گاهی در توضیح مسائل سیاسی، نیازی به تحلیلهای پیچیده به شیوه علمی نیست. میتوان از الگوهای مرسوم توضیح عرفی استفاده کرد؛ یعنی گاهی شیوه عمل برخی سیاستمداران (یا سیاستنداران) چنان است که تحلیل علمی ممکن است مصداق «ای کمان و تیرها برساخته/ صید نزدیک و تو دور انداخته» باشد. حداقلی از منش و قاعدهمندی لازم است تا رفتارهای یک صاحبمنصبِ سیاسی بتواند موضوع یک بررسی علمی باشد. بسا ضربالمثلهای عامیانه که ما را به خنده میاندازد و ظاهرا بیشتر برای مزاح و مسخرگی به کار میآید، اما چنین نیست و اگر نیک بنگریم، درمییابیم واقعیت گاه از آن قول عامیانه، مسخرهتر و مضحکتر است. ضربالمثلی هست که میگوید «طاعت از دست نیاید گنهی باید کرد»؛ بعید است هنگامی که چنین جملهای را میشنویم آن را جدی بگیریم، زیرا بیشتر به طرح موضوعی شوخیمانند و خندهدار برای تفنن و ایجاد تعجب شبیه است؛ اما، معالاسف، چنین نیست. در اغلب نظامهای سیاسی (لااقل در نظامهای لیبرال) انجام کاری و بهکاربستن سیاست و طرح و برنامهای که اوضاع را یکمرتبه و بهصورتی جدی و پایدار بهسمت بهبود و تغییر مثبت متحول کند، نادر است، نه اینکه کسی نیت انجام آن را نداشته باشد، بلکه بهسادگی به این دلیل (اغلب موجه) که اگر میشد، دلیلی نداشت قبلیها انجام نداده باشند.
برای همین هم، سیاستمداران در دنیای معاصر، حتی اگر برای غلبه بر رقیب در تبلیغات انتخاباتی خود وعدههای بزرگ داده باشند، پس از پیروزی، کمابیش شیوههای مرسوم حل یا مدیریت مشکلات را در پیش میگیرند. اما گاهی هم میشود که اوتوریتهای، وعدههای غریب خود را جدی میگیرد یا بهسادگی برای راضیکردن حامیان خود تصمیم میگیرد دست به اقداماتی بزند؛ تا نشان دهد وعده و وعیدهای عجیبش همه هم از سر یاوهبافی و به کمر «بستنِ» اسلحه «خالی» نبوده است و واقعا قصد دارد کاری انجام دهد؛ خیلی مهم نیست چه کاری و با چه نتیجهای. مشکلات مهم و شایع دنیای ما، مانند ضعف نسبی امکانات، انواع توزیعهای کژکارکرد، کمبود شغل، ناامنی و… بهراحتی تن به راهحلهایی با نتایج مثبتِ فوری و فراوان نمیدهد. اغلب (لااقل در قالب دموکراسیهای پایدار)، راهی جز «ادامه و اصلاح» سیاستهای مرسوم و امید به ترمیمها و تعمیرهای حداقلی نیست. باوجود این، گاهی، بهویژه در میان نودولتانی که آموزش و تجربه سیاسی نداشتهاند یا مایلاند متفاوت جلوه کنند، کردارهای شالودهشکنانه و شوالیهمآبانه بروز میکند.
باری، با سنتشکنیهای بیدروپیکر کاری درست نمیشود، اما خرابکاری میشود و چون گاه در نگاه عوام، هر کاری بهتر از هیچ کاری است و تخریب اوضاع دیگران، وقتی قرار نیست اوضاع خودشان بهتر شود، اقلی از تشفّی را دارد، زمینه برای رفتارهایی فراهم میشود که دیروز در اینجا و امروز در آنجا شاهد بودهایم. (هرچند من از مقایسه و برابرنهادِ آسانِ اینجا و آنجا عموما پرهیز داشتهام و بهترین دلیل هم همین نقضشدن فرمان قدرتمندترین صاحبمنصب جهان با حکم یک قاضی است، ولی گویا، با وجود تفاوتهای بسیار، مقادیری تشابه درباره برخی سیاستمداران معرکهگیر اینجا و آنجا قطعی است) . آیا نوع کارهایی که در آن دولت خاص و این روایت غریب غربی آن دیدیم و میبینیم مصداق تام ضربالمثل پیشگفته نیست؟ البته هست و علتش هم، لااقل یک قسم، بناکردن رفتار اصالتا عقلانی بر غریزه و سواریگرفتن از موج خوشامدهای عوام است. ظهور چهرههای سیاسی آفتناک و خسارتخیز اغلب مولود ترکیب نارضایتیهای ورزدادهشده عوام از موقعیت و امکانات خود و ماجراجویی و مخاطرات برخی خواص (اعم از سیاستمردان و روشنفکران) در پیشنهادن و کاربست سادهانگارانه شیوههای نامعمول و ناکارآمد و بلکه کژکارکرد (همان «گناه» در ضربالمثل) بوده است: در دل دوست (عوام و عوامِ رأیدهندگان) به هر حیله رهی باید کرد!
منبع: روزنامه اعتماد
۱- چند روز پیش، مدرسه آزاد فکری در ایران، جلسه مناظرهای بین علیدوست و سروش…
آنچه وضعیت خاصی به این دوره از انتخابات آمریکا داده، ویژگی دوران کنونی است که…
۱. بدیهی است که میتوان بر روی مفاد و مواد گفتگوی مناظره عبدالکریم سروش با…
دونالد ترامپ، چهره جنجالی این سالهای آمریکا و جهان، پس از سالها تلاش و پایداری…
بازگشت ترامپ به کاخ سفید، بنبست راهبرد "نه جنگ، نه مذاکره" رهبر حاکمیت ولایی را…