زیتون- مهدی تاجیک: حواشی انتخاب فیلم فروشنده به عنوان برنده اسکار بهترین فیلم خارجی در هشتاد و نهمین دوره این مراسم به اندازهای وسیع بود که پس از اعلام اسامی برندهها تاکنون در همه شبکههای اجتماعی این موضوع به داغترین بحث میان کاربران فارسی زبان تبدیل شده است.
تشویقها و محکومیتها
سیاستمداران٬ هنرمندان و بسیاری از شهروندان عادی علاوه بر تبریک به اصغر فرهادی برای کسب این موفقیت به پیامها و پیامدهایی اشاره کردهاند که جایزه اسکار در فضای کنونی به همراه خواهد داشت. پیام توییتری محمدجواد ظریف وزیر امورخارجه به اصغر فرهادی و همچنین یادداشت او در روزنامه ایران برای تمجید از فیلم فروشنده و عوامل آن با بازتابهای فراوانی همراه بود که پشتیباتی دولت ایران از این کارگردان سرشناس را به نمایش میگذاشت.
نوشه انصاری کارآفرین مشهور و نخستین توریست فضایی و فیروز نادری از مدیران سابق سازمان هوایی آمریکا( ناسا) که از سوی فرهادی انتخاب شدهاند طیفی از ایرانیان مهاجر را نمایندگی میکنند که با ارزشهای ایدئولوژیک جمهوری اسلامی قرابتی ندارند.
برخی دیگر از مقامها از جمله وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و محمود صادقی و محمدرضا عارف نمایندگان تهران نیز در پیامهایی به فرهادی از او به خاطر «افتخارافرینی» برای ایران تمجید کردهاند. در سوی مقابل اما بازار اتهامزنیها به فرهادی و محتوای فیلماش همچنان داغ است و انتظار میرود که در روزهای آینده هم این حملات علیه فیلم فروشنده تشدید شود. روزنامه کیهان در شماره روز دوشنبه خود ایرادهایی تکراری را متوجه «فروشنده» کرد و هم محتوای فیلم یعنی ماجرای تجاوز و هم تهیهکننده قطری آن را مورد تخطئه قرار داد. یادداشت کیهان که با تیتر «فروشنده چه فروخت تا اسکار بگیرد» در نهایت هم نتیجه گرفته بود که این اسکار پیامد نگاه نژادپرستانه و تحقیرگرانهای است که مراکز استراتژیک ایالات متحده نسبت به آیینها و سنتهای دینی ملتها (برای پرداختن به موضوع تعرض جنسیتی مبتلابه جامعه خودشان) دارند و «فراتر از امثال ترامپ و اوباما، سیاستهای خود را از طرق مختلف از جمله جایزه و سفارش و جشنواره و … به این افراد حقنه میکند.» سایر رسانههای اصولگرا هم همنوا با کیهان در تلاش برای کم اهمیت جلوه دادن اهدای اسکار به فیلم فروشنده برآمدند و کلیدواژه مشترک در ادعاهای آنها این نکته بود که فروشنده نه بابت ارزشهای هنری و سینمایی بلکه به دلایل سیاسی این جایزه را گرفته است.
https://youtu.be/glpaFnBo0go
تصمیمگیری برای کارگردان
واکنش اصولگرایان درباره جایزه اسکار برای فیلم فروشنده در روزهای آینده هم احتمالا با پرداختن به حواشی دیگر از جمله کسانی که فرهادی برای دریافت جایزه به نیابت از خود به سالن آکادمی اسکار فرستاده بود ادامه پیدا خواهد کرد. انوشه انصاری کارآفرین مشهور و نخستین توریست فضایی و فیروز نادری از مدیران سابق سازمان هوایی آمریکا( ناسا) که از سوی فرهادی انتخاب شدند٬ طیفی از ایرانیان مهاجر را نمایندگی میکنند که با ارزشهای ایدئولوژیک جمهوری اسلامی قرابتی ندارند.
حضور خانم انصاری بدون حجاب اسلامی در روی سن هم برای اصولگرایان گران خواهد آمد و کاملا قابل پیشبینی است که از فردا سر و صداها درباره ضدارزش خواندن اقدام فرهادی تشدید شود. اعتراض به حضور انوشه انصاری و فیروز نادری صرفا هم به اصولگرایان و تندروهای ایران محدود نمیشد بلکه طیفی دیگر از چهرههای دارای تفکر چپ هم نسبت به این انتخاب معترض بودند. برای مثال علی نصری در صفحه فیسبوک خود ضمن به فرهادی پیشنهاد کرده بود که «اگر میخواهد از طریق یک حرکت نمادین اعتراض خود را به قوانین تبعیضآمیز و نگاه نژادپرستانهء دولت جدید آمریکا ابراز کند٬ اعتراض او به مراتب تاثیرگذارتر و قویتر و جهانشمولتر خواهد بود اگر به جای الیتهای جامعهء ایرانی مقیم آمریکا٬ مثلاً یک «پناهجوی سوری» یا یک کودک یمنی یا یک «پُلساز» ایرانی – مانند لیلا عراقیان – یا یک هنرمند معترض آمریکایی – مانند مایکل مور – را به نیابت از خود به روی صحنه اسکار بفرستد تا به شیوهء سال ۲۰۱۷ و نه ۱۹۶۷ صدای خود را علیه نژادپرستی بلند کند.»
