به نام نامی بهار

محمد رهبر

حتی در این جا که هستم در این سرزمین برف، که هنوز می‌بارد، عطر سبز بهار شنیدنی است.

زیر پوست برف، راز سبزی است که آشکار خواهد شد. بهار در این حوالی قطب، به صبر می‌نشیند ، آرام آسمان را نگاه می‌کند و عاقبت در همدستی با خورشید که گرم و پر حوصله شده، روزی از همین روزها، بهار از در و دیوار می‌آید موی آشفته و خندان لب و مست.

اما و هزار اما که دلمان جای دیگر است. بنفشه اگر هست شیرازی و بهار ایرانی است. قدم‌گاه بهاران را آن‌ها می‌بینند که منتظرند. ارزیدن به انتظار است، به خواستن به شب زنده‌داری ، وگرنه سال این عزیزانِ غربی در یک شب سرد چهار ماهِ پیش آمد و رفت ، من حواسم نبود و ساعت ۱۲ شد و هیاهو بلند.

برای من ایرانی که از دیار حبیب‌ام نه از بلاد غریب، هنوز بوی عیدی و دلِ دلِ اسفند و عطر خوش رازناکی که در لحظه‌ها می‌پیچید و غبار بی‌وزنش روی سبزه‌ها می‌نشیند، از سمت و هوایِ سرزمین مادری و خانه پدری است.

چه سخت است به موازات دل زندگی کردن ، دل جایی و تن جایی، در این سال‌ها که از ایران دوریم نه خاطره می‌سازیم و نه ریشه می‌دوانیم. بهار که می‌آید یعنی تو دور شدی و زمان ایرانی‌ات در خیابان‌های جوانی و کوچه‌های کوچکی و میان خانواده و دوستان که هر وقت عکس‌شان را می‌بینی سپیدی موشان بیش‌تر و قدشان خمیده‌تر می‌شود، بی تو می‌گذرد و گل بی‌رخ یار خوش نباشد.

به رسم نوروز و با ایمان شکسته و امیدِ به بهار آفرین، دعا و آرزو را بر هم آمیزیم.
ای کاش که این سال، استبداد ترک بر دارد، مثل همین یخ زمستانی که آرام می‌شکند و جوانه می‌دمد. زیر این پوست چروکیده نظام ، هزار رخسار پنهانِ جوان است و آرزو اینکه ظاهر و باطن ایران یکی شود.

چه خوب است دعا کنیم برای نازنین بزرگانی که سایه سارشانِ سال آتی و سال‌ها بر سرمان باشد از پدر و مادر و بزرگان و خویشان تا فرهیختگان و نوادر سیاست و اخلاق و دین و علم .
خدای حفظ کند میر حسین و رهنورد و کروبی را .

خدای طول عمر دهد به معلمان ما جناب عبدالکریم سروش و مجتهد شبستری و محمد خاتمی و داریوش آشوری و شفیعی کدکنی و محمد علی موحد و بسیاری دیگر که در یاد هستند و نامشان زمزمه .

امید که امسال صداقت و راستگویی بدرخشد و زبان امثال صادقی، نماینده مجلس بی‌لکنت شود در بیان حق و جناب مطهری جسارتی بیشتر از این یابد و بلکه محمد رضا عارف هم به حرف آید.

امید اینکه که رشته عقلانیت و تدبیر در همین حد و قدر از هم نگسلد و دوباره کشور در پرتگاه نایستد.

خدای را بخوانیم که اگر عمری هست به کار نیک بگذرد و بی‌آزاری و اعتدال بهاری .

امید که باز ایران ، ایران شود و هزار امید که خسته دلان مهاجر نیز بتواند به خانه بازگردند و نه زندان باشد و نه زندانبان.

نوروز بر شما خواننده نازنین که این مدت حوصله و لطف کردی و خواندی و نظر پاک خطاپوش داشتی و گذشتی خجسته و فرخنده باد.

گرچه دوریم از بساط قرب همت دور نیست
بنده شاه شماییم و ثنا خوان شما

https://youtu.be/rrfpEVz1ZS0

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

3 پاسخ

  1. با بهترین درودها و شادباش های نوروزی به محمد رهبر عزیز با آن نثر زیبا ، دوست داشتنی ، موشکاف و درعین حال واقع گرای اش. همچنین به دست اندرکاران سایت زیتون که هرچند گرایش دینی یا ملی-مذهبی دارد که با دیدگاه های سکولار سیاسی و فلسفی من زاویه دارد، اما آزاد اندیش است و هیچ نظر و کامنت مخالف غیرهتاکی را حذف نمی کند.
    امیدوارم در سال نوی خورشیدی پربارتر و جامع-نگرتر باشید و از نویسندگان وصاحبنظران غیرمذهبی بیشتری، همچون مهرانگیز کار، نوشابه امیری، هوشنگ اسدی و دیگران مقاله و مطلب منتشر کنید.

  2. نوروز مبارک. ممنون از این قلم شیوا و بین دل انگیز. جملهٔ آخر شما که تشکر از چشم خطا پوش دارد در فرهنگ ما ریشه دارد و به نظرم خود یک مشکل است. اگر کسی‌ اشکال شما را نگفت کار مثبتی نکرده و هم زمان، انتقاد مو شکافانه که یک خصلت غربی بسیار مثبت است باید یاد گرفت و استقبال کرد.

  3. احسنت! قدمی به جلو بود از محمد رهبر. در پرهیز از منفی نویسی!
    امید و آرزو را با فکر و طرح و نقشه و برنامه، آنهم گام به گام! باید پیش برد. دعا هم باید کرد.
    ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم.

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

دکتر بیژن عبدالکریمی جزو معدود اندیشمندان و فلسفه‌ورزانی است که اغلب تلاش می‌کند اخلاق‌مدارانه، در اندیشه‌ورزی و کنشگری‌اش، با پرهیز از رادیکالیسم و اتخاذ رویکرد بینامرزی، میان گفتمان‌های مختلف و متضاد ایرانی، نوعی سازش و

ادامه »

بسیاری از شهروندان و بازیگران اقتصادی اعم از مصرف‌کننده، سرمایه‌گذار، تولیدکننده از خود می‌پرسند که چرا با هر تکانه در بازار ارز، قیمت‌ها در

ادامه »

«دحترِ هفت-هشت ماهه‌ای سرش را گذاشته است روی شانه‌ی چپِ مادر، سرش روی شانه‌ی راست‌ش خم شده است و پنداری

ادامه »