زیتون- نازنین نامدار: مردم سردرگم و نگرانند. نگاهشان از یه سوی به شبکه خبر تلویزیون است تا تازهترین گزارشهای مربوط به فاجعه پلاسکو را دنبال کنند و همزمان در شبکههای اجتماعی هم از شاهدان عینی و خبرنگاران سایر رسانهها در جستجوی آخرین اتفاقها هستند.
ساعتها سپری میشود و انتظاری توام با خشم و عصبانیت بر افکار عمومی حکمفرماست. در غیاب خبرهای موثق و منابع قابل اعتماد حالا پای فرضیهها و سناریوهای کوچه-بازاری مانند عمدی بودن آتشسوزی پلاسکو نیز باز شده است. مقامهای مسوول از مردم میخواهند که به منابع غیرموثق و شایعات شبکههای اجتماعی توجه نکنند اما در سه روز گذشته بخش عمدهای از شایعات ناشی از خبرهای ضد و نقیض منتشر شده توسط همین مسوولان بوده است.
استیصال از بیخبری
التهاب عمومی ناشی از اطلاعرسانی قطرهچکانی به خوبی این ضعف در مدیریت بحران را برملا میکند. بارها و بارها در طی این روزها٬ خبرهایی در تلویزیون و از زبان مسوولان یا به نقل از آنها منتشر شده و ساعتی بعد تکذیبیه آن آمده است. هنوز بعد از این مدت هیچ آماری از تعداد قربانیان حادثه در دست نیست و برآوردها دچار نوسانهای اساسی است.
اکنون انگشت اتهام شهروندان بیش از همه متوجه قالیباف است که در یازده سال گذشته با شعار «مدیریت جهادی» بر صندلی شهرداری پایتخت یازده میلیونی نشسته بوده
برخی از کانالهای تلگرامی که در این بحران اطلاعرسانی جایگزین رسانههای جریان اصلی شدهاند٬ برای جمع کردن مشتری به وضوح از شرایط سوء استفاده میکنند و خبرهایی را به خورد مخاطبانشان میدهند که پایی در واقعیت ندارند. خبرهایی نظیر این که صدای ناله محبوسشدگان در زیر زمین پلاسکو شنیده شده است یا آنها در پاسخ به درخواست تیم امداد به دیوارها کوبیدهاند و زنده بودن خود را اطلاع دادهاند. تعداد خبرهایی با این مضامین برای مخاطبان تشنهی امید٬ مهم است ولی به دلیل واقعینبودن به سرعت تبدیل به یاس میشوند.
مشکل در اینجاست که مسوولان برای مدیریت بحران به هیچوجه آماده نیستند. به رغم آن که «جلال ملکی» سخنگوی سازمان آتشنشانی برای دادن اطلاعات مربوط به حادثه پلاسکو انتخاب شده است اما اغلب مسوولان که در مکان حاضر هستند هم با رسانهها مصاحبه میکنند و هر یک اطلاعاتی میدهند که با دیگری متفاوت است. خبرنگاران روزنامهها هم در رقابت با یکدیگر دست به انتشار اخباری میزنند که به سرعت فراگیر میشود ولی به همین سرعت هم مورد تکذیب قرار میگیرد.
سردرگمی عمومی که حالا با یاس و ناامیدی از نجات حبسشدگان در پلاسکو توام شده است به خوبی این ضعف مدیریت در بحران را برملا میکند. بیاعتمادی فراگیر نسبت به رسانه ملی هم باعث شده است که بسیاری از مخاطبان نسبت به آمارها و اطلاعاتی که از زبان مجریان این رسانه ارایه میشود با بدبینی نگاه کنند.
رسانه ملی به ویژه شبکه خبر که از روز نخست اقدام به پوشش ویژه فاجعه پلاسکو کرده است در این مدت تریبون خود را عمدتا به حامیان محمدباقر قالیباف داده است و به رغم خشم و نارضایتی عمومی از عملکرد او در این حادثه٬ تاکنون هیچ یک از منتقدان وی را به برنامههایش دعوت نکرده است.
خشم از عملکرد شهردار
ضعف شدید در اطلاعرسانی پیرامون حادثه پلاسکو تنها یکی از جنبههای ناکارآمدی در مدیریت بحران است. اکنون انگشت اتهام شهروندان بیش از همه متوجه قالیباف است که در یازده سال گذشته با شعار «مدیریت جهادی» بر صندلی شهرداری پایتخت یازده میلیونی نشسته بوده اما حالا در بحرانی ناشی از فروریزی یک ساختمان کاملا مشخص است که تا چه اندازه امکانات تهران برای بحرانهایی از این دست کم و حداقلی است.
شهروندان بسیاری در شبکههای اجتماعی خواهان استعفای او به دلیل بیکفایتی در اداره شهر شدهاند و برخی هم میگویند که شورای شهر تهران باید قالیباف را به دلیل ضعف و ناتوانی در مدیریت بحران و همچنین مجموعهای از بیمبالاتیها مانند عدم رسیدگی به وضع ایمنی ساختمانهای فرسوده٬ عدم تخصیص بودجه کافی به آتشنشانیها برای تجهیز وسایل٬ صرف پولهای هنگفت در پروژههای نمایشی و بیخاصیت مانند بیلبوردهای ضدامریکایی و ضد برجام استیضاح کنند.
