رئیسی؛ شوخی‌شم قشنگ نیست

وب‌سایت فارس‌نیوز نوشته که «ابراهیم نبوی خواهان برخورد اسلامی با آیت‌الله رئیسی در مورد اعدام‌های سال ۶۷ شد.» این مطلب اتفاقا روز چهاردهم یا پانزدهم فروردین در سایت فارس‌نیوز منتشر شد، طبیعتا من فکر کردم این نوشته را به عنوان دروغ سیزده منتشر کرده‌اند، کمی خندیدم، اما بعد یادم آمد که معمولا برای دروغ سیزده، افراد ظرافت و دقت بیشتری به کار می‌برند و حداقل در مورد تنظیم خبر و نوشته چیزهایی را می‌گویند که دروغ بودن خبر از همان آغاز داد نزند. مثلا این‌که ابراهیم نبوی خواهان « برخورد اسلامی» شده است. اصلا چنین چیزی از من بعید است. من چون برخورد اسلامی را می‌شناسم و هنوز جای برخورد اسلامی که قبلا همان دستگاه قضایی آقای رئیسی با من و بقیه روزنامه نگاران کرده، درد می‌کند، امکان ندارد، خواهان برخورد اسلامی با هیچ کسی بشوم، حتی بدترین دشمنم. به هر حال چه این خبر به عنوان دروغ سیزده نوشته شده باشد، یا نه، طبیعی است که صحت ندارد.

اول این‌که؛ آنچه من در یک مصاحبه درباره قتل‌های ۱۳۶۷ گفته بودم و بارها مورد سوء استفاده قرار گرفت، هیچ شک و شبهه‌ای در گفته‌های من درباره این‌که این قتل‌ها جنایت بوده و جنایت بدی هم بوده و عاملین آن اعم از حجت الاسلام رئیسی و پورمحمدی و دیگران، عمل جنایت‌کارانه‌ای انجام دادند، ندارد. این آقای حجت‌الاسلام رئیسی هم که به عنوان تحفه حرم امام رضا وارد صحنه شده و قرار است رقیب روحانی باشد، قطعا موجودی است خطرناک که نه فقط بخاطر نقشی که در گذشته داشته، بلکه بخاطر نقشی که هم اکنون هم دارد، باید جدی گرفته شود و مردمی که نسبت به سرنوشت خودشان حساس هستند، باید از این‌که او به قدرت برسد، از خود واکنشی جدی نشان دهند و نگذارند که احتمال انتخاب او که « شوخی‌شم قشنگ نیست» جدی شود. بنا براین اگر چه گفتن ندارد، اما محض اطمینان عرض می‌کنم که من اصولا هیچ حرفی درباره حجت‌الاسلام رئیسی نزدم، جز برخی اظهار نظرهای خصوصی که آنها هم این‌قدر بی‌ادبانه بوده که حاضر نیستم بنویسم. به گمان من اگر بقایی و میرسلیم و فتاح و قاسمی در نقش غرضی سابق شوخی‌های انتخاباتی به شمار می‌آیند، اما رئیسی شوخی‌شم قشنگ نیست. و من حتی اگر نمی‌خواستم در این انتخابات طرف روحانی باشم و نقش فعالی در انتخابات بازی کنم، بخاطر اینکه از این شوخی به نام رئیسی خوشم نمی‌آید حتما این کار را خواهم کرد.

بیشتر بخوانید: 

دوم این‌که؛ به عزیزان گلگون کفنی که خبرهای فارس را تهیه می‌کنند پیشنهاد می‌کنم وقتی می‌خواهند از کسی سوء استفاده کنند، به جای اینکه بنویسند «‌اصلاح‌طلب فراری ساکن ارواین آمریکا» بنویسند «یکی از اصلاح طلبان ساکن ارواین» که حداقل خبرش تاثیری داشته باشد. یعنی خبرنگار این‌قدر بی‌فکر و عقب‌مانده می‌شود؟ لااقل از کسی وقتی می‌خواهید سوء استفاده کنید، به او احترام بگذارید. مثل اینکه کسی بگوید من این‌قدر خوبم که این مردک پفیوز هم مرا قبول دارد. این شد حرف!؟

