روز پنجشنبه ۱۹ اسفند شاهد تجمع اعتراضی معلمان بودیم. گستره جغرافیایی این تجمع تقریبا بیسابقه بود. از تهران (مقابل مجلس) و تبریز و اصفهان و شیراز و مشهد و کرمانشاه و سنندج و اهواز و رشت و ساری و بندرعباس و قزوین وقم و کرج و بوشهر و اراک و اردبیل وخرم آباد و یزد و شهرکرد گرفته تا مریوان و بانه و قروه و سقز و کامیاران و دیوان دره و بجنورد و تربتحیدریه و الیگودرز و شاهرود و کوهدشت و بهبهان و فردوس و تا جزیره خارک و لامرد و لردگان و دهگلان و رومشگان و نورآبادممسنی و شهررستم و… . از تجمع تکنفره اندیشمک با معلمی از لرستان(الیگودرز)! و تجمعی دو نفره در بندرعباس گرفته تا تجمعات دهها نفره و صدها نفره در شهرهای متعددی از ایران. این در حالی بود که تجمع ۳۱ تیرماه دو سال پیش با برخورد شدید امنیتی و در برخی نقاط با دستگیری تعداد زیادی از نفرات گردآمده با مشکل مواجه شده بود.
اما کانونهای صنفی معلمان در شهرهای مختلفی از کشور به مرور و دوباره و به خصوص به مدد شبکههای مجازی فعال شده و این قشرِ هم تحصیل کرده و فهیم و روشنفکر و هم زحمتکش و حقوق بگیر (دولت وبخش خصوصی)، توانستند ارتباط صنفی فعالی با یکدیگر پیدا کنند.
هر چند جنبش معلمان در ایران ریشههای تاریخی طولانیای دارد اما پس از فضای دهه شصت میتوان ردپای دوباره فعال شدنش را در دوران اصلاحات دید که با بیمهریهایی نیز از سوی اصلاحطلبان و فعالان رسانه ایشان مواجه شد.
کانونها و تشکلهای صنفی مختلف معلمان در و پس از دوران سخت هشت ساله دولت ویرانگر احمدینژاد کم و بیش توانستند به حیات خود ادامه دهند. زان پس نیز یکی از نهادهای حامی روحانی و دولتش بودند. آنها برخورد فعالی با انتخاب چندباره وزرای آموزش پرورش در مجلس قبل نیز داشتند. نهادهای صنفی معلمان علیرغم انتقادات فراوانی که به وزرای آموزش و پرورش و برخورد منفعل و بعضا فرصتطلبانه آنها با تشکلهای معلمان داشتند اما همچنان به تعامل و برخورد حمایتی- انتقادی خویش از دولت ادامه دادند. در حالی که مرتب زیر فشار نهادهای امنیتی؛ اطلاعات سپاه و وزرات اطلاعات دولت روحانی، قرار داشتند و برخی از رهبران فعال و سرشناسشان نیز ماهها و سالها در زندان ماندند.
در راستای همین برخورد تعاملی این فعالان بود که آنها در آستانه تدوین لایحه برنامه پنج ساله ششم در دیداری با نوبخت نظرات و پیشنهادات خود را با وی مطرح کردند. ایشان همچنین برخورد تعاملیشان با مجلس را تشدید کردند و در هنگام تدوین بودجه (سالهای ۹۴ و ۹۵ و ۹۶) برخورد فعالی داشتند. معلمان برنامه دیدار با نمایندگان موثر مجلس و اعضای کمیسیونهای مرتبط را نیز در دستور قرار دادند. اما آنها معتقدند علیرغم گفتوگوها و چانهزنیهایشان از یکطرف و تجلیلهای تکراری مسئولین از مقام و منزلت معلم و بیان مشکلات همیشگی مملکت که در موقعیتی حساس است و طرح مکرر تنگناهای شدید بودجهی آموزش و پرورش از طرف دیگر؛ هیچگاه وعدههای داده شده توسط مسئولین عملی نشده و اگر برنامههایی مثل موضوع رتبهبندی اجرا شده نیز هیچ کارکرد موثری در رفع نارساییها و کاستیهای نظام مالی ، آموزشی ومعیشتی آنان نداشته است.
