حکایت بعضی اصلاحطلبان و کاندیداتوری ابراهیم رئیسی حکایت پدری است که اسم بچهاش را گذاشت رستم و میترسید صدایش کند. اصلاحطلبان در ماههای اخیر احتمال جانشینی رییسی در صورت فوت آیتالله خامنهای را پررنگ کردند و حالا که وی برای انتخابات ریاست جمهوری اعلام کاندیداتوری کرده است از شکست حسن روحانی در برابر او نگران هستند.
حتی تا همین چند روز پیش هم فرضیه کاندیداتوری وی از سوی برخی اصلاحطلبان زیر سوال بود چرا که به زعم آنان رئیسی خود را در جایگاه رهبری آینده جمهوری اسلامی میبیند و پا به میدانی نمیگذارد که ریسک شکست را برایش به همراه داشته باشد. وقتی هم که احتمال کاندیداتوری وی قوت گرفت باز یک فرضیه فرعی دیگر در بین اصلاحطلبان تقویت شد مبنی بر این که شاید «نظام» قرار است به هر ترتیبی شده از او حمایت کند و او را به ریاست جمهوری برساند.
قرینهسازیهایی هم بین رئیسی و احمدینژاد انجام شد و این تئوری قوت گرفت که مهندسی انتخابات ممکن است به گونهای پیش برود که رییسی با به هر ضرب و زوری شده از صندوقهای رای بیرون بیاید. مهمترین پشتیان رئیسی در انتخابات پیش رو احتمالا همین شانس پیروزی است که اصلاحطلبان برای او در نظر گرفتهاند.
بیشتر بخوانید:
سایر کاندیداهای احتمالی اصولگرایان یعنی افرادی چون محمد باقر قالیباف و سعید جلیلی سابقه شکست در برابر روحانی را دارند و داوطلبان دیگر از جمله مهرداد بذارپاش و عزتالله ضرغامی و علیرضا زاکانی اساسا از آن وزن و اعتباری برخوردار نیستند که بتوانند خطری جدی در مقابل روحانی ایجاد کنند. شانس تایید صلاحیت حمیدرضا بقایی که طیف احمدینژادیها را در انتخابات نمایندگی میکند هم آنقدر کم است که اساسا جای نگرانی برای حامیان دولت ندارد.
اصلاحطلبان از این زاویه حق دارند که رئیسی را مهمترین رقیب انتخاباتی روحانی تلقی کنند ولی سطح نگرانیشان از امکان رای آوری وی و پیوند دادن این موضوع به احتمال جانشینی آیتالله خامنهای به نظر اغراق شده و نامتوازن است. رئیسی همانطور که از در بیانیه اعلام حضورش در انتخابات هم مشخص است هیچ گفتمان تازهای را نمایندگی نمیکند و کلیدواژههایش یعنی مبارزه با فقر و فساد و تبعیض دقیقا همان عناصری است که در ادبیات احمدی نژاد در سال ۱۳۸۴ هم وجود داشت.
او به طور مشخص دنبال رای فرودستان در انتخابات است ولی نهایت تلاشش در این جلب توجه به توزیع آرد در بین مردم خوزستان٬ توزیع غذای نذری از بودجه استان قدس برای مردم مشهد و دیدار با خانوادههای کم بضاعت در استان خراسان خلاصه شده است. تیم مشاوره و تبلیغات وی در انتخابات هم کسانی نیستند که بتوانند با تمایلات طبقه متوسط جامعه ارتباط برقرار کنند. سابقه تیره و تار رئیسی در حوزه حقوق بشر و موضعگیریهای صریح وی در ضدیت با آزادیهای اجتماعی هم او را به چهرهای بسیار پر دافعه برای بدنه رای دهندگان تبدیل خواهد کرد.
در نتیجه درست است که او از جهت پدیده بودن در انتخابات ریاست جمهوری با محمود احمدینژاد قابل مقایسه است اما امکان رای آوریاش ابدا مانند او نخواهد بود. احمدینژاد در سال ۸۴ علاوه بر این که گفتمان حامی طبقه فرودست را نمایندگی میکرد در موضوعهایی مانند حجاب بین خود و سایر اصولگرایان فاصله گذاری میکرد و خود را حامی آزادیهای اجتماعی جا میزد.
او همچنین به دلیل نداشتن لباس روحانیت در مقابل علی اکبر هاشمی رفسنجانی که نماینده تام و تمام وضع موجود تلقی میشد از قابلیت بالا برای پیروزی برخوردار بود. ویژگیهای او ابدا در رئیسی وجود ندارد و علاوه بر اینها رئیسی قدرت سخنوری احمدینژاد را هم ندارد و یک خطیب معمولی است و نمیتواند شوری در مستعماناش ایجاد کند. اصلاحطلبان و میانهروها راه دشواری برای شکست دادن او در انتخابات پیش رو نخواهد داشت و ترس و نگرانی بیش از اندازه از رای آوری او چندان معنادار نیست. او رستم دستان این انتخابات نیست و داستان او بعد از شمارش آراء به پایان خواهد رسید.
در حالی که بیش از دو سال از جنبش "زن، زندگی، آزادی"، جنبشی که جرقه…
بیانیهی جمعی از نواندیشان دینی داخل و خارج کشور
رسانههای گوناگون و برخی "کارشناسان" در تحلیل سیاستهای آینده ترامپ در قبال حاکمیت ولایی، بهطور…
زیتون: جلد دوم کتاب خاطرات طاهر احمدزاده اخیرا از سوی انتشارات ناکجا در پاریس منتشر…