زیتون- آناهیتا بختیار: مهلت ثبتنام دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری به پایان رسید و ۱۶۳۶ نفر برای حضور در انتخابات ثبتنام کردند، ۱۴۹۹ مرد و ۱۳۷ زن.
با پایان یافتن مهلت ثبتنام و مشخص شدن چهرههای حاضر و غایب در انتخابات، آرایش سیاسی نیروهای سیاسی٬ شفافتر از قبل شده است. گرچه هنوز باید در انتظار شورای نگهبان و نتیجه بررسی صلاحیتها بود، اما میتوان آرایش ابتدایی نیروها را در آن حدس زد.
انتخاباتی که برخلاف تصور چند ماه پیش، خالی از افتوخیز نیست و به نظر میرسد حسن روحانی برای ادامه فعالیت در مقام ریاست جمهوری، کار آسانی پیش رو ندارد.
اصلاحطلبان و حامیان دولت: یکی مرد جنگی و چهار نفر
اصلاحطلبان پیش از نوروز اعلام کرده بودند که نامزد نهایی آنها برای انتخابات ریاستجمهوری حسن روحانی است. در واقع مجموعه نیروهای اصلاحطلبان، اعتدالگرایان و حتی برخی جریانهای اصولگرا – نظر حامیان علی لاریجانی – مشکلی برای معرفی نامزد خود در انتخابات نداشتند، چه رییسجمهوری مستقر پرشانسترین نامزد – یا یکی از شانسهای اصلی – برای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری آتی است.
آنچه اما میان نیروهای اصلاحطلب و حسن روحانی اختلاف ایجاد کرد، بحث ورود نامزدی اصلاحطلب برای حمایت از روحانی در عرصه انتخابات بود. برخی نیروهای نزدیک به اصلاحطلبان بر این عقیده بودند که این جریان سیاسی نمیتواند بدون نامزدی که گفتمان آنها را نمایندگی کند، انتخابات را پشت سر بگذارد.
با توجه به اینکه پیش از این از جهانگیری نقل شده بود که بدون مخالفت روحانی در انتخابات حاضر نخواهد شد، میتوان حدس زد که روحانی در نهایت با حضور معاون اول خود در انتخابات موافقت کرده است
آنها همچنین معتقدند نیاز به حضور فردی در کنار روحانی دارند تا در صورت بروز هرگونه اتفاق غیرمترقبه، نامزد دیگری در انتخابات داشته باشند. آنها همچنین با اشاره به حضور احتمالی چند نامزد اصولگرا لااقل تا مقطع مناظرههای تلویزیونی، معتقدند حضور یک نامزد اصلاحطلب میتواند به روحانی در مناظرهها و پاسخگویی به انتقادهای رقیب، کمک کند.
در ماههای اخیر نامهای مختلفی برای حضور در انتخابات به عنوان نامزد پوششی مطرح شدند: از اسحاق جهانگیری و محمدباقر نوبخت از میان اعضای دولت تا علی مطهری و مسعود پزشکیان از میان نمایندگان مجلس. نامهای دیگری نیز از میان سیاسیون قدیمیتر به عنوان نامزد احتمالی مطرح شد.
آنچه اما این پروژه را به تاخیر انداخت، مخالفت روحانی با چنین ایدهای بود. نیروهای اصلاحطلب – که جمع شدن آنها زیر چتر شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان باعث گلایه برخی احزاب و گروههای اصلاحطلب شده – از سویی نمیخواستند از همان ابتدا پرچم مخالفت با روحانی را بلند کنند و از سوی دیگر علاقهای به عدم حضور در انتخابات نداشتند. از روحانی نقل شده که خود به تنهایی میتواند در مناظرهها از عملکرد دولتش دفاع کند و نیازی به کمک ندارد.