معلمان در رابطه با مجلس جدید حسن نیت همیشگی خود را تکرار و تشدید و برخورد تعاملیشان را فعالتر کردند. در هنگام بحث از بودجه سال آتی آنها کمپین «بودجه عادلانه» را راه انداخته و طوماری با صد و ده هزار امضا فراهم آورند و به اطلاع هیئت رئیسه مجلس نیز رساندند. پس از تصویب بودجه اما آنها از پذیرش مطالبات خویش و اصلاح ردیفهای بودجه ناامید شدند و صبرشان به پایان رسید. در این هنگام بود که از سوی برخی معلمان مستقل پیشنهاد تجمع اعتراضی مطرح شد. این پیشنهاد هر چند به طور رسمی مورد پذیرش کانون صنفی معلمان قرار نگرفت اما از سوی برخی اعضای آن مورد تایید قرار گرفت. در این میان برخی نیز با غلظت و شدت و بعضی کمتر و بعضی بیشتر با این ایده مخالفت کردند؛ از زاویه امنیت و به خطر افتادن کانون صنفی تا احتمال شکست تجمع به علت عدم استقبال احتمالی از سوی معلمان و تبعات منفی بعد از آن تا منظرهای سیاسی و جریانی مدافعان دولت که از جمله ترس آن را داشتند که از سوی محافظهکاران مورد بهره برداری قرار گیرد و یا فشاری بر دولت روحانی وارد کند.
اما تجمع برگزار شده و استقبال معلمان و به خصوص گستره جغرافیایی آن بیشتر از حد انتظار بود. هر چند شاید در برخی از شهرها تعداد مشارکتکنندگان کمتر از تجمعات قبل بود اما در بسیاری از شهرها حضور معلمان چشمگیر و مسئولانه و قابل توجه بود. همچنین در بعضی نقاط از کشور نیز تجمع صورت گرفت که کمتر سابقه کنشهای میدانی از سوی فعالان صنفی وجود داشت.
این تجمعات که به صورت خودجوش و با پیشنهاد مستقل بخشی از معلمان، اعم از عضو یا خارج از کانون صنفی معلمان، صورت گرفت میبایست از سوی شعبات مختلف کانونهای صنفی، علیرغم تنوع نظرات در اینباره، مورد توجه و ارزیابی و جمعبندی قرار گیرد و نقاط قوت و ضعف آن بررسی شود. به عکس نباید این تجمع منشا اختلافی جدید ببین موافقان و مخالفان آن باشد و به تضعیف روند مطالبه محوری کلی جنبش معلمان بیانجامد. همگی اعم از موافق و مخالف این تجمع اهداف و درد و دغدغههای مشترکی دارند و در بین هر دو نظر عناصردرست و قابل توجهی وجود دارد که میتواند در پرتو تجربه اخیر مورد کاوش و جمعبندی جدیدی قرار گیرد: هم تجربه اخیر و هم نیاز کانونهای صنفی به ارتباط فعال با بدنه اجتماعیشان و تحرک و تعامل بیشتر درونی و هم نیاز کنشهای اعتراضی و طرح مطالبات و پیگیری مصرانه آنها از طرق گوناگون، به تشکل و همسویی و انسجام و همراهی دسته جمعی هرچه بیشتر با الزامات و صبوریهای خاص تصمیمگیری و تدارک هر حرکت جمعی و بالاخره نیاز و اهمیت و نقش تشکلهای شناسنامهدار و با هویت در پیگیری مطالبات و رسیدن به آنها.
