آیتالله علی خامنهای، در سخنرانی امروز خود تکلیف «مردم» را، حداقل از منظر حاکمیت روشن کرد: «یک عدهای که تعبیر آشتی ملی را میگویند، اینها به نظر من معنی ندارد؛ مردم با هم متحدند.»
با این تعبیر رهبر جمهوری اسلامی، آنچه از بدنه جنبش سبز باقی مانده و تمامی اصلاحطلبان از دایره «مردم»، خارج شدند.
آیتالله خامنهای، ولیفقیه و رهبر جمهوری اسلامی، سخنوری دقیق است؛ این تعیین تکلیف برای واژه «مردم» را نمیتوان یک اشتباه ساده انگاشت. او تصمیم گرفت و آنرا اعلام کرد، که واژه مردم تنها شامل افرادی میشود که با یکدیگر و به بیان دیگر با نظام جمهوری اسلامی در اتحاد باشند.
این دیگرانی که به گفته رهبر جمهوری اسلامی از دایره مردم خارج انگاشته شدهاند، همانهایی هستند که به رهبری محمد خاتمی و پشتوانه رایی که در انتخابات سال ۹۲ و ۹۴ داشتند، دست آشتی ملی به سمت او دراز کرده بودند؛ هرچند رهبر جمهوری اسلامی نه تنها دست دوستی آنها را رد کرد که حتی آنها را مردم به شمار نیاورد.
طرح آشتی ملی از سوی محمد خاتمی، پیش و بیش از مخالفت حاکمیت با مخالفت بسیاری از هواداران او مواجه شد. محمد خاتمی که پس از پایان دوران ریاست جمهوریاش تمام تلاش خود را برای باقیماندن در چارچوب جمهوری اسلامی به کار برده بود، اینبار در مواجهه با تهدیدات دولت جدید آمریکا و فضای ایجاد شده پس از مرگ نابهنگام آیتالله هاشمی رفسنجانی، موضوع آشتی ملی را مطرح کرد.
طرح آشتی ملی بدون اشاره به جزئیات آن، سوالهای پرشماری را مطرح کرد که شالوده تمام آنها یک کلام بود «دیگر از آمال ها و ارزشهای اصلاحطلبی چه باقی مانده که از آن نگذشته باشیم؟» و «پیش پای آشتی ملی قرار است کدام داشتهمان را قربانی کنیم؟»
هرچند آیتالله خامنه ای، پیش از روشن شدن جواب این پرسشها و به رغم مخالفت تلویحیاش با «دو قطبی» شدن انتخابات پیش رو، دست دراز شده اصلاحطبان را پس زد، اما گزینه جایگزین را مطرح نکرد؛ اگر قرار نیست آشتی بین نظام و «حداقل بخشی از مردم» صورت بگیرد، تکلیف دو قطبی حاکم بر فضای سیاسی چه خواهد بود؟
اقبال همین مردمی که امروز آیتالله خامنه ای حکم به نبود آنها داد، به محمد خاتمی و اندیشه اصلاحطلبی بیانگر وزن این گروه از مردم ایران است. اما پس از انتخابات مجلس ششم، رهبر جمهوری اسلامی با یاری بخش غیر انتخابی نظام و با بهکارگیری ابزار «رد صلاحیت»، حکمهای پیدر پی قضایی و …. از حق مشارکت محرومشان کرد.
این عده به رغم تمامی ناملایمات و تلاشهای منصوبان آیتالله خامنهای در گردنههای حقوقی نظام مانند شورای نگهبان و قوه قضاییه، بارها تمایل خود به باقی ماندن در چارچوب نظام را اثبات کرده بودند، اما اینگونه به نظر میرسد نظام جمهوری اسلامی تمایلی به باقیماندن آنان ندارد.
گویی «برادر بزرگتر» نظام جمهوری اسلامی قصد دارد در کنار «اپوزسیون برانداز» و مخالفان «مسلح نظام» گروه سومی را هم بنشاند به نام «باغیان نظام.»
حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هستهای، در تحریریه روزنامه بحثی…
بیشک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلویها در ایران برقرارشد تاثیر مهمی در…
کیانوش سنجری خودکشی کرد یک روایت این است که کیانوش سنجری، جوان نازنین و فعال…
ناترازیهای گوناگون، بهویژه در زمینههایی مانند توزیع برق، سوخت و بودجه، چیزی نیست که بتوان…
۱- چند روز پیش، مدرسه آزاد فکری در ایران، جلسه مناظرهای بین علیدوست و سروش…