زیتون ـ مهسا محمدی: خدمات «ارزان» و «آسان» نقطه قوت اپلیکیشنهای حمل و نقل آنلاین است که آنها را در برابر رقیبان و گاه دشمنان متعددشان به آینده خود مطمئن میکند.
اسنپ و تاپسی دو اسمی است که این روزها زیاد شنیده میشود، اگر سوار تاکسی یا آژانس باشید احتمالا از مضرات آن میشنوید و اگر هم پای صحبت استفاده کنندگان بنشینید از مزایای آن.
موجی که ۶ سال پیش از این با اعلام موجودیت اپلیکیشن حمل و نقل آنلاین «اوبر » در سانفرانسیسکو شروع شد و اروپا و اسیا را در نوردید سرانجام به ایران رسید و در اینجا هم به محل بحث و مناقشه صاحبان خودرو و ارائه دهندگان خدمات سنتی حمل و نقل بدل شد. از سوی دیگر نگاهی به شکل اعتراضات و تقابل با اپلیکیشنهای خدماتی و کارآفرین در ایران حاکی از آن است که این نوع کسب و کارها باید از سدی بس قویتر از آنچه که در سایر نقاط دنیا با آن مواجه بودند نیز بگذرند و این تقابل ابعاد سیاسی هم پیدا میکند.
مردم راضی٬ مسوولان ناراضی
آنچه که بیش از هر چیزی بحث این اپلیکیشنها را جالب توجه میکند این است که مردم، به معنی استفاده کنندگان از خدمات، از آن راضی هستند و بخشی از مسوولان ناراضی. بدنه اعتراضکنندگان و منتقدان این خدمات مانند جاهای دیگر دنیا تاکسیداران و آژانسدارانی هستند که چندی است زنگخور تلفنهایشان کاهش یافته و کسی مانند قبل در خیابانها برایشان صف نمیکشد.
باید دید که این کسب و کارهای نو چگونه میتوانند با اتکا به کارایی و گریزناپذیر بودنشان از تله «نفوذ» برهند
یکی از استفاده کنندگان اسنپ به زیتون میگوید: «من هر چه میگردم یک دلیل هم نمییابم که بخواهم آژانس یا تاکسی را به اسنپ ترجیح بدهم. به خاطر اینکه همیشه هست، زود در محل حاضر میشود، ارزان است، امن است، به من حق انتخاب میدهد و بعد هم درباره کیفیت خدماتش نظرخواهی میکند. ویژگیهای خوبی که تاکسی و آژانس روی هم رفته نصف آن را ندارند.»
مشتریان این اپلیکیشنها در حالی با دو دو تا چهارتای ساده این «اپ» ها را به اسمارت فونهای خود راه میدهند که رییس موسسات توریستی و خودرو کرایه به عنوان اتحادیه رسمی از عدم تایید شرکتهای راه انداز این استارت اپ سخن میگوید. به گفته قاسمقربانیخواه٬ نه تنها مالیاتی برای صاحبان این اپلیکیشنها تعیین نشده است بلکه رانندگان نیز مورد گزینش قرار نمیگیرند و انواع خودروها برای سرویسدهی پذیرش میشوند و به این ترتیب با حذف شدن هزینههایی از این دست، قیمتهای پایینی را هم برای ارائه خدمات به مشتری میدهد. این اتفاق زمانی برای این اتحادیه سنگینتر میشود که تعداد زیادی از رانندگان آژانسها که گویی مانند روسای خود تعصبی بر حمل و نقل سنتی ندارند به صورت مخفیانه عضو شبکه جدید شدند و در رفت و آمد میان دنیای سنتی و مدرن به سر میبرند.
سازمان تاکسیرانی نیز از غیرقانونی بودن فعالیت این شرکتها سخن میگوید و مسعود طبیبی رییس اتحادیه تاکسیرانی مدعی است که طبق ماده ۳ قانونِ مصوب سال ۷۴ مجلس شورای اسلامی، تمرکز امور مربوط به تاکسیرانیها و کلیه امور حملونقل شهری متعلق به شهرداریهاست و از آنجایی که این شرکتها مجوزی از شهرداری دریافت نکردهاند فعالیت آنان قانونی نیست. این در حالی است که صاحبان این کسب و کار٬ آن را خدماتی در حوزه آنلاین تعریف میکنند نه امور خدمات شهری و از این رو به نظر میرسد که دلیلی برای کسب مجوز از شهرداری وجود ندارد.