خبرهای لحظهبهلحظه و تصاویر و گزارشهایی که از جایجای کشور در شبکههای مجازی معلمان منعکس میشد، خود به خوبی نشانگر همهچیز هست: از حضور شاغلان و بازنشستگان در این حرکت تا حضور فعال زنان، از حضور معلمان تا دیگر کارمندان آموزش و پرورش و شاغلان بخشهای خدماتی آن، از تهیه پلاکاردهای خودجوش با خواستههای مختلف اما تقریبا مشترک تا ابتکارهای متداول در این نوع تجمعات مانند نشستن معلمان سر سفرهای دراز اما خالی در بوشهر و یا طراحی پوستر سفره هفتسین ابتکاری در شیراز (متشکل از سینهایی چون سرکوب و سرافکندگی و سیهروزی و سرگردانی و …)، از جمع شدن تنها دو معلم در بندرعباس که یکی ایستاده و دیگری عکس گرفته و انعکاس همان عکس همراه با گلهگی از دیگر همکاران تا فیلمهای تهیه شده از تجمعات پرشور در برخی از شهرهای دیگر(که در کانال تلگرامی کانون صنفی معلمان در دسترس است) و یا ممنوع بودن گرفتن عکس در رشت و یا تنها ضبط و انعکاس صدای تجمع در یزد و …؛ همه این ها نشان میدهد معلمان جدا از اینکه میتوانند با انتقال خواستههای خویش به نهادهای رسمی چون مجلس و دولت، و دیدار و لابی و … بخشی از مطالبات خویش را بدست آورند؛ اما به یک هدف دیگر هم می رسند و آن همبستگی صنفی و ایجاد ارتباطاتی است که میتواند استمرار یابد و مهمتر از همه شوق و امیدی است که این کنشها با همیابی و همافزایی و ارتباط مستمر ایجاد میکند. این کنش را میتوان در کنار دیگر کنشهای ارتباطی و روحیه بخش قبلی معلمان در شهرهای مختلف کشور مانند کوهنوردیهای دستجمعی و خانوادگی قرار داد که شاید اینک به علت سرمای هوا مدتی است کمتر برگزار شده و خبری از آن منتشر میشود.
از یاد نبریم که کل فعالیتها و تجمعات معلمان قانونی، مسالمتآمیز و علنی و کاملا مدنی است و در پایان نیز شرکتکنندگان بدون واهمهای عکس دستجمعی میگیرند و در شبکههای مجازی منتشر میکنند.
حمایت جامعه مدنی در عمل نه در حرف
همگان میدانیم که در ایران دو پویش و جریان مهم وجود دارد: پویش ناراضیان سیاسی که خواهان آزادی و دموکراسی و رعایت حقوق شهروندی است و جریان ناراضیان اقتصادی که وسیعتر و گستردهتر است و اولویتاش بهبود وضعیت رفاهی زندگی روزمره خویش است. جداافتادگی این دو جریان یکی از نقایص مهم روند گذار به دموکراسی در ایران است. در این باره بارها بحث شده است. یکی از ریشههای این جداافتادگی نیز تغییر گفتمان جریانهای موثر در جنبش روشنفکری و سیاسی از مطالبه عدالت در دهههای سی تا شصت به آزادی و دموکراسیخواهی در سه دهه اخیر است. این تغییر گفتمان البته در سطح جهانی اتفاق افتاده است. ولی وجود دارند گفتارهای سوسیال- دموکراتی که خواهان توامان و موازی آزادی و عدالت و همراهی توسعه سیاسی با توسعه اقتصادی اند و به آسیب یاد شده در روند دموکراسیخواهی دو دهه اخیر در ایران نیز واقفاند.
همچنین در فضای رسانهای و روشنفکری و سیاسی ایرانی شاهد اشارات گاهبهگاه به اهمیت رشد و تقویت جامعه مدنی هستیم. اما این سخن نباید در حد حرف باقی بماند بلکه باید مصداقی عملی پیدا کند. انعکاس البته فرصتطلبانه و ریاکارانه خبر تجمع ۱۹ اسفند معلمان در رسانههای محافظهکار و نیز جریان افراطی (علیرغم آنکه پشت صحنه سرکوب اکثر کنشهای مدنی همین جریان و نهادهای امنیتی و نظامیاش هستند) و کمتوجهی رسانههای جریان مقابل، تکرار مکرر نقصان و آسیبی است که در جنبش دموکراسیخواهی در ایران به علت غلبه گفتمان لیبرالی و فاصلهاش با گفتمان سوسیال–دموکراسی، وجود دارد.
