زیتون-سینا پاکزاد: محمدجواد ظریف هنوز سعی میکند لبخند خود را موقع دیدارهای دیپلماتیک حفظ کند و دیپلماسی مبتنی بر تنش زدایی که الگوی عمل روحانی بود را با چهره و زبان بدن خود هم نمایش دهد اما او سال سختی داشت و خندههایش از ته دل نبود. ظریف انتظار داشت که بعد از رسیدن ایران و قدرتهای جهانی به یک توافق جامع بر سر برنامه هستهای٬ سرانجام زمان آرامش فرا برسد و جاده دیپلماسی هموارتر شود. حالا در انتهای سال ۱۳۹۵ نه فقط مسیر سیاستخارجی صاف نشده است بلکه موانع تازهای هم بر سر راه آن قرار گرفته است.
پایان زودهنگام خوشبینیها
امید و انتظار تیم دیپلماسی روحانی این بود که در پیامد توافق اتمی این شانس برای ایران وجود داشته باشد که در زمانی کوتاه به جایگاه از دست رفته خود در روابط بین الملل برگردد ولی تنها توفیق عمدهای که به دست آمد بازگشت به باشگاه صادرکنندگان نفت بود.
همین حالا هم آزمایشهای موشکی سپاه و نزدیک شدن قایقهای تندرو سپاه به ناوهای آمریکا در منطقه خلیج فارس به عنوان اقدامهایی ایذایی از سوی ایران مورد سرزنش ایالات متحده و حامیانش قرار گرفته است
اهمیت عادی شدن اوضاع در بازار نفت را هم البته نباید دستکم گرفت. پولی که از این بابت به خزانه کشور تزریق شد در ایجاد رشد اقتصادی و کاهش رکود تاثیر اساسی داشت ولی تیم دیپلماسی حسن روحانی به افقی دورتر فکر میکرد. استراتژی دولت در سیاست خارجی بر دو بال استوار بود که یکی افزایش همکاریهای منطقهای و دیگری کاهش تخاصم و عادی سازی رابطه با غرب به ویژه ایالات متحده بود.
توافق اتمی در ابتدا یک خوشبینی افراطی نسبت به گشایش کلیدی در روابط خارجی ایران پدید آورد ولی به سرعت مشکلاتی نمایان شد که آن امیدها و خوشبینیها را به حاشیه راند. سال ۱۳۹۵ در واقع پایان این خوشبینیها و برخورد قطار دیپلماسی به سنگهای سخت واقعیت بود.
موانع غیرمنتظره
از ابتدا هم تردیدی وجود نداشت که پایداری توافق اتمی در سایه اراده سیاسی کشورهای امضا کننده تضمین میشود. نقش ایالات متحده در این توافق به عنوان طرف اصلی مذاکرات هم بر تصمیمگیران سیاستخارجی ایران از ابتدا روشن بود. بنابراین در فضای پر ابهام پیش از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا این بلاتکلیفی درباره آینده توافق را میشد در ادبیات مسوولان ایرانی مشاهده کرد. آنها گرچه در ظاهر سعی میکردند که اوضاع را عادی نشان دهند ولی در عین حال نسبت به بروز سناریوی غیرمحتملی چون ریاستجمهوری دونالد ترامپ هم بی تفاوت نبودند.
حالا که ایالات متحده تصمیم به مداخله مستقیم نظامی گرفته است این احتمال وجود دارد که کار برای سپاه قدس و نیروهای تحت امرش در سوریه سختتر شود
بحث از این که ایران آمادگی دارد در صورت نقض تعهد از سوی طرف مقابل به سرعت برنامههای اتمیاش را از سر بگیرد بارها از زبان دیپلماتها شنیده شد. حتی تا قبل از انتخاب ترامپ هم اوضاع چندان آرام نبود و تندروها در تهران و واشنگتن از هیچ اعمال فشاری برای ضربه زدن به توافق فروگذار نمیکردند. حالا با تغییر کادر رهبری در آمریکا یک تردید اساسی درباره آینده توافق به دست آمده است و سال ۱۳۹۶ را میتوان سالی حیاتی برای آن دانست. پیشبینی میشود که کنگره و سنای تحت اکثریت جمهوریخواهان دست به اعمال تحریمهای تازه غیرهستهای علیه ایران بزند که گرچه خلاف متن برجام نیست ولی با روح آن مغایرت خواهد داشت و بنابراین حساسیت تندروها در ایران را به شدت تحریک خواهد کرد.
