از ابتدای ورود ترامپ به کاخ سفید، آمریکا در ناآرامی بسر میبرد. تصمیمهای ترامپ، که بیشتر در قالب فرمان اجرایی (Executive Order)پیشنهاد و عملی میشوند، بسیاری را شگفتزده کرده است. شگفتزدگی بخاطر اینکه او نهتنها به تاثیرات سیاسی و اجتماعی این تصمیمهای شتابزده توجّهی ندارد، که سیاستهای اعمالی او بیشتر به شکاف اجتماعی در جامعه آمریکا منجر شده است.
ترامپ با هفتاد و پنج هزار رای بیشتر در چهار ایالت آمریکا توفیق پیدا کرده است که در نظام الکترول کالج این کشور، کرسی ریاستجمهوری آمریکا را به تصاحب خود آورد، در حالیکه در رای عمومی دو میلیون و نهصد هزار رای از خانم کلینتون عقب مانده است. میشود گفت اکثریت مردم امریکا با کاندیداهای او برای قبول پست های مختلف سیاسی مخالف هستند. سیاستهای او بیشتر در جهت راضی نگاه داشتن اقلیتیست که باو رای داده و نه اکثریتی که باو رای ندادهاند. در هفته گذشته فرمان اجرایی او برای منع مهاجرت مهاجرین مسلمان به آمریکا از هفت کشور خاورمیانه که ایران هم جزو آنهاست، بسیاری را در آمریکا و کشورهای اروپایی عصبانی و ناراضی کرده است. هزاران نفر در شهرهای مختلف آمریکا و خصوصاً در فرودگاههای بینالمللی این کشور در مقابل این فرمان اجرایی و به حمایت از مهاجرین مسلمان دست به تظاهرات زدهاند. یکشنبه گذشته در واشنگتن بیش از صد هزار آمریکایی و ملیتهای مختلف به تظاهرات بزرگی در مقابل با این قانون منع مهاجرین مسلمان دست زدند.
اما ترامپ کیست و چرا رهبران سیاسی ایران در مورد شناسایی او اینچنین به بیراهه رفته اند. ترامپ یک سفید پوست نژادپرست، ضدّ زن، ضدّ مسلمان، مخالف جهانی شدن، یک ناسیونالیسم افراطی و یک ضدّ مسلمان تمام عیار است. مخالفت او با جهانیشدن نه بخاطر آن است که اعتقاد داشته که کشورهای در حال توسه خیر و سود کمتری از آن نصیبشان شده، بلکه اعتقاد دارد که آمریکا نتوانسته است بیشتر از همه از این جهانی شدن سود ببرد. برای او تجارت جهانی میدان یک معامله است. در هر معامله یک کسی برنده و دیگری بازنده است. او به برندگی دوسر معادله در معامله اعتقادی ندارد. او فقط به برندگی آمریکا فکر میکند و شعار او در مناسبات بین المللی تقدّم آمریکاست. کسانیکه اطراف او جمع شده اند از همین تفکّر برخوردارند. یکی از مشاوران ارشد او که در شورای امنیت ملی هم عضو و فعال است، استیون بنون است. بنون با یک سابقه نژادپرستی و ضد مسلمان بودن به کابینه ترامپ راه پیدا کرده است. او پیش از پیوستن به کابینه ترامپ ناشر نشریه نژاد پرست «بیت بارت» بوده است.
