بهمناسبت نکوداشت ۸ مارس؛ روز جهانی زن
بنابر کندوکاو و پژوهش محققان علوم سیاسی و اجتماعی و نیز طبق گزارشهای متعدد سازمانهای بینالمللی از جمله سازمان ملل متحد و سازمان عفو بینالمللی، پنج نوع خشونت علیه زنان بویژه علیه زنان فعال در امور سیاسی و اجتماعی اِعمال میشود.
این پنج نوع خشونت مانند خشونت بدنی(Physical Violence)، خشونت جنسی (Sexual Violence)، خشونت روانی (Psychological Violence)، خشونت اقتصادی (Economic Violence)، و خشونت نمادین (Symbolic Violence) با توجه به اشکال متفاوتی که دارند، در یک «زمینه» هدف مشترک و یکسانی را دنبال میکنند و آن هدف بطور کلی حفظ سُلطه و کنترل بر زنان، و نیز ممانعت و یا ایجاد محدودیت برای زنان فعالان در عرصه سیاسی، اجتماعی است.
خشونت علیه زنان که از سوی افراد، نهادهای دولتی، سازمانها و احزاب سیاسی صورت میگیرد ممکن است همزمان با چندین نوع از خشونت همراه گردد. به سخنی دیگر مرتکبین اَعمال چنین رفتارهای زشت اگر از یک نوع خشونت نتیجهای حاصل نکنند به دیگر انواع و مراتب خشونت متوسل خواهند شد.
الف- خشونت بدنی: خشونت بدنی، جراحتهای جسمی است که معمولا بر زنان در محیط خانه وارد میشود. اِعمال خشونت بدنی در مورد فعالین زن در عرصه سیاسی و اجتماعی ضمن آسیبها و جراحت هایی که در داخل خانه صورت میگیرد، شامل تهدیدات خارجی، آدم ربایی و حتی قتل آنها و اعضای خانواده شان میشود. برای مثال، در دوم ژانویه سال ۲۰۱۶ گیسلا مولتا (Gisela Molta) بعد از گذشت یک روز از ادای سوگند بهعنوان شهردار شهر تمیکسکو (Temixco) در مکزیک در خانه خود به قتل رسید. در کنیا عاشا علی (Asha Ali) فعال و مدافع حقوق زنان در سال ۲۰۰۷ در مقابل فرزندان و مادر کهنسالاش بوسیله سه مرد مورد ضرب و شتّم شدید قرار گرفت. مردان در خلال ضرب و جَرح عاشیا به او اخطار کردند که مبادا خودش را برای انتخابات آینده نامزد کند. در انتخابات عمومی که در افغانستان برگزار گردید، زنان را با تهدید و ارعاب از رفتن بسوی صندوق های رای منع نمودند و در یک مورد اتوبوس زنان کارگری که بهطرف محل رای ویژه «خواهران» میرفت را به آتش کشیدند. در ایران و بنابر تحقیقات پژوهشگران علوم اجتماعی ۳۷/۸ در صد زنان خشونت بدنی را که شامل سیلی، مشت و لگد خوردن میباشد، تجربه کرده اند.(۱) همچنین زنان مدافع حقوق بشر و فعال در امور سیاسی و اجتماعی در این کشور نیز همواره با شدیدترین موارد خشونت فیزیکی حتی تا سرحد مرگ مواجه میشوند. یکی از فراوان نمونههای بارز آن ترانه موسوی است که در اعتراضات ۴ ژوئن سال ۲۰۰۹ نسبت به تقلب در برگزاری دهمین دوره انتخاباتی ریاست جمهوری توسط نیروهای امنیتی لباس شخصی وابسته به سپاه دستگیر شد و ضمن ضربُ و شتّم در بازداشتگاه مورد تجاوز قرار گرفت و سپس به قتل رسید. (۲)
ب- خشونت جنسی: خشونت جنسی کلیه رفتارهای جنسی مانند ایجاد رابطه جنسی ناخواسته و یا غیر متعارف، تجاوز، بهره برداری جنسی، لمس کردن، ناسزای جنسی، مشاهده فیلمهای مستهجن (porno) که با زور و تهدید انجام میگیرد را شامل میگردد. برای مثال، در سال ۲۰۰۶ موللو گونیو (Mbulelo Goniwe) عضو حزب کنگره آفریقا به دلیل سوء استفاده از قدرت سیاسی خود و بهرهمندی جنسی از زنان از حزب مذکور اخراج گردید. سیلوان شالوم (Silvan Shalom) وزیر کشور دولت اسرائیل در سال ۲۰۱۵ به دلیل اثبات اتهامات جنسی مجبور به استعفا شد. در هندوستان و در اوائل