دلایل نمادین یک انتخاب
فرهادی در انتخاب نمایندگان خود در مراسم اسکار ظاهرا به یک دلیل نمادین هم توجه کرده و صرفا به دنبال آن نبوده که ایرانیان موفق در آمریکا را به عنوان سندی بر نادرستی سیاستهای مهاجرتی ترامپ روانه سالن آکادمی کند. فیروز نادری در کنفرانس خبری پس از مراسم گفت که هدف فرهادی از انتخاب وی و خانم انصاری این بوده که نشان دهد اگر از فضا به زمین نگرسته شود دیگر این مرزها معنایی ندارند و یک جهان زیبا قابل مشاهده است.
برخی از کسانی که پیشتر با این انتخاب آقای فرهادی کنار نمیآمدند پس از این توضیح متقاعد شدند که دلیل نمادین این انتخاب درخور توجه و تامل بوده است. در فضای رسانهای آمریکا هم پیام کوتاه فرهادی که در آن «تقسیمبندی جهان به ما و دشمنان ما توسط سیاستمداران افراطی» به عنوان عاملی برای ترس و هراس افکنی یاد شده بود به شدت مورد توجه قرار گرفت.
غیبت او در این مراسم به دلیل اعتراض به سیاستهای مهاجرتی ترامپ توانست حس همدلی را در بین حاضران در مراسم ایجاد کند و او حالا تبدیل به یکی از رساترین و معتبرترین صداها در عرصه بینالمللی برای رساندن پیام نزدیکی ملتها و مخالفت با تبعیضهای ناشی از ملیت و مذهب شده است. تندروها در ایران و آمریکا به وضوح از این که فرهادی چنین نقشی را به عهده بگیرد ناراضیاند و این ناراضیتی خود را هم بروز دادهاند.
2 پاسخ
بهتر بود بجای « رساترین صدا در اعتراض به تبعیضهای مهاجرتی» عنوان این مطلب « آسانترین شیوه در اعتراض به تبعیضهای مهاجرتی» انتخاب میشد.
ما ایرانیان عادات بد فرهنگی که بیشتر هم ناشی از توسعه نیافتگی و گسترش ناکافی مدنیت است زیاد داریم که در این رابطه به «غلو و اغراق و مبالغه» بویژه در رابطه با داشته ها و هنرهای خود و کوچک شمردن دیگران و نیز «دقیق شدن در عیوب و کاستی های دیگران» و اعتراض – و نه نقد به آنها – و فراموشی و غفلت از «عیب و نقص های خودمان» می توان اشاره کرد.
و در این ارتباط چندین دهه است که در مورد شرکت فیلمهای ایرانی در جشنواره های خارجی و تأثیرات اجتماعی آنها سهوأ یا عمدأ بسیار مبالغه می شود و هیچگاه بازتابها و اثرات اجتماعی این کسب جوایز در حد تبلیغات و شعارها و ادعاها نبوده و بلکه در مواردی بسیار ناچیز و حتی قابل اغماض بوده است ضمن اینکه هیچگاه مستندات معتبر در اثبات این ادعاها ارائه نشده است، البته ممکن است شرکت در فستیوالهای مختلف و کسب جوایز برای سینماگران و دست اندرکاران در شرایط فعلی گشایشهای مالی و شغلی بدنبال داشته باشد که فی نفسه بد نیست اگر با صداقت همراه باشد نه آنکه موضوعات و تأثیرات بی ربط بسیاری را بار آنها کنیم.
بطور مستند و معتبر قابل اثبات است که یکی از سیستمهای پر از تبعیض در بسیاری زمینه ها در حال حاضر در کشور ما اعمال می شود و در این جو « ضد ترامپ» راحت ترین کار حواله کردن ریگی دیگر به سوی او بود. البته کسی انتظار ندارد آقای فرهادی یا هر سینماگر و یا هموطن دیگری بار همه مشکلات اجتماعی را بر دوش بکشد ولی این انتظار هست که وقتی امکان سخن گفتن بهردلیل فراهم نیست لااقل صداقت حکم میکند که بر اساس واقعیات سخن گفت و یا سکوت اختیار کرد.
اینکه فلان مورد جزیی سمبل و نشانه فلان موضوع مهم است فقط شک و تردیدها را بیشتر کرده و نوعی توجیه غیرمنطقی است چرا که بعید است اینگونه نشانه های سمبلیک پیچیده بتواند بوضوح مطلب مهمی را باطلاع علاقمندان و دنبال کنندگان این رویدادها برساند.
و…اصلا” اصولگرایان واز جمله آقای شریعتمداری کیهــان چرا بایــد یک فیلـم کاملا” اجتماعی را که ممکن است در هر نقطــه ای از دنیــا اتفاق بیافتــد را با عینک بدبینی سیـاسی ببیننـــد…؟!
چپ ها همینطـــور…اصلا” این پیشنهــاد چنــدان عاقلانــه نبــود که یک مهاجر ســوریــه ای یا کودک یمن ای و… را در آن جشنــواره فرستـــاد…؟!
جناب آقای فـرهـادی در میــان همــه ی انتخابات یک انتخاب داشت که بهتــرین اش را انتخاب کرد و آن همان بود که توسط آقای نادری گفتـــه شــد،
ما ملت ایران نتیجــه سیاست های اصولگرایان را فراوان دیــده و می بینیــم!
دیدگاهها بستهاند.