پوتین و نتانیاهو دو رهبری هستند که برای سهمخواعی در قدرت ریاست جمهوری آمریکا سرمایهگذاری های فراوانی کرده بودند. نتانیاهو، از طریق حامیان سرسخت اسرائیل در آمریکا، و پوتین، از طریق حملات سایبری و اشاعه اخبار کذب، که هردو در روند انتخابات آمریکا بسیار مٔوثر بودند، در روند انتخابات آمریکا تاثیر گذشتهاند. هر دو رهبر بهدنبال منافع کشور و قدرت خود در مقابل حزب دموکرات آمریکا در این انتخابات قرار گرفتند. هر دو بسیار خوشحال شدهاند که در این انتخابات ترامپ توفیق یافته که پست ریاستجمهوری آمریکا را تصاحب نماید. اما با تمام این اوصاف و با شخصیتی که ترامپ دارد، معلوم نیست چرا رهبری جمهوریاسلامی و افراد نزدیک به ایشان در این انتخابات تمایل خودرا به ترامپ مخفی نکردهاند. آقای خامنهای در یکی از مناظرههای بین خانم کلینتون و ترامپ، ترامپ را برای «گفتن حقایق» و «صراحت» ستوده است. نماینده منصوب او، آقای موحدی کرمانی، در نماز جمعه اعلام کرد «آقای ترامپ….مبادا خناسان عزم شما را تغییر دهند؛ بدانید عمل به این وعدهها در متن دین مقدّس اسلام است، البته کار سختیست تغییر خوی استکبار و زورگوئی مسئولان قبلی آمریکا کار آسانی نیست، اما با همت بلند هر کار به ظاهر محالی ممکن میشود.» عوامفریبی موحدی کرمانی به او اجازه میدهد که ترامپ را بعنوان یک مصلح اجتماعی برای زدون استکبار و زورگویی از سیاست آمریکا معرفی نماید. و مردم بیچارهای کخ تا دیروز میبایست شعار مرگ بر آمریکا سر میدادند، از امروز با رئیسجمهوری در آمریکا اشنا میشوند که یک مصلح سیاسیست و وعدههای او در متن دین مقدس اسلام جای گرفته است! آیا بهتر از این میشود با دین رمّالی سیاسی کرد؟
صحبتهای آقای خامنهای و خصوصاً جهالت و بیبصیرتی مطلق آقای موحدی کرمانی را تنها میتوان با یک برداشت ارزیابی کرد. پوتین بعنوان یک «رهبر استثنایی» -آن چیزیکه رهبر جمهوری اسلامی او را در ملاقات دوسال پیش خود در تهران خطاب نموده بود- نباید در مواضع رهبری و افراد نزدیک او بیتاثیر باشد. شاید روسها که هرگز نباید به آنها اطمینان کرد، به رهبری اطمینان داده باشند که میتوانند با ترامپ بنفع ایران کنار بیایند. این یک سراب محض است.
در ابتدای ماه ژانویه، جمهوریخواهان در کنگره پیشنهاد دادهاند (Authorization of Use of Force Against Iran)که به ترامپ اجازه دهند که هر زمانی خطری از طرف ایران در رابطه با منافع آمریکا و دوستان آمریکا مشاهده کند بدون اجازه مجدد از کنگره در صدد بر طرف گردن این خطر برآید. این حق استفاده از نیروی نظامی درست همان اختیاریست که به جرج بوش داده شد و او به عراق حمله نمود. در راستای این قانون، دولت ترامپ میتواند هر زمانی که خواست یک جنگ «پیشگیرانه» را با ایران شروع نماید.
هفته پیش نماینده آمریکا در سازمان ملل، نیکی هیلی، اعلام نمود که موشکهای بالستیک ایران برای آمریکا و در خاورمیانه خطر جدیست. سردار اسلامی به داشتن این موشکها اعتراف کرده است. چیزیکه این سرداران را در پشت پردههای جهالت و بی بصیرتی مطلق نگه داشته این است که با داشتن این موشکها ایران نمیتواند امنیت خودرا حفظ نماید. در ابتدای هفته، مشاور امنیتی ترامپ، مایکل فلین، اخطار آمریکا را به ایران اعلام کرد. در پایان هفته، وزارت خزانهداری آمریکا سیزده فرد و دوازده کمپانی ایرانی و خارجی را شامل تحریمهای جدید آمریکا کردند. دولتهای عربستان سعودی و اسرائیل آماده همکاری برای فشار بیشتر آمریکا برروی ایران هستند، و بعید نیست پوتین نیز بهزودی به جمع آنها بپیوندد.