همین حالا هم آزمایشهای موشکی سپاه و نزدیک شدن قایقهای تندرو سپاه به ناوهای آمریکا در منطقه خلیج فارس به عنوان اقدامهایی ایذایی از سوی ایران مورد سرزنش ایالات متحده و حامیانش قرار گرفته است. حرکتهایی از این دست میتواند سیاست خارجی ایران در سال آینده را با دستاندازهایی به مراتب جدیتر روبرو کند.
تنشهایی که فروکش نکرد
الگوی عمل روحانی در دیپلماسی منطقهای هم تا این جای کار ناکام بوده است و او نه تنها نتوانست مهمترین برنامهاش یعنی تنشزدایی با کشورهای منطقه را عملی بکند بلکه خصومت با عربستان به عنوان اصلیترین رقیب در منطقه به دشمنی با این کشور بدل شد و یارکشیهای ریاض هم کار را برای ایران سخت تر کرد. بحران سوریه و یمن که جمهوری اسلامی در آن مشارکت نظامی مستقیم و غیرمستقیم دارد هم بدون رسیدن به هیچ راه حل سیاسی ادامه یافته و برای هیچ کدام از این دو بحران هم پایانی امیدوارکننده متصور نیست.
وضعیت به ویژه در سوریه آنقدر نامطمئن است که نمیتوان تشخیص داد موازنه قدرت در نهایت به کدام سو خواهد بود. حالا که ایالات متحده تصمیم به مداخله مستقیم نظامی گرفته است این احتمال وجود دارد که کار برای سپاه قدس و نیروهای تحت امرش در سوریه سختتر شود. در وضعیت پیشرو به نظر نمیرسد که قدرتهای جهانی بخواهند به ایران وزن و جایگاهی به عنوان یک طرف حل منازعه در بحران سوریه بدهند و انتظار میرود دوباره حلقه اتحاد ریاض و واشنگتن در سوریه قدرتمندتر شود.
انتخابات و ترسهای روحانی
حسن روحانی میخواست با یک تیر دو نشان بزند و از توافق هستهای به سرمایهگذاری خارجی برسد و اقتصاد در حال سقوط و ورشکسته به جای مانده از دوران احمدینژاد را سامان دهد. او حالا در ماههای پایانی نخستین دوره از ریاستجمهوریاش با عتاب و خطاب آیتالله خامنهای روبروست که میگوید نباید به سرمایههای خارجی دل بست و تنها راه نجات فقط «اقتصاد مقاومتی» است. شنیدن چنین عتابی از سوی رهبری برای روحانی قطعا خوشایند نیست. برنامههای او آنچنان که دلخواهش بوده پیش نرفته است و به رغم آن که اوضاع از نظر آماری آرامتر شده است ولی اگر توافق اتمی توانسته بود به جذب سرمایههای خارجی هنگفت در اقتصاد ایران بیانجامد امروز روحانی با خیالی آسودهتر خود را برای رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری آماده میکرد.
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…
تردیدی نیست که تداوم نزاع اسرائیل و فلسطین که اینک منطقهی پرآشوب و بیثبات خاورمیانه…
تصور پیامدهای حمله نظامی اسرائیل به ایران نیروهای سیاسی را به صفبندیهای قابل تأملی واداشته…
ناقوس شوم جنگ در منطقۀ خاورمیانه بلندتر از هر زمان دیگری به گوش میرسد. سهگانۀ…