۱.ابراهیم رییسی بازی دو سر بردی را با انتخابات ریاستجمهوری یازدهم آغاز کرده است. فعالان کمپین «رییسی بیا» میگویند که او پس از نشست آتی جمنا در این پنجشنبه، رسما کاندیداتوری خودش را اعلام خواهد کرد.محمد حسینی، عضو هیات رییسه جمنا هم گفته رییسی برنامه خود را برای ریاستجمهوری به آنها ارایه داده است. اگر این ادعا درست باشد، انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم، شاهد دوگانهی رییسی-روحانی خواهد بود. همین که رییسی توانسته است در فرصتی کوتاه، در قامت جدیترین رقیب رییسجمهور مستقر ظاهر شود، برای او یک «برد تمام» است. شخصیتی که تا چند ماه پیش کمتر کسی در سطح جامعه او را میشناخت، از شهرتی برخوردار شده است که استعداد رسیدن به بالاترین مناصب سیاسی را دارد. رییسی اگر کاندیدا شود، سازمانهای رای سپاه و بنیادها و نهادهای تحت امر رهبری را در اختیار دارد. نقطهای روشن برای حمله ندارد، حضورش در هیات مرگ اعدامهای ۶۷، چنان «تابو» است که در رقابتها و رسانههای رسمی هیچ رقیبی نمیتواند از آن بهرهبرداری کند. حضور ولو کوتاه مدت او در امپراتوری آستان قدس رضوی، دسترسی او به منابع عظیم مالی و شبکه از شرکتها و موسسات را فراهم ساخته است که میتوانند بهترین پوشش برای فعالیتهای انتخاباتی و ارتباط او با تودهها، بدون نظارت دولتی باشند. عمامهاش سیاه است و سیمای مقبولی دارد و شباهت ویژهای به رهبر جمهوری اسلامی دارد. برای کمحرفی و ناطق نبودن او، میتوان هالهای از ابهام و تقدس ساخت. به تازگی از رهبری حکم گرفته است و تردید در حمایت رهبری از او کار آسانی نخواهد بود. از طرفی دیگر رییسی حتی اگر کاندیدای ریاست جمهوری یازدهم هم نشود، استعداد جانشینی رهبر یا ریاست جمهوری ۱۴۰۰ را هم از خود بروز داده است. از ارادهی پنهان نظام برای این چهرهسازی که بگذریم، این موفقیت، بیش از هر چیز مدیون بازی ماهرانهی او با رسانهها است.
۲. حمید بقایی، در عرض یک ماه از مجرمی بالقوه که پرونده اتهامی او هنوز بسته نشده، به کمک چند پیام به ظاهر مضحک و خندهدار، به کاندیدایی بالقوه تبدیل شده است. در حالی که همه کم و بیش از رد صلاحیت این کاندیدا اطمینان دارند اما بیش و کم هم نمیتوانند او را نادیده بگیرند. بقایی تایید صلاحیت نمیشود، اما اگر تایید صلاحیت میشد، کاندیدایی جدی بود که با همین چند وعدهی ساده و خودمانیاش مانند یارانه ۲۵۰ هزار تومانی، راه دادن اهل سنت به کابینه و چهار مشاور برای اقلیتهای دینی، هیچ رقیبی از شر او در امان نبود. بقایی هم تا به این لحظه برندهی ماجراست. نمرهی او، احمدی نژاد و مشایی تا به امروز در بازی دادن رسانهها، ۲۰ است.
بیشتر بخوانید:
۳. حسن روحانی از کاندیدایی نه چندان مطرح سال ۹۲، به کاندیدای اول پیروزی تبدیل شده است. مهارت روحانی در این دوره، برای حمله به دیگران کاربردی نخواهد داشت چرا که خود این بار در موضع دفاع نشسته است. خیال خوش حسن روحانی برای پیروزی آسان، کمکم زایل میشود و کار او در این دوره سختتر از دور پیش است. چهار سال از احمدی نژاد گذشته است و دیگر به صرف حمله به کارنامهی او نمیتوان محبوبیتی کسب کرد. شعار رفع حصر که حسن روحانی را برای «جنبش سبز» رویینتن میساخت، به چشم اسفندیار او تبدیل شده است. روحانی دیگر نامی از شجریان و خاتمی نمیتواند ببرد که کاری برای رفع محدودیتهایشان نکرد. تحریمهایی که او را برای رهبری نظام قابل تحمل و پذیرفتنی میساخت، از میان رفتهاند. برجام، همان اندازه که میتواند برایش رای بیاورد، میتواند رایهایی را هم از او بگیرد. موج رد صلاحیت هاشمی و حمایتاش از روحانی وجود ندارد. تیم روحانی و نزدیکانش، مهارتی در استفاده از رسانهها ندارند و … با این همه حسن روحانی رییسجمهور است و از حمایت زودهنگام اصلاحطلبان برخوردار شده است، حمایتی که میتواند برگ برنده او در انتخابات پیش رو باشد.
۴. تلگرام، رسانهای برای شایعه و خبر. شمشیر دو لبهای که اگرچه انحصار خبری صدا و سیما را شکسته است و سانسور را تقریبا از میان برده است، اما از جنس جامعه است و مستعد هر نوع خبرسازی.مصداق یار بی وفاست و دوست اهل ریا و رفیق نیمهراه. تلگرام اگر «رسانه اصلی» نمیبود، اصلیترین رسانه برای همهی کاندیداهایی بود که حرفی برای گفتن دارند و مجامع رسمی آنرا نمی پسندند.
حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هستهای، در تحریریه روزنامه بحثی…
بیشک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلویها در ایران برقرارشد تاثیر مهمی در…
کیانوش سنجری خودکشی کرد یک روایت این است که کیانوش سنجری، جوان نازنین و فعال…
ناترازیهای گوناگون، بهویژه در زمینههایی مانند توزیع برق، سوخت و بودجه، چیزی نیست که بتوان…
۱- چند روز پیش، مدرسه آزاد فکری در ایران، جلسه مناظرهای بین علیدوست و سروش…