اما در طول دوهفته گذشته بیش از پیش آشکار شده که دو آمریکای جدا از هم وجود دارد، اگرچه از موقعیت جغرافیایی یکسانی برخوردارند. رهبران کشور ما کوشش کردهاند که در طول بیش از سی سال گذشته از انقلاب و در پشت پرده جهالت، نفرت و عوامفریبی مردم را به دیدن یک آمریکا سیاه تشویق کنند. اگرچه بارهها گفتهاند که حساب مردم آمریکا را از دولتشان جدا میکنند، اما از این نیز در جهت تقویت فریب و عوام فریبی خود بهره بردهاند. به کسیکه به اوباما رای میدهد و او را یک رهبر محبوب و اخلاقی میداند، نمیتوان گفت که من به تو احترام میگذارم اما انتخاب تو برای من مردود است و آنرا محکوم میکنم. جدا کردن اکثریت مردم آمریکا از دولتشان در هیچ زمانی مقدور نیست. با انتخاب ترامپ فقط میتوان اقلیت را از اکثریت جدا نمود. این یک انتخابات استثنایی در تاریخ کشور امریکاست که اکثریت بیسواد و یا کم سود بخاطر مشکلات اقتصادی به یک پوپولیست نژادپرست رای دادهاند. این بخش از مردم آمریکا در انتخاب ترامپ بسیار مٔوثر بودهاند. اما اکثریتی که به ارزشهای انسان دوستانه و دموکراتیک دلبستهاند، در طول تاریخ این کشور از دموکراسی آن حراست نمودهاند. این بخش از مردم به مخالفت با نژاد پرستی در تاریخ آمریکا بهپا خواسته، اجازه نداده جرج والاس و یا بری گلدواتر نژادپرست برای ریاست جمهوری انتخاب شود. رهبرانی مانند مارتین لوتر کینگ و یا ملکم ایکس بخاطر مبارزه با نژادپرستی در این کشور مورد احتراماند. این مردم دولت خود را مجبور کردند که به جنگ ویتنام خاتمه دهد. آمریکا و سیاست آن فراز و نشیبهایی داشته است، اما هرگز به دام فاشیسم اروپایی نیفتاده است. و همین نیروی اخلاقی که اینبار در زمان اوباما قدرت بیشتری گرفته است، در طول دو هفته گذشته در مقابل تبعیض و فاشیسم ترامپ بهپا خواسته است.
در طول دوهفته گذشته یک جنبش بسیار گسترده مدنی در آمریکا حول حراست از مطالبات و ارزشهای اجتماعی اکثریت مردم شکل گرفته است. روز بعد از مراسم تحلیف رئیس جمهور، بیش از سه میلیون نفر در ۳۳۰ شهر آمریکا و ۶۰ شهر اروپایی دست به تظاهرات زدند. در هفته گذشته و در روز یکشنبه، بدنبال تظاهرات در اکثر فرودگاههای بین المللی در شهرهای مختلف آمریکا، تظاهرات وسیع دیگری با بیش از صد هزار شرکت کننده در شهر واشنگتن و در مقابل کاخ سفید و کنگره شکل گرفت. این تظاهرات بدنبال فرمان اجرایی ترامپ برای منع مهاجرت مهاجرین از هفت کشور مسلمان که ایران نیز در بین آنهاست شکل گرفته است. این تظاهرات ادامه دارد و همه تظاهر کنندگان به تبعیضی که فرمان ترامپ در حق مسلمانان قائل شده است اعتراض نموده اند. این اولین باری نیست که مردم آمریکا برای آزادی و حق داشتن هر دینی (Religious Freedom)به تظاهرات دست میزنند، اما این اولین بار است که جامعه مدنی آمریکا برای حق آزادی مسلمانان برای مهاجرت به این کشور دست به تظاهرات میزند.