سوم این‌که؛ آنچه من در گذشته درباره قتل‌های سال ۱۳۶۷ گفتم هیچ ربطی به محکوم بودن آن قتل‌ها ندارد و اصولا حرف من درباره نداشتن حافظه تاریخی هم بد فهمیده شد و هم بد گفته شد. قسمتی که بد فهمیده شد را من نمی‌توانم کاری بکنم، ولی بابت آن قسمتی که من بد گفتم از همه مردم و قربانیان سال ۱۳۶۷ که بخاطر بیان بد من احساس بدی پیدا کردند، عمیقا عذر می‌خواهم و از آنجا که من فعلا تا همین سه ثانیه قبل زنده و گنده نشستم و دارم حرف می‌زنم خودم هم زبان دارم و هم قلم و هم رسانه دارم، نیاز به وکیل و وصی ندارم. آقای رئیسی به عنوان یکی از عوامل سیاه‌کاری‌های قوه قضائیه قطعا در جنایات سال ۱۳۶۷ نقش تاریخی زشت و انکارناپذیری دارد.

چهارم اینکه؛ در خبر مربوطه خبرگزاری فارس نوشته شده که « نبوی استدلال می‌کند پس از سی سال حتی فرض اینکه آیت‌الله رئیسی در این حوادث دخیل بوده هم نمی‌تواند مبنایی برای ترور شخصیت ایشان شود… نبوی می‌گوید همه باید به فردای میهن‌مان بیاندیشیم و با تکیه بر اصلاحات ضروری جامعه فردای روشن تری را برای ایران بسازیم.» جهت اطلاع عرض می‌کنم که خودم این جمله‌ها را اولین‌بار است که می‌شنوم. این‌که من درباره آقای رئیسی استدلال کرده باشم، مستلزم این است که من درباره او فکر کرده باشم و من اصلا درباره او تا حالا فکر نکردم و هیچ حرفی نزدم، البته آدم ممکن است وقتی حالش خوب نیست و دو تا گیلاس بیش‌تر چیده باشد و البته مصرف گیلاس کلا خوب نیست، ممکن است حرف‌هایی بزند که بعدا یادش برود، ولی حتی اگر آدم گیلاس هم خورده باشد، نوشته آدم باید یک جایی باشد که به استناد آن بگویند تو فلان جا فلان حرف را زدی، حالا با گیلاس یا بدون گیلاس. من اصولا و مطلقا کلمه‌ای درباره حجت الاسلام رئیسی و انتخابات تاکنون نگفتم و این اولین نوشته من در این مورد است. ضمن اینکه من مدت‌هاست که با خوردن گیلاس سردی می‌کنم و مدت‌هاست گیلاس نمی‌خورم.

در پایان ذکر این نکته لازم است که تصور این‌که آقای رئیسی به فکر اصلاحات برای ایران باشد، مثل این است که فرض کنیم آیت الله مصباح قرار است برگزار کننده مسابقه دختر شایسته سال آینده شبکه من و تو بشود، البته از آقای مصباح شاید اندکی بعید نباشد، اما از رئیسی حتما بعید است.

برای انتخابات آینده تکلیف مردمی که به آینده ایران فکر می‌کنند معلوم و روشن است. حسن روحانی در چهارسالی که مصدر کار بوده تا آنجا که ممکن بود در متوقف کردن روند سقوط اقتصاد و وضعیت سیاسی ایران کوشش کرده و مطمئنا در چهارسال بعدی کارهای بهتری خواهد کرد. خوش‌بختانه اصلاح‌طلبان هم از بازی‌های پیشین دست برداشته‌اند و رقبای موازی مانند کروبی و عارف و معین برای خودشان خلق نمی‌کنند، ولی همه باید بدانند که حسن روحانی نه فقط به حضور مردم، بلکه به حضور وسیع و گسترده و فعال نیاز دارد و یقین دارم همین اتفاق خواهد افتاد.

Recent Posts

معاویه: یک عرب ایرانی یا مسیحی؟

مسعود امیرخلیلی

۱۳ آبان ۱۴۰۳

آقای خامنه‌ای، ۱۳ آبان و شورای‌ نگهبانِ جهان

۱۳ آبان در تاریخ جمهوری اسلامی روز مهمی است؛ نه از آن جهت که سفارت…

۱۳ آبان ۱۴۰۳

آیا پذیرفتگان دیکتاتوری مقصرند؟!

در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که…

۱۳ آبان ۱۴۰۳

روز جهانی وگن؛ به یاد بی‌صداترین و بی‌دفاع‌ترینِ ستمدیدگان!

امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندی‌ها و خودآگاهی‌هایی است…

۱۲ آبان ۱۴۰۳

اسرائیل؛ درون شورویه و بیرون مستبده!

درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…

۰۸ آبان ۱۴۰۳