سال ۲۰۱۶ چندین مرد برای انتقام از زنی که در انتخابات محلی پیروز شده بود دختر ۱۴ سالهاش را در نیمه های شب ربودند و مورد تجاوز قرار دادند تا این اقدام برای دیگر زنانی که تلاش میکنند در امور سیاسی و اجتماعی فعالیت کنند، درس عبرتی گردد. در سودان به یک زن فعال سیاسی و مدافع حقوق بشر هشدار داده شد که در صورت ادامه فعالیت های خود مورد تجاوز جنسی قرار خواهد گرفت. در تانزانیا قضات و فعالان زن مدافع حقوق زنان اعلام کردند که آنها شواهدی در دست دارند که نشان میدهد مقامات دولتی در اِزای استخدام رسمی زنان خواستار رابطه جنسی با آنان شدهاند. در ایران در سه دهه گذشته خشونت جنسی یکی از ابزارهای دولتی در قوه قضائیه ذکر شده و زنانی که در زمینه دفاع از حقوق بشر فعال هستند غالبا در مظان اتهامات و تهدیدات جنسی قرار میگیرند. طبق گزارشهای سازمانهای دفاع از حقوق بشر از جمله شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد و سازمان عفو بینالمللی با استناد به گفتههای مقامات بلند پایه سابق این کشور، در بسیار از موارد در بازجوییهای ماموران اطلاعاتی و امنیتی سپاه و وزارت اطلاعات، زنان مورد تجاوز واقع شده اند. (۳) همچنین مقامات قضایی ایران از جمله دادستان کل در مراسم تحلیف کارآموزان قضائی به صراحت اعتراف کرده است که زنان از سوی بعضی از قضات ( در ازای تخفیف مجازات آنها) پیشنهاد رابطه جنسی دریافت کرده اند و «به عرصه مسائل جنسی و فساد کشیده شده اند.»(۴)
صرف نظر از خشونتهای جنسی که در مورد زنان فعال در حوزه حقوق بشر صورت میگیرد، محققین علوم اجتماعی که موضوع خشونت جنسی در ۲۸ استان ایران را بررسی کرده اند بطور کلی رقم ۱۰/۲ درصد خشونت جنسی در این کشور را رقم پائینی نسبت به دیگر خشونتها اعلام کردهاند. با اشاره به این نکته که «آمار پائین خشونت جنسی در ایران با توجه به وجود نوعی الزام، جبر هنجاری، عرفی و حتی شرعی درباره اظهار چنین خشونتهایی در جامعه و فرهنگ ایران، ناشی از خود سانسوری و نزاکت زنان است.»(۵)
ج- خشونت روانی: به رفتارهای خصمانهای گفته میشود که به قصد آسیب رساندن به روان انسان انجام میگیرد. تهدید به مرگ، به تجاوز ، به ترور و محرومیت از ارتباطات اجتماعی، بد دهانی و دشنام، بیان کلمات رکیک جنسی، بهانهگیریهای متوالی و شایعهسازی در واقع از انواع خشونتهای روانی بهشمار میآیند که همواره نسبت به زنان، بویژه زنان فعال در عرصه سیاسی و اجتماعی اِعمال میگردد. برای مثال، شبکه سراسری زنان مسلمان در انگلستان اعلام کرد که مردان مناطق مسلماننشین این کشور با لکهدارکردن، شایعهپراکنی و رواج خبرهای کذب همواره جهت تخریب حُسن شهرت زنانی که در امور سیاسی و اجتماعی فعالیت میکنند، بهویژه در هنگام برگزاری انتخابات تلاش میکنند. در سال ۲۰۱۵ پلیس اوگاندا یک زن فعال در عرصه اجتماعی و عضو یک حزب سیاسی را بخاطر مخالفت با بعضی از سیاستهای حزب در مقابل اعضاء برهنه ساخت تا مورد تحقیر و تمسخر مردان قرار گیرد. در همانسال شوهران قریب ۵۰ زن در شهر زنریبار (Zanzibar) در کشور تانزانیا را بدلیل اینکه آنان در رایگیری محلی شرکت کرده بودند طلاق دادند در حالیکه در بنگلادش مردان به زورِ بازو شناسنامه زنان خود را گرفتند تا همراه آنان بسوی صندوقهای رای بروند، تا به افراد مورد نظر شوهرانشان رای دهند. در ایران خشونت روانی در رتبه نخست انواع خشونتها قرار دارد و زنان بهطور کلی و فعالان زن در امور سیاسی و اجتماعی بطور اخص بیشتر تحت خشونتهای روانی بهسر میبرند. یک پژوهش در این زمینه نشان میدهد که ۵۲/۷ درصد از کل زنان پاسخگوی اعلام کردهاند که همواره قربانی این نوع خشونتها قرار گرفتهاند.