گرچه گروههایی از اصلاحطلبان – با توجه به تاکید چندباره سخنگوی شورای نگهبان درباره «بررسی صلاحیت» رییسجمهوری مستقر – بر امکان ردصلاحیت روحانی و لزوم حضور نامزدی به عنوان جایگزین او – مانند اتفاقی که سال ۹۲ برای هاشمیرفسنجانی رخ داد – تاکید دارند، اما حامیان روحانی نیز بر این عقیدهاند که معرفی چنین نامزدی میتواند احتمال ردصلاحیت او را – که پررنگ نیست – بیشتر کند.
این احتمال هم وجود دارد که روحانی و حامیانش، از تکرار اتفاقی مشابه انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۲ نگران هستند: زمانی که محمدرضا عارف نامزد اصلاحطلبان بود، اما پس از پیشی گرفتن روحانی در نظرسنجیها، مجبور شد به نفع او از انتخابات کنار بکشد. چرا که اگر اصلاحطلبان قصد داشته باشند نامزدی معرفی کنند که قادر به عبور از سد شورای نگهبان باشد، توانایی جذب آرای مردم را داشته باشد و مورد توجه افکار عمومی قرار بگیرد، همین نامزد ممکن است در نهایت بیش از روحانی مورد استقبال قرار گیرد. گفته میشود همین مساله یکی از دلایل هراس روحانی و اطرافیانش است. آنها نگران رخدادن اتفاقی مشابه انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۲ هستند. در آن انتخابات محمدرضا عارف نامزد اصلی گروههای اصلاحطلب بود، اما مجموعهی تحولات رخ داده و رایزنیهای پشت پرده، باعث شد تا در نهایت حسن روحانی جامهی نامزد نهایی را بپوشد و عارف با «توصیهی» نیروهای اصلاحطلب – و به خصوص محمد خاتمی – از نامزدی کنار رفت. گرچه شاید احتمال بروز این اتفاق در انتخابات آینده کم باشد، اما نمیتوان آن را به کلی منتفی دانست.
نتیجه رایزنیهای اصلاحطلبان در نهایت به آنجا رسید که اسحاق جهانگیری، معاون اول روحانی، در نهایت وارد عرصه انتخابات شد. خبرگزاری ایلنا روز جمعه (۲۴ فروردین) اعلام کرد که حسین مرعشی، عبدالواحد موسوی لاری و حسین کمالی «به نمایندگی از اصلاحطلبان» به دیدار روحانی رفتند و از او خواستند با نامزدی اسحاق جهانگیری در انتخابات موافقت کند. با توجه به اینکه پیش از این از جهانگیری نقل شده بود که بدون مخالفت روحانی در انتخابات حاضر نخواهد شد، میتوان حدس زد که روحانی در نهایت با حضور معاون اول خود در انتخابات موافقت کرده است.
دیگر نامزد اصلاحطلب انتخابات ریاستجمهوری محسن رهامی است. عضو شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان که یک روز پیش از پایان مهلت ثبتنام، خبر دیدارش با رسول منتجبنیا با آیتالله خامنهای منتشر شده بود. دیداری که براساس اعلام رهامی در آن پیرامون رابطه میان اصلاحطلبان با رهبر جمهوری اسلامی، موضع این نیروها درباره جمهوری اسلامی و همچنین لزوم رفع حصر صحبت شده است.
گرچه نمیتوان درباره امکان تایید یا ردصلاحیت رهامی با قطعیت سخن گفت – او به همراه شیرین عبادی یکی از متهمان پرونده «نوارسازان» بود -، اما در صورت تایید صلاحیت، میتوان حدس زد که رهامی نیز در نهایت تبدیل به یکی از حامیان روحانی شود و در واقع نقش کمک به او را در حملههای رقیبان انتخابات – و شاید تا زمان مناظرهها – بازی کند.
