زیتون ـ مهسا محمدی: بعد ازاعتراضات سال ۸۸ که به زندانی شدن و اخراج بخش بزرگی از بدنه فعالین اصلاحطلب از عرصه سیاست منجر شد٬ حال این جریان توانسته گامهای محتاطانهای را در قالب احزاب اصلاح طلب برای ورود مجدد به سپهر سیاست بردارد.
دومین کنگره سراسری حزب اتحاد ملت ایران اسلامی که روز پنجشنبه ۵ اسفند با حضور اعضای شورای مرکزی حزب، فعالان سیاسی و نمایندگان فراکسیون امید در مجلس در تهران برگزار شد را میتوان یکی از همین گامها به حساب آورد. این کنگره را با توجه به ترکیب شرکت کنندگان و مباحث مطرح شده در آن، شاید بتوان اولین کنگره در این سطح در طی هفت سال اخیر دانست که میتواند در آستانه انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا٬ در انسجام بخشی نیروهای به حاشیه رانده شده اصلاحطلب در مقابل اصولگرایان نقش موثری ایفا کند.
با آنکه به نظر میرسد اساس صدور مجوز برای این حزب و برگزاری کنگرههای آن نتیجه تعامل با دولت اعتدال بوده و از دستاوردهای انتخابات ۹۲ به حساب میآید اما حاشیههای برگزاری، مانند لغو قرارداد محل برگزاری کنگره از سوی وزارت کشور،غیرقابل پیشبینی و شکننده بودن فضا را حتی در دولت دوست و همراه تدبیر و امید به اصلاحطلبان یادآور میشود.
در این کنگره که با ترکیبی از تازه از زندانرستهها و افراد نیمه فعال در سالهای اخیر برگزار شده بود افرادی مانند مصطفی تاج زاده، علی شکوریراد، حسین کاشفی، محمود میرلوحی، آذر منصوری، هادی خانیکی، حمیدرضا جلایی پور، سعید شریعتی حضور داشتند.
رویا بلوری رئیس کمیته برگزاری دومین کنگره حزب اتحاد ملت با اشاره به اینکه این کنگره یک سال و نیم بعد از کنگره اول برگزار شد، در توضیح اهداف برگزاری کنگره گفت: « نیت اولمان از برگزاری کنگره اجرای تبصره ١٠ اساس نامه حزب مبتنی بر ضرورت تشکیل مجمع سالانه بود. همچنین ایجاد فضای همدلی میان اعضا و تبادل نظر برای ایجاد رویکردها در ردههای مختلف و تشکیل کنگره بررسی ابعاد دو انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا نیز از اهداف دیگر بوده است.»
عبور از فضای امنیتی به سیاسی
در میان سخنان علی شکوری راد، دبیر کل حزب اتحاد ملت، که تنها سخنرانی علنی این کنگره بود، میتوان نشانههایی از بیم و امیدهایی که این جریان در طی سالهای گذشته با آن دست به گریبان بوده و برنامه نسبتا مدونی که برای سالهای پیش رو دارد را بازشناخت.
دبیر کل حزب اتحاد ملت با تاکید بر وجود موانع پیش روی احزاب اصلاحطلب علیرغم امیدواریهای پس از انتخابات دوره یازدهم ریاستجمهوری گفت:«اقدامهای لازم برای به ثمر رساندن و فعالیتهای حزب در حالی در جریان است که هنوز فضای سیاسی کشور از حوادث پس از انتخابات سال ۸۸ متأثر است » و «عبور از فضای امنیتی به سیاسی» سخت است.
مواضع اصلاحطلبان به صورت کلی و حزب اتحاد ملت و دبیر آن به صورت جزئی خبر از تلاش پیگیر اصلاحطلبان برای باقی ماندن و حفظ امکان چانه زنی در بدنه نظام جمهوری اسلامی میدهد
یکی از مباحث اصلی مطرح شده در سخنان شکوری راد٬ اشاره به میراث دولت اصلاحات در ایران و مقایسه آن با ۸ سال دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد بود که به تعبیر وی در نقطه مقابل دولتمردان «قانونگراتر، پاسخگو، کارآمدتر و شفافتر » اصلاحات قرار داشتند و با آمدن احمدی نژاد « کشور در یک سیر قهقرایی قرارگرفت و خسارتهای ملی و تاریخی بر جای ماند.» وی «بیتدبیری، عوام فریبی، قانونگریزی، ویژه خواری، فساد، هدر رفتن سرمایههای مادی و معنوی کشور» را حاصل دوره احمدینژاد دانست که به گفته او، «ادعا میکردند میخواهند شعارهای انقلاب را زنده کنند اما بیشترین جفا را بر انقلاب روا داشتند.» وی در ادامه به طور جزئی و با ارائه اعداد و ارقام به مقایسه دستاوردها و هزینههای اقتصادی دو دولت نیز پرداخت.
ناگزیری آشتی ملی
این فعال سیاسی در بین سخنان خود گریزی نیز به بحث آشتی ملی زد که این روزها بعد از طرح آن از سوی رئیس دولت اصلاحات با برخورد شدید و دفعی آیت الله خامنه ای و سران اصولگرا مواجه شده بود. از نظر شکوری راد٬ یکی از چیزهایی که گفتگو و یا به عبارتی آشتی ملی را گریزناپذیر میکند تلاش برای « ایجاد و اثبات » امنیت برای جذب سرمایه گذاری خارجی است. امنیتی که «نرمافزاری است و نه سختافزاری و همه و همه باید دست در دست هم دهند تا بلکه این بحران فزاینده مهار، چارهجویی و برطرف شود.» وی همچنین تاکید کرد:«اگر مبنای قهرها همان باشد که مقام معظم رهبری برشمردند، نیاز به آشتی ملی نیست و این آشتی حاصل است.»