(۶) همچنین بنابر بیانیه سازمان عفو بینالمللی دهها تن از فعالان زن که برای برابری جنسیتی در ایران تلاش کردهاند از ژانویه ۲۰۱۶ تا کنون تحت بازجوییهای درازمدت ماموران امنیتی سپاه قرار گرفتهاند. فعالان زن که به اتهامات امنیتی تهدید شدهاند در هنگام بازجوییها با فحاشیهای رکیک جنسی روبرو شدهاند. ماگدالنا مغربی (Magdalena Mughrabi) معاون مدیر بخش خاورمیانه و شمال آفریقای این سازمان در این رابطه اظهار داشته است که فعالان زن بازداشت شده فقط به دنبال برابری حقوق زنان با مردان و نیز خواهان مشارکت آنان در تصمیمگیریهای سیاسی بودهاند. اما مقامات ایران آنها را دشمن حکومت خوانده اند. (۷)
د- خشونت اقتصادی: این نوع خشونت عموما به تنزل و یا عدم استقلال مالی، ممانعت از کاریابی و اشتغال مربوط میشود که معمولا به رشد نایافتگی اجتماعی و محدودیتهای آموزشی زنان منجر میگردد. برای مثال، بنابر تحقیقات و بررسیهای اقتصادی در بیشتر کشورها فرصتهای اشتغال برای مردان بهمراتب بیش از زنان است و زنان بین ۶۰ تا ۷۵ درصد کمتر از مردان دستمزد دریافت میکنند. به سخنی دیگر زنان بین ۲۵ تا ۴۰ درصد کمتر از مردان دستمزد دریافت میدارند.
هنگامیکه مشاغل دارای دستمزد و بدون دستمزد را کنار هم قرار میدهیم مشاهده میشود که در کشورهای توسعهیافته مانند کانادا زنان بیش از مردان کار میکنند و وقت کمتری برای اوقات فراغت، آموزش، مشارکت در فعالیتهای اجتماعی صرف میکنند. محققین علوم اجتماعی و اقتصادی اعلام کردهاند که زنان بیشتر از مردان در محیطهای غیر رسمی که دارای هیچ نوع مزایایی نیست کار میکنند. برای مثال، در جنوب آسیا بیش از ۸۰ درصد زنان شاغل خارج از بخش کشاورزی غیر رسمی هستند. این آمار برای کشورهای جنوب صحرا آفریقا ۷۴ درصد و برای آمریکای لاتین و حوزه دریای کارائیب ۵۴ درصد است. در مناطق روستایی کشورهای عقب نگهداشتهشده و یا در حال توسعه زنان از راه کار بدون دستمزد در مزارع امرار معاش میکنند. (۸) در ایران قوانین کسب درآمد و بهرهمندی از منابع اقتصادی بنابر شرایط فرهنگی، عرفی و مذهبی حاکم در این کشور به سود مردان تصویب شده است. به سخنی دیگر «در نتیجه جّو مردانه حاکم در بازار کار، آزادی و امنیت بیشتر اجتماعی شرایط را برای آنکه مردان نقش بیشتری در اقتصاد ایفا کنند، مهیا کرده است، در حالی که عکس این شرایط برای زنان حاکم است.» (۹) همچنین باید به این نکته توجه نمود که خشونت اقتصادی نیز نسبت به زنان در عرصه سیاسی اِعمال میگردد. برای مثال، در برزیل هزینههای مالی جهت برگزاری انتخابات از سوی دولت و یا احزاب سیاسی که برای نامزدان انتخاباتی اختصاص داده میشود، هیچ مبلغی برای کاندیداهای زن در نظر گرفته نمیشود. (۱۰) در کشورهای بنیادگرای اسلامی مانند لیبی، پاکستان، افغانستان پوسترهای انتخاباتی زنان از میان برداشته میشود. در مکزیک اعضای زن احزاب سیاسی که برای رهبری حزبی اقدام میکنند از پرداخت هزینههای تبلیغاتی که حزب برای این امر اختصاص داده است محروم اند. در گواتمالا، دولتمردان به فعالان زن هشدار میدهند که میان از دست دادن مزایای اجتماعی و یا رای دادن به نامزدهای مورد نظر آنها یکی را انتخاب کنند.