مصطفی کواکبیان، دبیرکل حزب مردمسالاری، دیگر نامزد جناح اصلاحطلب است که وارد عرصه انتخابات شده. این نماینده مجلس البته در میان گروههای سیاسی – به جز حزب خود – حامی سیاسی مهمی ندارد. او همچنین گفته بود که اگر وارد انتخابات شود، به نفع کسی از رقابتها کنار نمیرود. نباید فراموش کرد که کواکبیان در دو انتخابات ریاستجمهوری سالهای ۸۴ و ۹۲ از سوی شورای نگهبان ردصلاحیت شده بود.
به نظر میرسد در نهایت آرایش سیاسی اصلاحطلبان برای انتخابات ریاستجمهوری، موجب رضایت هر دو طرف ماجرا شده است: حسن روحانی نامزد نهایی اصلاحطلبان است و تقریبا همه چهرهها و گروههای عمده اصلاحطلب از او حمایت میکنند. در عین حال اسحاق جهانگیری نیز به عنوان نامزد پوششی در انتخابات حضور دارد. سابقه جهانگیری در میان اصلاحطلبان (وزیر صنایع و معادن دولت خاتمی، رییس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی) و نزدیکی او به روحانی، احتمالا میزان نگرانی رییسجمهوری از خطر احتمالی این نامزد را کاهش خواهد داد.
محمد هاشمی نامزد دیگر انتخابات ریاستجمهوری است. برادر اکبر هاشمی رفسنجانی، رییس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام، هرگز چهره نزدیک به اصلاحطلبان نبوده، او عموما به عنوان عضوی از جناح راست حزب کارگزاران – که از آن کنارهگیری کرد – معرفی میشد. با توجه به نزدیکی اکبر هاشمیرفسنجانی به حسن روحانی، بعید به نظر میرسد که حضور محمد هاشمی در انتخابات هدفی جز کمک به روحانی داشته باشد. هاشمی که سابقه ریاست سازمان صدا و سیما را در دهه ۶۰ دارد، شانس نه چندان کمی برای عبور از سد شورای نگهبان هم دارد. کار ویژه هاشمی در انتخابات آتی احتمالا جلب کردن مجدد توجه عموم به هاشمیرفسنجانی و حمایت او از روحانی باشد. اتفاقی که میتواند – با توجه به جمعیتی که در تشییع جنازه هاشمی رفسنجانی حضور داشتند – باعث گستردهتر شدن سبد آرای روحانی شود.
اصولگرایان: جبههای که به هم ریخت
اوضاع در جناح اصولگرا اما نه به آرامی جناح اصلاحطلب است و نه انتخاب نامزد یا نامزدهای نهایی در آنها به سادگی رخ داد. مهمترین و بزرگترین ائتلاف اصولگرایان در انتخابات آتی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی (جمنا) است. جمنا پس از برگزاری چند مجمع و انتخابات داخلی در نهایت ابراهیم رییسی، علیرضا زاکانی، مهرداد بذرپاش، محمدباقر قالیباف و حمیدرضا حاجیبابایی را به عنوان پنج نامزد نهایی خود معرفی و سپس اعلام کرد که ثبتنام این پنج تن در انتخابات بلامانع است. با این حال مهرداد بذرپاش، گفته میشود به دلیل تاخیر در ورود به ستاد انتخابات کشور، موفق به ثبتنام نشد و اعلام کرد به نفع «جریان انقلابی» از انتخابات کنار میکشد..
به نظر میرسد رقابت اصلی در جمع این چهار نفر، میان ابراهیم رییسی و محمدباقر قالیباف باشد. قالیباف، شهردار تهران، سومین تجربه حضور در انتخابات را از سر میگذراند. او پیش از انتخاب نامزدهای نهایی جمنا، گفته بود قصدی برای حضور در انتخابات ندارد. گرچه نامش در لیست نهایی نامزدهای جمنا قرار گرفت و در دقایق آخر هم برای حضور در انتخابات ثبتنام کرد.