به نظر میرسد مواضع اصلاحطلبان به صورت کلی و حزب اتحاد ملت و دبیر آن به صورت جزئی خبر از تلاش پیگیر اصلاحطلبان برای باقی ماندن و حفظ امکان چانه زنی در بدنه نظام جمهوری اسلامی میدهد. تاکید بر اشتراکات و چشم پوشی تلویحی از اختلافات به نفع سربرآوردن وضعیتی بهتر در آینده نامشخص در دستور کار قرار دارد. با این حال « حضور و مشارکت تأثیرگذار در انتخابات، تقویت گفتمان اصلاحات و تحکیم مبانی و رفتار حزبی» چنانکه شکوری راد به عنوان اهداف حزب متبوعش بر آن تاکید میکند شاید همان نقاط کوری باشد که از نگاه اصلاحطلبان به عنوان ماهیتشان تعریف میشود اما اصولگرایان آشتی ناپذیر آن را محل اختلاف میشمارند. دریک نگاه کلی به نظر میرسد دریافت مجوز از سوی احزاب اصلاحطلبی مانند «امید ایرانیان» و «اتحاد ملت» بعد از انسداد سیاسی پسا۸۸ را بتوان نقطه روشنی درروند توسعه سیاسی در ایران دانست، هر چند به معنی حداقلی آن. حزبی که حتی اگر نتواند آشتی ملی، اجرای کامل قانون اساسی یا اصلاح برخی مفاد آن را پیگیری کند، حداقل در حال نهادسازی و حرفهای کردن کار سیاسی در ایران است.
3 پاسخ
پس از گذشت نزدیک به ۲۰ سال از آغاز “جنبش” اصلاح طلبی در کشور، تازه به این نقطه رسیده اید:
دریک نگاه کلی به نظر میرسد دریافت مجوز از سوی احزاب اصلاحطلبی مانند «امید ایرانیان» و «اتحاد ملت» بعد از انسداد سیاسی پسا۸۸ را بتوان نقطه روشنی درروند توسعه سیاسی در ایران دانست، هر چند به معنی حداقلی آن. حزبی که حتی اگر نتواند آشتی ملی، اجرای کامل قانون اساسی یا اصلاح برخی مفاد آن را پیگیری کند، حداقل در حال نهادسازی و حرفهای کردن کار سیاسی در ایران است.
(سطور پایانی مقاله)
ما متاسفانه داریم در ۳۸ ساله گذشته درجا میزنیم. این فضای ما ما در مقابل دیگران، و نه ملت ایران، و منافع ملی. صحبتهای دکتر شکوری واقعاً باعث تأسف است.
مشکل اساسی تداخل دو پروژه است: اصلاح در تفکرات مذهبی به عنوان عقاید دینی که همراه با زمان شدن آن را پی میگیرد، که حتما لازم و مثبت است. پروژه دوم اصلاح دین سیاسیست. این دومی متاسفانه تداخل نهاد مذهب با دولت است که یک پروژه خلاف دموکراسی است. میتوان مدل ترکیه را در مقابل تونس قرار داد.
اصلاح طلبان در پروژها، دیدگاهها که تامین کنند منافع ملی باشد چه برنامه تا حال ارائه کرده اند. چه برنامه برای مساله خشکسالی، حفظ محیط زیست، بیکاری، آلودگی محیط زیست، حقوق زنان، مسائل قومیتها، و اقلیتهای مذهبی،….دارند. از شعار باید پرهیز کرد، آیا اتاق فکری در احزاب اصلاح طلب برای بررسی معضلات وجود دارد؟
نقطه نظرات شکوری راد در مصاحبه با عصر ایران را مرور کنید تا ببینید که ایشان رساترین صدای “اصلاحات” است، یا ارتجاع بومی یا منطقه ای (سعودی)؟
«انقلاب ایران یک تحول اسلامی بود و خط بطلانی کشید بر انقلاب های پیش از خود که به اسم سوسیالیسم و مارکسیسم اتفاق می افتاد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، دوره انقلاب های کمونیستی به پایان رسید و باعث شد یک هویت اسلامی قدرتمند برای مسلمانان اعم از شیعه و سنی بخصوص در منطقه ما معنا پیدا کند و پس از آن وحدت نسبی جهان اسلام را به دنبال داشت. همچنین فارغ از دستاورد داخلی در عرصه بین الملل هم مزیت خوبی برای ما ایجاد می کرد.
یکی از منافع ملی ما در چنین شرایطی تقویت این هویت وکمک به افزایش همبستگی بین کشورهای اسلامی بوده است.۳۸ سال از انقلاب گذشته و ما نتوانستیم جایگاه زمان ابتدای انقلاب را به آن صورت حفظ کنیم»…
«بینید پس از پیروزی انقلاب، و شکل گیری احساس دوستی تمام مسلمانان در جهان نسبت به تحول اسلامی که در کشور ایران رقم خورد ما می توانستیم برای اصلاح رفتار و عملکرد دولت های اسلامی حاکم در سایر کشورها، تعامل مثبتی برقرار و به اصلاح روش های آنها کمک کنیم تا هم دموکراسی آنها را تهدید نکند و هم انقلاب.
اما به دلیل جبهه بندی و خطاهای استراتژیکی که ما در برهه هایی از زمان انجام دادیم، این تعامل محقق نشد.»
دیدگاهها بستهاند.