اسفندماه ۱۳۹۴، دو موشک بالستیک در یک رزمایش نظامی بنام «اقتدار ولایت» توسط سپاه پاسداران شلیک شدند. فرمانده نیروی هوا فضای سپاه پاسداران اعلام کرد که این موشکها،که تا عمق دو هزار کیلومتر را نشانه میروند، برای زدن اسرائیل طراحی شدهاند. این فرمانده همچنین تاکید کرد که این موشکها متعلّق به «لبنان، سوریه، فلسطین و همه مظلومان جهان است.» جمهوریخواهان آمریکا به آزمایش این موشکها عکسالعمل نشان داده و پال رایان، سخنگوی رئیس مجلس نمایندگان این کشور اعلام کرد برای ازدیاد تحریمهای ایران کوشش خواهیم کرد.
رزمایش دیگری بنام پیامبر اعظم در فروردین ۱۳۹۵ در جنوب شرقی کشور در محدوده قرارگاه قدس برگزار گردید. پاکپور اعلام نمود که اگرچه اسلحه جدیدی در این رزمایش به آزمایش گذاشته نشد، اما این رزمایش برای نشان دادن استعدادهای نظامی کشور به جهانیان شکل گرفته بود. هر دو رزمایش در زمان دولت اوباما بهوقوع پیوسته و این دولت حاضر نبود که با جمهوریخواهان کنگره آمریکا برای ازدیاد تحریمهای ایران همکاری کند.
در اسفند ۱۳۹۵، رزمایش دیگری با پرتاب موشکهای پیشرفته در کویر مرکزی ایران برگزار شد. یک ماه پیش از این رزمایش، مدلهای دیگر موشک مورد آزمایش قرار گرفته که مشاور امنیتی ترامپ، مایکل فلین، به ایران هشدار داده و اتحادیه اروپا اعتراض کرده بود. هفته گذشته، نیروی دریائی ایران مانور جدیدی را بنام ولایت ۹۵ از تنگه هرمز تا شمال اقیانوس هند تا نزدیکی باب المندب شروع کرد . این مانور حدود دو میلیون کیلومتر مربع آبهای خلیج فارس و اقیانوس هند را در برمیگرفت. درجهدار حبیب الله سیاری هدف این مانور را نشان دادن قدرت نیروی دریائی ایران در آبهای بینالمللی توصیف کرده است. درجهداران آمریکایی که برروی ناوگان پنجم آمریکا مستقر شدهاند و مسئولیت امنیت عبور کشتیهای تجارتی از خلیج فارس بهسوی تنگه هرمز را بهعهده داشته، از اظهار نظر در مورد این مانور نیروی دریایی ایران امتناع نمودهاند.
در مقابل تلاش ایران برای ساخت یک نیروی برتر نظامی در خلیج فارس، کشورهای عربی منطقه برای امنیت خود بیشاز پیش بر غرب و خصوصاً آمریکا تکیه کرده و میکنند. کشورهای همسایه در خلیج فارس بیش از آنکه برای امنیت خود بر روی تفاهم منطقهای تکیه کنند ، بر خرید اسلحه و گروهی بر روی حمایتهای نظامی کشور های غربی تکیه کردهاند. خلیج فارس بهیک منطقه نظامی تبدیل شده است که میتواند هم بر امنیت و هم بر اقتصاد کشور هاییکه در همسایگی آن قرار دارند تاثیر گذارد. ایران و کشورهای منطقه، هرساله بخشی از سرمایه های مالی و منابع خودرا به خرید و تولید اسلحه اختصاص میدهند. این مسابقه تسلیحاتی نه تنها به ایجاد صلح کمک نمیکند که میتواند بر ایجاد خشونت، دشمنی و جنگ تاثیرگذار باشد.
علی رغم کاهش قیمت نفت، کشورهای عربی منطقه خلیج فارس از بودجه های دیگر کشورشان کاسته و به بودجه نظامی و خرید اسلحه خود اضافه نمودهاند. در سال ۲۰۱۶، بودجه خرید اسلحه عربستان سعودی ۸۲ میلیارد دلار بوده است. پیشبینی میشود که این بودجه تا سال ۲۰۲۰ به ۸۷ میلیارد دلار برسد. این در حالیست که امارات متحده عربی در سال ۲۰۱۶، حدود ۱۵ میلیارد دلار هزینه خرید اسلحه کرده و این رقم به ۱۷ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۰ خواهد رسید. هزینه خرید اسلحه در کویت، عمان، قطر و بحرین هم ازدیاد پیدا خواهد کرد. هزینه خرید اسلحه در عربستان سعودی و امارات متحده عربی بالاترین سهم از تولید ناخالص این دو کشور را در دنیا بهخود اختصاص داده است. در سال ۲۰۱۵، امارات ۵ میلیارد دلار اسلحه خرید که سی درصد بر خرید اسلحه سال ۲۰۱۳ آن افزونی یافته بود. عربستان سعودی از کشورهای فرانسه، انگلیس و آمریکا اسلحه خرید وتعدادی از جت های اروپایی و اف-۱۵ و اف-۱۶ آمریکایی سفارش داده است که در سال ۲۰۱۹ بسیاری از آنها را دریافت خواهد کرد. عربستان سعودی و امارات در حال توسعه نفوذ نظامی خود در دریایی احمر و خلیج عدن برای جلوگیری از نفوذ ایران هستند.این دو عضو ثروتمند شورای همکاری خلیج، بعد از قرارداد انرژی هسته ایران و آمریکا تصمیم گرفتهاند که کشورهای پادشاهی منطقه خلیج فارس را برای جلوگیری از توسعه نفوذ نظامی ایران تشویق نمایند.