بحرانهای پایتخت البته با تغییر شهردار پایان نمییابد و دلهره دایمی از ساختمانهای ناایمن در برابر زلزله و آتش همچنان به قوت خود باقی خواهد ماند
شهرداری و حامیان او در اقدامی پیشدستانه برای فرار از این اتهامها دست به انتشار سندهایی زدهاند که نشان میدهد به مالکان ساختمان پلاسکو قبلا درباره ایمنسازی این ساختمان هشدار داده شده بوده است. حالا این سندها اتفاقا باعث خشم بیشتر منتقدان شهرداری شده است و آنها میگویند که اگر این نهاد نسبت به عدم ایمنی پلاسکو اطلاع داشته است چرا پس مانع فعالیت آن نشده است. بدبینی نسبت به عملکرد شهرداری تهران به اندازهای است که نحوه حضور او در محل حادثه هم با انتقادهای فراوان همراه شده و عده زیادی هستند که این کارها را یک نوع نمایش تبلیغاتی میدانند و تصورشان این است که قالیباف همین عکسها و فیلمها را در انتخابات آینده ریاست جمهوری برای تبلیغ خود استفاده خواهد کرد.
انگشت اتهام به سوی مردم
موضوع دیگری که حالا مقامهای شهرداری تهران برای تبرئه خود از مسوولیت به آن انگشت میگذارد مربوط به تجمع مردم و مشکلات ناشی از آن برای امدادرسانی است. تجمع در روز نخست حادثه بیشتر به چشم میامد و بسیاری از مردم تا ساعتهایی پس از ریزش ساختمان در آن محل حضور داشتند و تعدادی از افراد هم دیده میشدند که گویی نیتشان از ایستادن در محل صرفا گرفتن فیلم و عکس است. چنین عملی در شبکههای اجتماعی هم از سوی کاربران تقبیح شد و از نیمه شب پنجشنبه هم حضور مردم دیگر به اندازهای نبود که مخل فعالیت تیمهای امدادی شود.
با این حال صدا و سیما و شهرداری و رسانههای اصولگرا در تلاشی همزمان از این آب گل آلود ماهی گرفته و سعی میکنند بخشی از بحران را متوجه حضور مردم در محل کنند. آنها به این ترتیب میخواهند روایت خودشان را از ماجرا غالب سازند. در درجه اول با متهم کردن مالکان ساختمان پلاسکو به بیتوجهی نسبت به ایمنی محل کسبشان و نادیده گرفتن هشدارهای شهرداری و در مرحله بعد هم با متهم کردن مردم به سد معبر در مسیر امدادرسانی.
حالا امید منتقدان در درجه اول به شورای شهر است که آیا میتواند طرح استیضاح شهردار تهران را بابت مدیریت ناکارآمد در ماجرای ساختمان پلاسکو کلید بزند یا نه. امید بعدی که در شبکههای اجتماعی هم از آن بسیار صحبت میشود مربوط به تغییر ترکیب شورای شهر در انتخابات سال آینده است که اگر اصولگرایان اکثریت شکننده خود را از دست بدهند دیگر جایی برای قالیباف نخواهند ماند. بحرانهای پایتخت البته با تغییر شهردار پایان نمییابد و دلهره دایمی از ساختمانهای ناایمن در برابر زلزله و آتش همچنان به قوت خود باقی خواهد ماند. تنها امید این است که شاید شهردار بعدی به جای هزینههای بیحساب در پروژههای زیباسازی و نصب بیلبوردهای تبلیغی به نیازهای واقعی شهر رسیدگی کند.
3 پاسخ
حادثه شبیه چرنوبیل بود شاید بشود گفت پلاسکوبیل در هردو آتش نشانان جانفشانی کردند .همچنین هردو حادثه مدیریت فرسوده را نمایان کرد .تضاد بین جانفشانی آتش نشانان و مدیریت فرسوده بطور کلی موجب حوادث بزرگی ورای ریزش یک ساختمان میشود .این دو با هم نمیخوانند .
وقتی که مردم در اداره امور شهرشان هیچ کاره باشند ،و تمامی امور به
عده ای بیسواد در مدیریت شهری سپرده شود ،آنوقت است که مردم به حاشیه رانده شده و بی تفاوت و تماشاچی حوادث میشوند .
مسخره تر از همــه اینهــا…رادیــو ایران امروز یکشنبــه صبــح دقایقی مانده به ۸ صبح اعلام کرد: اگرشهرداری ۲ تا هلکوپتــر یا همان بالگرد داشت که از هــوا سعی درمهار آتش میکرد،چنـین میشــد وچنان میشــد و بلافاصلــه نتیجــه گرفت اگر دولت بجای خریــد هــواپیمای ایــر باس که خیلی هــم ضروری نبــود ! از این حرفهای پوچ و پرازنفرت گوینـــده چنان فشــارم بالا رفت که باکف دست کوبیــدم به فرمان اتومبیــل که واقعا” احساس میکنــم دستــم آسیب دیده است، دلم میخواست پهلوی این گوینــده میبـودم و باش میگفتــم مردک، بجای این حرفهــا جلــو فســاد های میلیــاردی را بگیریــد، پول ملت این کشــور را خرج دیگران نکنیــد و… راستی مگر قیمت یکدستگاه هلکوپتــر چنــد است؟ آیا ریاست قوه قضائیــه با ســود سپرده خودشــان نمی توانستنــد ۲ دستگاه هلی کوپتــر آتشخوار بخرنـد وبه شهرداری و آتش نشـانی هــدیــه نماینـــد…؟
دیدگاهها بستهاند.