همگان به یاد داریم که در دوران دولت آقای خاتمی نیز بسیاری از رسانههای اصلاحطلب و برخی از فعالان حامی دولت به شدت به حرکات اعتراضی معلمان بدبین بوده و آن را برساخته جریان راست میدانستند و بدان بیاعتنایی میکردند؛ اگر علیهاش سخن نمیگفتند. در حالی که آن جریان دارای استقلال و اصالت بود و جریان محافظهکار مقابل دولت حداکثر میتوانست در پی بهرهبرداری از اعتراضات و مطالبات این قشر باشد و نه بیشتر. اما این جنبش حقطلب و مستقل در سالها و دورههای بعد از دولت اصلاحات نیز ادامه پیدا کرد و با انباشت تجربه از حتی همان سوء استفاده تبلیغاتی جریان راست از خویش نیز حتیالمقدور جلوگیری کرد و در سالهای اخیر نیز رابطهای حمایتی-انتقادی با دولت روحانی داشته است. اما متاسفانه نه مجلس و نه دولت برخورد مثبت و فعالی با آنان و مطالباتشان نداشتهاند. مطالباتی که میتوانند در یک ارتباط متقابل مورد بحث و گفتگو قرار بگیرد و اصلاح و تعدیل شود و یا عینی و مهندسی گردد.
وزارت اطلاعات دولت روحانی همسو و همکار اطلاعات سپاه در برخورد با نهادها و کنشگران مدنی بوده است.
مطالبات تجمعات معلمان
مطالبات مهمی که تجمعات مختلف معلمان از جمله تجمع اخیر و نیز تشکلها و رسانههای مختلف معلمان مطرح میکنند بسیار روشن است و بارها هم مطرح و تکرار شده است.از جمله: بهبود وضعیت معیشتی و منزلتی معلمان شاغل و بازنشسته (در بخش دولتی و خصوصی)، دستمزد و حقوق بالای خط فقر برای همه از جمله نیروهای قراردادی و خدماتی و …، ترمیم و اصلاح دستمزدها هماهنگ با سایر کارکنان دولت، اصلاح ساختار بیمه معلمان، پرداخت به موقع پاداش پایان خدمت فرهنگیان، بهبود کیفیت آموزش، توقف روند پولی شدن آموزش و حفظ آموزش رایگان و برابر برای همه کودکان، رفع نگاه امنیتی به فعالان صنفی و آزادی آقای عبدی و لغو تبعید آقای علی اکبر باغانی و رفع همه احکام صادر شده در مورد آقای بهشتی و بازگشت به کار آقای بوداقیِ، بازگرداندن پولهای اختلاسشده صندوق ذخیره فرهنگیان، مشارکت معلمان در روند تصمیمگیریِ های مرتبط با خویش، تقویت تشکلهای مستقلِ، تبدیل وضعیت نیروهای غیررسمی به رسمی و …
فعالان سیاسی و فرهنگی در عمل و نه در حرف باید به تقویت جامعه مدنی در ایران بپردازند. انعکاس صدای این بخش پیشرو از جامعه مدنی ایران میتواند قسمت کوچکی از این مسئولیت باشد. تجمعات معلمان باید دیده شود هم از سوی حوزه مدنی و سیاسی و هم به خصوص از سوی حاکمان و قدرتمندان. آنها با مدنی و مسالمتآمیزترین شکل و رساترین صدا خواستههای روشن و قانونیشان را تکرار میکنند. آیا گوش شنوا و دیده بینایی هست؟ معلمان قابل و لایق گفتوگو هستند نه بازداشت و سرکوب.
حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هستهای، در تحریریه روزنامه بحثی…
بیشک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلویها در ایران برقرارشد تاثیر مهمی در…
کیانوش سنجری خودکشی کرد یک روایت این است که کیانوش سنجری، جوان نازنین و فعال…
ناترازیهای گوناگون، بهویژه در زمینههایی مانند توزیع برق، سوخت و بودجه، چیزی نیست که بتوان…
۱- چند روز پیش، مدرسه آزاد فکری در ایران، جلسه مناظرهای بین علیدوست و سروش…
آنچه وضعیت خاصی به این دوره از انتخابات آمریکا داده، ویژگی دوران کنونی است که…