قالیباف تجربه شکست در دو انتخابات ریاستجمهوری سالهای ۸۴ و ۹۲ (مقابل حسن روحانی) را دارد. مدیریت او در شهرداری تهران نیز در سالهای اخیر با انتقادهای مختلفی مواجه بوده و حوادثی نظیر آتشسوزی در ساختمان پلاسکو نیز بر شدت این انتقادها افزود. با این وجود قالیباف از جمله چهرههای «پر رای» اصولگرایان محسوب میشود. او در بیانیه انتخاباتی خود وعده دو برابر شدن درآمد کشور را در چهار سال داد.
ثبتنام زاهدی برای انتخابات ریاستجمهوری اما کمی غیرمنتظره بود، چه او نه در لیست نهایی جمنا حضور داشت و نه گروه یا جریان سیاسی عمدهای از میان اصولگرایان از او حمایت میکند
ابراهیم رییسی مهمترین مانع قالیباف برای تبدیل شدن به نامزد نهایی و اجماعی اصولگرایان است. انتخاب به سمت تولیت آستان قدس رضوی از سوی آیتالله خامنهای، نقطه شروع تحلیلها درباره آینده سیاسی او بود. برخی تحلیلگران رییسی را یکی (یا یکی از مهمترین) نامزدهای کسب مقام رهبری پس از آیتالله خامنهای میدانند.
رییسی در شکل ورود به انتخابات هم تلاش کرد موضعی کمتر غیرسیاسی اتخاذ کند. او پس از انتخاب به عنوان یکی از گزینههای جمنا، در بیانیهای اعلام کرد مستقل از گروها و جناحهای سیاسی وارد انتخابات شده است. گرچه جمنا اعلام کرده است که بیانیه، با هماهنگی این جبهه صادر شد. در روز ثبتنام نیز برخی چهرههای اصولگرا – فرهاد رهبر، نادر طالبزاده، مسعود میرکاظمی – او را همراهی کردند. به نظر میرسد با توجه به استقبال بسیاری از چهرههای بانفوذ سیاسی اصولگرا از رییسی، او شانس نخست انتخاب به عنوان نامزد نهایی اصولگرایان باشد.
اعلام حمایت مصباحیزدی از رییسی، که به معنای حمایت احتمالی جبهه پایداری از اوست، و عدم ثبتنام سعید جلیلی، باعث میشود که بخشی از حامیان جلیلی – که با قالیباف زاویه دارند – نیز به سمت رییسی متمایل شوند.
سعیدجلیلی نیز راه طولانی از احتمال انتخاب به عنوان نامزد اصلی تا عدم ثبتنام را در فاصلهای کوتاه طی کرد. او که در انتخابات ریاستجمهوری سال ۹۲ هم حاضر بود، پس از پایان انتخابات فعالیتهای خود را ادامه داد. با این حال ابتدا حاضر نشد ساز و کار جمنا برای انتخاب نهایی – از جمله لزوم کنار کشیدن به سود نامزد نهایی – را بپذیرد و سپس از انتخابات کنار کشید.
گرچه رسانههای اصولگرا دلیل عدم ثبتنام جلیلی را «وحدت نیروهای انقلابی» دانستهاند، اما یک روز پیش از پایان مهلت ثبتنام، یک کانال تلگرام حامی او از «فشارهای روزافزون جمنا و حامیان رئیسی، تهمتهای ناروا، فشارهای عجیب و غریب برخی نهادها در تهران و شهرستانها» خبر داد. فشارهایی که به نظر میرسد در نهایت منجر به عدم حضور جلیلی در انتخابات شد.
از میان نامزدهای اولیه جمنا، محمدمهدی زاهدی نیز نامزد انتخابات شده است. وزیر علوم دولت نخست محمود احمدینژاد و رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، از جمله مخالفان جدی دولت روحانی در مجلس دهم است. ثبتنام زاهدی برای انتخابات ریاستجمهوری اما کمی غیرمنتظره بود، چه او نه در لیست نهایی جمنا حضور داشت و نه گروه یا جریان سیاسی عمدهای از میان اصولگرایان از او حمایت میکند.