ه- خشونت نمادین: تصویرپردازی منفی از توانایی های زنان در انجام وظایف سیاسی و اجتماعی و پخش آن در مجامع عمومی از جمله خشونتهای نمادین محسوب میگردد. نمادهای تبلیغاتی که بر در و دیوار شهرها چسبانده میشوند از طرفی بیان مفهوم از خودبیگانگی زنان و «جاذبههای جنسی» آنان را در جهت فروش کالاهای کمپانیها و حتی مقاصد سیاسی تبلیغ میکنند. ( با جستجو در گوگل (google) میتوان شواهد بسیاری را در این مورد مشاهده کرد) (۱۱) و از طرف دیگر از تصاویر زنان در جهت حقالسکوت و یا اخاذی بهره برداری میشود. برای مثال، در سودان ماموران امنیتی ضمن متوسل شدن به خشونت فیزیکی از برهنگی یک زن فعال در حوزه دفاع از برابری جنسیتی عکس گرفتند و تهدید کردند که اگر او به فعالیتهای خود ادامه دهد عکسها را در شبکههای سراسری منتشر میکنند. در ایالات متحده آمریکا در اوائل سال ۲۰۱۶ برنی ساندرز (Bernie-Sanders) یکی از نامزدهای انتخاباتی ریاست جمهوری در این کشور ضمن محکوم کردن موضوع تنفر از زنان که به او نسبت داده شده بود به تندی تصاویری را که نشان میداد بعضی از سناتورهای جوان هوادار او (Bernie Bros) تلاش کردهاند تا زنان را برای حمایت از هیلاری کلینتون ترغیب کنند، انکار نمود.(۱۲) در ایران تهدید به انتشار تصاویر عکس خانوادگی زنان و دستکاری اطلاعات آنان جهت همکاری، حقالسکوت و اخاذی از سوی ماموران امنیتی و نیز شهروندان عادی رواج دارد تا جایی که مشاهده شده است که ماموران امنیتی و اطلاعاتی این کشور برای پاپوش درست کردن (frame-up) از فعالان سیاسی از جمله فعالان زنان ازکاربرد دستگاه های شنود و دوربین حتی در اتاق خواب افراد استفاده کرده اند. همچنین از آنجاییکه پوشش (حجاب) در معابر عمومی اجباری است و عدم رعایت آن موجب اجرای حکم شرعی ۷۲ ضربه شلاق است، تصاویر فراوانی در جهت تبلیغ حجاب همراه با شعارهای کاربردی و اهانت آمیز نسبت به شماری دیگر از زنان بچشم میخورد. این گونه اقدامات حکومتی که در تئوری زن را از طرفی «نماد شکارچی (جنسی) تلقی میکند و انحراف تبرج و برهنگی را از انحرافات ویژه زنان میداند و (در نتیجه) پوشش را برای آن مقرر کرده است» (۱۳) و فتوای «ورود زنان بدون حجاب در ادارات دولتی ممنوع میباشد» صادر شده است(۱۴) در واقع مصداقی از خشونتهای نمادین علیه زنان بشمار میرود.
منابع:
۱- مجله الکترونیکی، جمعه ۱۳ اسفند ۱۳۹۵، www.vista.ir/article/329556
۲- Irhumanrighs.com/jonbesh2.pdf
۳- خبر گزاری جمهوری اسلامی ایران، ایرنا، گفتگو با مجید انصاری معاول سابق ریاست جمهوری/ ۲۲ مرداد ۱۳۸۸
۴- تهران – محمد جعفر منتظری، دادستان کل کشور/ ۴ ژانئیه ۲۰۱۶ – مراسم تحلیف کارآموزان قوه قضائیه
۵- مجله الکترونیکی، جمعه ۱۳ اسفند ۱۳۹۵، www.vista.ir/article/329556
۶- همان
۷- http://www.humanrights-ir.org/?p=1593
۸- فرصت امروز- سارا گلچین، گزارشی از نابرابری های دستمزد زنان نسبت به مردان- ۵ مهر ۱۳۹۵
۹- لادن نوروزی- مردان در اولویت، زنان در محدودیت Donya-e-eqtesad.com/news/888484/
۱۰- Teresa Sacchet and Bruno Wilhelm Speck, “Financiamento eleitoral, representacao politica e genero: Opiniao Publica 18 (June 2012):177-97
۱۱- Soraya Chemaly, www.theestablishment.co/2016/03/29, the-shocking-sexualization-of-female-politicians-in-porn
۱۲- http://time.com/4201356/bernie-sanders-berniebro/?xid=tcoshare
۱۳- مرتضی مطهری، فلسفه حجاب – نشر صدرا
۱۴- صحیفه امام، جلد ششم – ص ۳۲۸/ همچنین نگاه کنید به: کیهان، ۱۶ اسفند ۵۷ ش ۱۰۶۵۵ ص۱