بعد از انقلاب، ایران سعی داشت که دامنه نفوذ خودرا در اریتره، سودان و بقیه کشورهای حول دریای احمر ازدیاد بخشد. این نفوذ میتوانست به ایران کمک کند تا در مقابل توانهای نظامی دو کشور عربستان سعودی و اسرائیل، که هردو در آن منطقه به نیروی دریائی دستری دارند، قدرتنمایی کند. یمن اولین کشور در دریایی احمر است که در صورت توفیق حوثیها، ایران میتوانست پایگاهی برای خود در آن منطقه دست و پا کند. توان دریایی در دریای احمر و خصوصاً کنترل باب المندب که دروازه جنوبی این دریا به اقیانوس هند است، میتواند به ایران کمک کند تا صاحب توانمندیهای نظامی مشابهی همانند تنگه هرمز گردد. لذا یمن برای عربستان سعودی یک کشور استراتژیک و کلیدیست. بهغیر از نفوذ ایران در همسایگی عربستان سعودی، کنترل باب المندب توسط تهران برای ریاض یک خط قرمز استراتژیک بوده است.
حضور ایران در یمن توانایی دیگری را نیز برای ایران به دنبال خواهد داشت. با نفوذ در یمن، ایران در نزدیکی شاخ آفریقا قرار میگیرد. چهار هزار کیلومتر ساحل آبی حول و حوش شاخ آفریقا از سودان تا کنیا و آفریقای جنوبی به ایران کمک میکند تا نفوذ سیاسی خودرا از طریق راههای آبی در خلیج عدن و اقیانوس هند ازدیاد بخشد. بعد از قرارداد انرژی هستهای بین غرب، آمریکا و ایران، عربستان سعودی و امارات متحده عربی به ساختن سه پایگاه نظامی در دریای احمر و خلیج عدن همت گماردهاند. در فوریه امسال، پارلمان سومالی لند، بخشی که از سومالی در سال ۱۹۹۱ جدا شده است، به امارت اجازه داد که یک پایگاه نظامی در بندر بربرا در ساحل خلیج عدن بنا کند. امارت در حال ساختن یک پایگاه دریایی و هوایی در بندر عصاب در ساحل مرزی کشور اریتره در در یای احمر است. دولت عربستان سعودی برای ساختن یک پایگاه نظامی و هوایی در جیبوتی با این کشور وارد مذاکره شده است. در دسامبر سال ۲۰۱۵، کشور جیبوتی به عضویت عرب لیگ که یک اتحاد ضد ایرانیست در آمده. دولت آمریکا مهمترین مرکز ضد تروریستی خود را در جیبوتی تشکیل و پایه گذاری نموده است. کشور چین هم در حال ساختن یک پایگاه نظامی در جیبوتی است که میخواهد برای توسعه نفوذ در آفریقا و اقیانوس هند از آن استفاده کند. عربستان سعودی به دو دلیل دست به توسعه نفوذ در دریای احمر و آفریقا زده است. یکی ایجاد توان برای مقابله با نفوذ ایران و دیگری سرمایهگذاری در کشاورزی کشورهای شمال شرقی آفریقا بمنظور ایجاد خودکفایی محصولات کشاورزی برای عربستان و بقیه کشورهای عربی. پایگاههایی که عربستان سعودی و امارات در کشور های آفریقایی میسازند، بدون شک مورد استفاده آمریکا نیز قرارخواهند گرفت.