بسیاری از صاحبان صنایع و کمپانیهای بزرگ و همچنین سیاستمداران مشهور دنیا به این فرمان اجرایی ترامپ اعتراض کردهاند. امید کردستانی، رئیس اجرائی توییتر گفت، «نهادهای دمکراتیک ما پیروز و در موقعیت برتری نسبت به کسی هستند که موقتاً قدرت را در دست دارد.» فدریکا موگرینی از اتتحادیه اروپا در توییتر خود نوشت، «اتّحادیه اروپا به میزبانی از پناهندگان ادامه خواهد داد. هنگامیکه دیوارها فرو بریزند و پلها ساخته شوند، جشن میگیریم.». تریسا می، نخستوزیر انگلیس، سرانجام و در زیر فشار مردم انگلیس فرمان ترامپ در منع مهاجرت مهاجرین مسلمان را محکوم کرد. بیش از صد و پنجاه دیپلمات آمریکایی و تعداد زیادی از شخصیتهای سرشناس سیاسی این کشور طرح ترامپ را محکوم کردند. کمپانیهای آمازون، گوگل، نایک و بسیاری دیگر به محکوم نمودن این فرمان اجرائی همت گماشتند. بیش از پانزده هزار استاد دانشگاه و یکصد و شصت دانشگاه تراز اول آمریکا به فرمان ترامپ اعتراض کردند.
خطر بروز فاشیسم برای مردم دنیا بسیار ملموس شده است. مردمیکه به ارزش های دموکراتیک احترام میگذارند، به جنبشهای مدنی فراگیر روی آوردهاند تا بتوانند از فراهم شدن زمینه برای ایجاد دولتهای فاشیستی جلوگیری کنند. نظام استبداد حاکم بر کشور ما به مردم ما اجازه نداده است که در این جنبش مدنی جهانی سهمی داشته باشند. وقتی ترامپ انتخاب شد، گروهی از روشنفکران و مردان سیاسی کشور ما، از روی جهالت ادعا کردند که ایران میتواند با ترامپ کنار بیاید. آنها قادر نبودند ترامپ را در مجموعه جنبشهای نژاد پرستی دنیا تجزیه و تحلیل کنند. بسیاری از این گونه افراد قادر نبودهاند که تجاوز نظامی ایران به سوریه را نیز به محک ارزیابی صحیحی بکشند. این گروه بعضا روشنفکر، دیواری از فقر دانش و تحلیل بدور مردم ما کشیدهاند. دولتمردان ما در پشت دیوار جهل، نفرت و عوامفریبی نه تنها مردم ما را غافل از یک جنبش جهانی ضدّ استبداد و فاشیسم نگاه داشتهاند، که خطیب نماز جمعه کشور به فاشیسم و ترامپیسم قداست میبخشد. در تظاهرات نیویورک عکس اصغر فرهادی روی بنر های تظاهراتی دست به دست میشد، اما همین هنرمند مشهور جهانی درون کشور مورد بی مهری صاحبان قدرت قرار میگیرد. دقیقا ۱۲۲۶۹ دانشجوی ایرانی در آمریکا بقصد ادامه تحصیل ایران را ترک کردهاند. این دانشجویان بیشترین دانشجویان خارجی در سطح تحصیلات عالی آمریکا را تشکیل میدهند. شاید ده در صد آنها هم نخواهند به ایران برگردند. محدودیت ویزای ترامپ همه را در بر میگیرد. اما برای خطیب نماز جمعه این تعداد، زندگی و تحصیلشان هیچ اهمیتی ندارد.
جلوگیری تبعیضگرایانه ترامپ از مسلمانان نیز هیچ مهم نیست. برای او اعلام نفرت از رئیسجمهور گذشته آمریکا، اوباما، مهم است و نه چیزیکه دولت ترامپ بعنوان یک ارزش سیاسی در سطح دنیا تبلیغ و تشویق میکند. ترامپیسم در مقابل اسلام، مسلمانان و ارزشهای انسانی ایستاده است اما برای آقای خامنهای او «حقیقت» را با «صراحت» بیان میکند. استبداد چشمهایش را به حقیقت و واقعیت بسته است و دیگر برایش مهم نیست که از حق، انصاف، عدالت، عدم تبعیض و کرامت انسان دفاع کند.
4 پاسخ
اساساً از تیتر بی بصیرتی نشون میده ابشخور فکری اینها به کدوم بیت الخلایی وصله.. جمع کنید کاسه کوزه تان را
شما همچین حرف می زنی که گویی هیلاری کلینتون دروغگو و متقلب و در خدمت پولهای هنگفت خیلی تحفه بوده!