ما نمیخواهیم با تاکسی ها و آژانس ها رقابت کنیم
در برابر این اعتراضات، شرکتهای اسنپ و تاپسی اما با احتیاط و کج دار و مریز پیش می روند. خانم عطایی، مدیر بخش کال سنتر اسنپ میگوید که این شرکت تلاش کرده در رقابت با صنف تاکسی و اتومبیلهای کرایه قرار نگیرد. با این وجود او اذعان دارد که با توجه به نو بودن کار٬ اعتراضات طبیعی است اما به مرور زمان با مشخص شدن مزایای این طرح از جمله اثر آن بر کاهش ترافیک شهری به دلیل شکل برنامهریزی استفاده از خودروها٬ این انتقادات کاهش مییابد.
اعتراض کسب و کارهای سنتی و اصناف به شکلهای جدیدتر و مشتریمدارتر خدمات که به لطف رشد تکنولوژی ارائه میشود٬ در ایران با اعتراض به اپلیکیشن «دیوار» از سوی صنف مشاورین املاک در سال ۹۲ آغاز شد که این سایت و بعدها اپلیکیشن آن با درج آگهی فروش و اجاره خانه در واقع واسطه را از میانه برمیداشت و در نتیجه کسب و کار حدود ۱۲ هزار مشاور املاک فعال را به نوعی دچار اختلال میکرد و کشمکش مشابهی بر سر این موضوع درگرفت.
تا بدین جای کار٬ اعتراضها به این پدیده نو در سیستم حمل و نقل و مسکنیابی در ایران، یک اعتراض صنفی و شبیه به همه جای دنیاست، اما رد پای آنچه که داستان ایران را با دیگر کشورها متفاوت میکند را میتوان در شعارهای تاکسیداران و آژانسداران معترض در جلوی مجلس در روزهای گذشته یافت. راننده تاکسیای که شعار «اسنپ آمریکایی اعدام باید گردد» را میدهد ،میداند که به احتمال زیاد این رویکرد و نسبت دادن این کسب و کار به «خارج» و «نفوذ»ی بودن آن، در مقابل تلاش برای ارائه خدمات بهتر و ارزانتر و افزایش قدرت رقابت پذیری٬ میانبر بهتر و موثرتری است.
فرضیه وجود یک پروژه «نفوذ» از طریق اپلیکیشنها، استارتآپها و کسب و کارهای نو خطی است که تبلور آن به راحتی در مستند «شبنامه» قابل مشاهده بود. این مستند که توسط مرکز مستندسازی سفیر تولید شده است٬ مدعی استکه یک شبکه گسترده تغییر در ایران وجود دارد که مستقیماً مرتبط با امریکاست و هدف آن انجام فعالیت در پوشش فعالیتهای مدنی و کارآفرینی است و این شبکه در صدد تسخیر «همه حوزههای زندگی شهری» در جامعه ایرانی است و در همین راستا به معرفی فعالیتهای«یک جاسوس دو تابعیتی» به نام «سیامک نمازی» پرداخت.
تلاش برای «امنیتی» کردن یک پروژه اقتصادی و به محاق راندن آن زمانی که به نظر میرسد یارای رقابت و یا به انحصار درآوردن آن وجود ندارد تجربه آزموده شده و موفقی در ایران است، وضعیتی که در قالب مفاهیمی چون «وظیفه حاکمیت برای تنظیم بازار به نفع صاحبان کسب وکارهای بومی» و «صیانت از اشتغال ملت » از آن دفاع میشود. حال باید دید که این کسب و کارهای نو چگونه میتوانند با اتکا به کارایی و گریزناپذیر بودنشان از تله «نفوذ» برهند.
۱۳ آبان در تاریخ جمهوری اسلامی روز مهمی است؛ نه از آن جهت که سفارت…
در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که…
امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندیها و خودآگاهیهایی است…
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…