با انتخاب ترامپ، سیاست خارجی آمریکا در دنیا و خاورمیانه دستخوش تحولات عمیقی شده است. اتحاد میان ترامپ، پوتین و نتانیاهو و حمایت مستقیم عربستان از سیاست های آمریکا و اسرائیل در مقابل ایران از یک طرف، و از طرف دیگر، برخورد های تنشآفرین و خطرناک سپاه با آزمایش موشک های بالستیک که فقط میتواند دولت ترامپ را در مقابله با ایران تشویق و رفتار او را مشروع جلوه دهد، چالش های امنیتی فراوانی را در مقابل ایران قرار داده است. با افزایش تنشها بین ایران و آمریکا، در ابتدای مارس حسن نصرالله اعلام کرد که هیچ خط قرمزی را برای پرتاب موشک به داخل اسرأئیل تصور نمیکند. در جواب نتانیاهو گفته است که در این صورت تمام لبنان هدف موشک های اسرائیل قرار خواهد گرفت. پایانه دفاعی اس-۳۰۰ روسی به ایران تحویل داده شده، اما سپاه اعلام کرده که با سیستم پیشرفته دیگری جایگزین میشوند. در سوم مارس در ژنو، معاون وزیر امور خارجه روسیه، گندی گتیلو، اعلام کرد که روسیه از آمریکا دعوت میکند که به آن کشور در حل مشکلات لیبی و سوریه کمک کند. دولت ترامپ بهدنبال اعلام منطقهای امن در سوریه است تا بسیاری از مهاجرین سوریه را بتواند با همکاری اروپا به این منطقه باز گرداند. اگرچه بشار اسد با این موضع ترامپ مخالفت کرده، اما از آمریکا خواسته است که ارتش این کشور برای مبارزه با داعش وارد سوریه شود. ایران میلیاردها دلار در عراق و سوریه هزینه کرده اما دولتهای این دو کشور نهایتا از آمریکا برای شکست تروریسم تقاضای کمک کردهاند.
حکومت ایران که در یک بنبست نظامی در سوریه قرار گرفته بود، و نهایتا دست حمایت به روسیه دراز کرده، اکنون میبایست نظاره گر نفوذ آمریکا، روسیه، اسرائیل، ترکیه و عربستان سعودی برای حل مشکل سوریه باشد. سیاست های خارجی نادرست و محکوم ایران نه تنها دست کشورهای خارجی نظیر روسیه و آمریکا را در خاورمیانه باز کرده است، که این اتحاد جدید و اعمال تنشگرایانه سپاه هر لحظه امنیت کشور را با چالشها و خطرات جدیدی روبرو نموده است.
برجام بهخاطر عدم حمایت اروپا از لغو آن، در جای خود میماند، اما ترامپ برنامه دارد که ایران را با تحریمهای جدیدی روبرو کند. تنها چیزیکه میتواند جمهوریخواهان و بسیاری از دموکراتها را در مقابل ایران متحد کند، سیاست های تنشآفرین سپاه پاسداران است. دولت ترامپ با مشکلات عدیدهای و همچنین عدم محبوبیت روبروست. سیاستهای نسنجیده و تنشآفرین ایران میتواند به او کمک کند تا بر این مشکلات تا حدودی فائق آید.
عربستان سعودی به یک دیپلماسی وسیع در دوران ملک سلمان برای اولین بار دست زده است. عادل جبیر وزیر امور خارجه عربستان سعودی به عراق سفر کرد. این اولین بار است که بعد از سالهای ۱۹۹۰ یک عضو بلند پایه عربستان سعودی به این کشور مسافرت میکند. عبادی و جبیر برای یک سرمایهگذاری وسیع در عراق توافق کردهاند. ملک سلمان به کشورهای اندونزی، مالزی، ژاپن، چین، الجزایر و… برای ایجاد روابط دیپلماتیک مسافرت کرد. فقط یکماه سفر او به آسیا به طول میانجامد.
ایران فرصتهای بزرگی را در خاورمیانه از دست داده است. نگاه نظامیگری به خاورمیانه آنچیزیکه به آن قدرت سخت (Hard Power)میگویند، این کشور را از اعمال قدرت نرم (Soft Power) و دیپلماسی فعال بازداشته است. ایران همچنین قدرت اخلاقی (Moral Authority)خود را با اعمال خشونت در سیاست خارجی خود در خاورمیانه از دست داده است. موضع اخیر ترامپ، دست برداشتن از راه حل ایجاد دو دولت یکی برای فلسطینیان و دیگری برای یهودیان، و همچنین نداشتن مشکلی با شهرکسازی یهودیان در زمینهای غصب شده فلسطینیها، میتوانست به ایران بهعنوان یک کشور با قدرت اخلاقی کمک کند تا دنیای اسلام و کشورهای خاورمیانه را در مقابل این سیاستهای ترامپ و نتانیاهو بسیج کند. اما ایران بهعنوان یک کشور با حکومتی استبدادی و خشونتطلب،دیگر دشوار است بتواند در بین بسیاری از مسلمانان دنیا به کشوری با سیاست های اخلاقی شناخته شود.در حالیکه ۳۸ سال از انقلاب گذشته، ایران و امنیت آن متناوبا با چالش و خطرات جدی روبروست.
یک پاسخ
کاش یکی هم به فکر ملت مظلوم ایران بود که فقر گلوی آنان را میفشارد ، مردم مظلوم لبنان که به برکت دلارهای نفتی ایران سفره پر و پیمانی دارند !
دیدگاهها بستهاند.