ایجاد یک همگرایی، بیشتر سعی کردند جو را کنترل و مراسم را مدیریت کنند.
طرفه آنکه مشاهدات افراد حاضر در مراسم تشییع آیتالله هاشمی بیانگر حضور همه اقشار در میان طیف منتقد و معترض بود چنانکه اگر با توجه به ظاهر و نوع پوشش شهروندان بتوان ارزیابی نسبی از اعتقادات و ارزشهایشان و همچنین وضعیت اقتصادیشان بهدست داد، بهنحو محسوسی از همه اقشار و طبقات جامعه در میان شعاردهندگانی که در حمایت از محصورین و سیدمحمدخاتمی شعار میدادند٬ دیده میشد. براین اساس یکی از گزارههای قابل توجه در مراسم تشییع آیتالله هاشمی خودنمایی گستره منتقدان حکومت بود.
نمودی از همبستگی شهروندان پس از ۷سال
درست است که پس از انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۲ مردم در خیابانها حاضر شدند و شعارهایی در حمایت از محصورین، خاتمی و هاشمی سردادند اما جنس مراسم روز سهشنبه بهگونهای بود که میتوان آنرا مهمترین و درس آموزترین تجربه حضور مردم پس از اعتراضات ۸۸ دانست. اگرچه حاکمیت بهشکل لجبازانهای سعی دارد سیاستهای غیردموکراتیک خود را حفظ کند اما مردم نشان دادند که همچنان به این رویکردها معترضاند و با وجود سرکوبهای صورت گرفته پس از انتخابات دوره دهم ریاستجمهوری و حصرها و حبسها٬ از هر روزنهای برای بیان مطالبات خود استفاده میکنند.
یکی از رفتارهای مردم در مراسم روز سهشنبه این بود که اگر شهروندی با برخورد نیروهای امنیتی مواجه میشد بهسرعت از سوی مردم مورد حمایت واقع میشد تا مانع از دستگیری یا ضرب و شتم وی شوند. در یک نمونه پیش از خروج ماشین حامل تابوت از درب اصلی دانشگاه تهران٬ بانویی مو سفید کرده زمانی که متوجه تلاش ماموران برای بازداشت یکی از جوانان حاضر در مراسم شد ضمن جلب توجه مردم به موضوع به دفاع از آن جوان پرداخت و ماموران را ناکام گذاشت.
مواردی از این دست بارها در طول مراسم اتفاق افتاد و بسیاری روایت کردهاند که اگر زنی مورد تعرض لباس شخصیها قرار میگرفت نیز مردم به محض مشاهده و آگاهی از موضوع٬ مانع ماموران شده و با آنها برخورد میکردند.
میتوان اینگونه قضاوت کرد که اگر ماموران حکومتی و هواداران آیتالله خامنهای با بلندگوهای پر سر و صدایشان شعار «وحدت» را برای ساکت کردن و یا کمرنگ ساختن صدای مردم سرمیدادند، مردم در عمل و در کنار یکدیگر به وحدت رسیده و یکپارچه مطالبات و نوع نگاهشان را بر سر حکومت فریاد میزدند.
- بیشتر بخوانید:
میراث سیاسیِ هاشمیِ متاخر/ سروش دباغ
رفسنجانی؛ الگوی تغییر سیاسی و بنیانگذار خط میانه/ سعید برزین
یک ضایعه، یک پرسش/ عیسی سحرخیز
هاشمیِ رفسنجانی، اصلاحات و تعادل نش/ طاها پارسا
بود و نبود هاشمی رفسنجانی / ابراهیم نبوی
شاگرد زرنگ انقلاب / فرخ نگهدار
هاشمی؛ مصلحتی که به حقیقت نرسید/ محمد رهبر
پایان عصر آقای خاص سیاست در ایران/ علی کلائی
چگونگی نگریستن به یک «مرگ»/ ملیحه محمدی
2 پاسخ
واقعا” برای مسئــولین نظام متاسف ام، چرا که اکثریت عظیمی از مردم به هیچ عنـوان خواستــار براندازی نبوده ونیستنـــد، واین اکثریت مردم درهمان سـال ۸۸ هــم برانداز نبــودنــد، مردم از شیــوه رفتار هول هولی مزاج ویا بقول روشنفکران از رفتارهای پوپولیستی آقای احمــدی نژاد که نه سیاست میشناخت ، نه اقتصاد وحتی بلــد نبــود سخنرانی نمایــد همان او که درتمام عمرش یک مقاله هم ننوشتــه بود با آن حرفهای نه در شان ریاست جمهوری که همــه جهانیان را با ما دشمن کرده بود، آری اکثریت مردم میخواستنـــد که از شــر این آقا(احمــدی نژاد) راحت شونـد وزمام امور کشــور را بدهنــد دست یک عاقل مردی که در دشــوارترین زمان ممکن امتحان اش را پـس داده بود بکشــورشـان بیـش ازآن آسیب نرســد، فقـط همیــن…
ولی افســوس مسئــولیـــن ودر اصــل تاجران رانت خوار بخاطر منفعت حرام خود نگذاشتنــد…!
اینــان با همان ســاده نگری بارها گفتــه اند جنبش سبــز تمام گشتــه… نمیـدانم میخ و آخرین میخ برتابوت جنبش زده اند و… درعیــن حال اینان نمیداننــد طرفداران همان جنبش که حالا اسم اش سبــز باشــد یا زرد ویا بنفش و…بسیــار زیادتر از ۸۸ گشتـــه…واز قضــاء بسیــاری از همان جناح اصولگرا با تحلیــل درست خود به این نتیجــه رسیــده اند که اشتباه میکرده اند و…به اینطرف آمده اند… یعنی شده اند طرفدار همان جنبش،
حاکمان بر این امر واقف هستند که آشتی بین گرگ و میش امکان پذیر نیست ، با نفرتی که حاکمیت در طی این سالها نسبت به منتقدان در نیروهای طرفدار خود دمیده است امکانی برای آشتی باقی نگذاشته است !
دیدگاهها بستهاند.