کمی هم جرئت کنید و به دشمنان ایران بتوپپید!
البته، او به حماقت ترامپ نبود.
“نژادپرست، ضدّ زن، ضدّ مسلمان، مخالف جهانی شدن، یک ناسیونالیسم افراطی و یک ضدّ مسلمان تمام عیار است.”
اگر جای “ضد مسلمان” را با “ضدغرب” عوض کنیم متوجه میشویم که ترامپ اولین رهبر کشوری است که از نظام ولایی ما الگو گرفته است !
۱) آقای نوربخش در قبال نتیجه انتخابات همان سناریوی جناح کلینتون در حزب دمکرات و رسانه های نزدیک به الیت از قدرت خلع شده را به خواننده ترائه می دهد! آیا این اولین بار است که دولت اسرائیل در انتخابات همه هم و غم خود را صرف پیروزی رقیب نزدیک به خود می کند؟ یا اینکه آیا واقعا ثابت شده که عملیات سایبری توسط روسیه یا افراد و گروه هایی در روسیه صورت گرفته؟ و اصلا آیا باید در پی افشاگری های ویکی لیکس کلینتون و باندش را بخاطر اعمال خلافشان مورد بازخواست قرار داد یا افشاکنندگان را؟ دزد را رها می کنید و یقه صاحب خانه را می گیرید؟
۲) آیا پیروزی ترامپ که شما بدرستی معرفی اش کرده اید را نباید مدیون بازگویی واقعیاتی بود که نتیجه عملکرد رقبای وی بوده و رسانه های وابسته به آنان همواره یا خلاف آن را ادعا کرده یا آنها را مسکوت می گذاشتند و وی عوام فزیبانه از آن بنفع خود بهره جست؟مردم امریکا اگر هر کس دیگری جز ترامپ همین حرف ها را میزد به وی رای می دادند. ما که از همین سوراخ در سال ۸۴ گزیده شده ایم نباید از سایرین زودتر به مهمترین عامل پیروزی ترامپ پی ببریم.
۳) فاشیسم با روی کار آمدن ترامپ به خطری برای جهان تبدیل نشد بلکه بر شدت آن افزود. فاشیسمی که در مجارستان، لهستان و اوکراین و … قدرت را در اختیار گرفته و می رود تا شاید فرانسه و آلمان را هم فتح کند، اتفاقا نتیجه سیاست های اوباما و بویژه خانم کلینتون بوده است. کسانی که طی هشت سال حکومتشان جهان حتی یک روز را بدون دخالت نظامی امریکا در گوشه ای از جهان شاهد نبوده، بانیان اصلی شکل گیری داعش، قربانی شدن میلیون ها انسان و آواره شدن میلیون ها انسان که راهی اروپا شده اند می باشند، که این معضل آخر یکی از مهمترین عوامل رشد نیروهای فاشیست در اروپا بوده و هست.
۴) نتیجه آن جهانی سازی که شما پزش را داده و به نادرست می گویید معاله ایست که در آن دو طرف معامله برنده می شوند! این شده که هشت نفر ثروتی بیشتر از نیمی از جمعیت کره زمین دارند!!! آیا این واقعا جای دفاع دارد؟
صد البته که نیت ترامپ از گفتن برخی حقایق نه مخالفت اصولی با سیاست های اجرایی در گذشته بلکه برای بهره برداری به نفع نیات شوم خودش است. اما این حقیقت دلیل بر دفاع کردن از سیاست های بشدت ضد انسانی دول غربی و مجریان فاسد آنها چون کلینتون و … نمی باشد. حتی اگر ولی فقیهی که از ایران گداخانه ای ویران ساخته هم بخواهد از این مسائل بنفع خود بهره برداری کند باید مچ وی و انصار فاسدش را در جای خود گرفت و نه اینکه در برابر باطلی از باطلی دیگر دفاع کرد.
دیدگاهها بستهاند.