دیگر نامزدی که در لیست اولیه جمنا قرار داشت و در انتخابات حاضر خواهد بود، مصطفی میرسلیم است. میرسلیم نامزد حزب موتلفه اسلامی است، حزبی که چند سال است از وجود نامزد اختصاصی در بزنگاههایی چون انتخابات ریاستجمهوری – و در بسیاری از حوزهها، نمایندگان مجلس – محروم است. با توجه به اظهارنظرهای میرسلیم و دیگر اعضای موتلفه، میتوان حدس که زد او قصد دارد حداقل تا زمان مناظرهها، در انتخابات حاضر باشد و شاید در صورت اجماع اصولگرایان روی یک نامزد، در نهایت به نفع او از رقابت کنار رود.
حضور احتمالی احمدینژاد در انتخابات، میتواند معادلات اصولگرایان را به هم بریزد. پایگاه رای او، پیشبینی ناپذیری و شکل خاص رفتارش در عرصه سیاسی، میتواند برای اصولگرایان دردسرساز باشد
حضور حمید بقایی و به خصوص محمود احمدینژاد از جمله اتفاقهای کمتر پیشبینی شده ثبتنام انتخابات بود. سال گذشته آیتالله خامنهای در یک سخنرانی عمومی اعلام کرد به احمدینژاد توصیه کرده وارد رقابتهای انتخاباتی نشود، چرا که این مساله باعث ایجاد دوقطبی در جامعه میشود که به حال کشور و خود او مضر است. احمدینژاد همان زمان در نامهای به آیتالله خامنهای اعلام کرد که برنامهای برای رقابتهای انتخاباتی ندارد، زمستان گذشته نیز در اطلاعیه دیگری گفت از هیچ نامزدی در انتخابات ریاستجمهوری حمایت نخواهد کرد اما به فاصله کوتاهی و پس از اعلام نامزدی حمید بقایی از او حمایت کرد، در یک نشست مطبوعاتی همراه بقایی حاضر شد و در نهایت در روز ثبتنام بقایی، خود نیز اقدام به نامنویسی کرد.
احمدینژاد گفته است سخنان آیتالله خامنهای توصیه بوده و نه دستور، با این حال به «قول اخلاقی» خود پایبند است و هدفش از نامزدی در انتخابات، کمک به حمید بقایی است. با این حال مشخص نیست شورای نگهبان تا چه حد این استدلال را بپذیرد و حاضر به تایید صلاحیت احمدینژاد پس از عدم اجرای «توصیه» آیتالله خامنهای باشد.
برخی تحلیلگران معتقدند هدف احمدینژاد از حضور در انتخابات، فشار برای تایید صلاحیت حمید بقایی است. او در سال ۹۲ نیز از نامزدی رحیممشایی حمایت میکرد و گفته بود همه تلاش خود را برای تایید صلاحیت او انجام میدهد. حامیانش نیز بر احتمال «افشاگری» احمدینژاد در صورت ردصلاحیت شدن مشایی تاکید داشتند. اما در نهایت و پس از ردصلاحیت مشایی، دولت او انتخابات را برگزار کرد و کرسی ریاستجمهوری را به روحانی تحویل داد.
حمید بقایی که حمایت احمدینژاد و مشایی را پست سر خود دارد، از جمله نزدیکترین افراد به این دو نفر است. او از جمله اعضای گروه پیرامون رییسجمهوری سابق ایران است که از سوی برخی گروههای سیاسی «جریان انحرافی» نام گرفته است. این انتساب و سابقه بازداشت شش ماهه او، احتمال تایید صلاحیت او از سوی شورای نگهبان را پایین آورده است.
با این حال حضور احتمالی احمدینژاد در انتخابات، میتواند معادلات اصولگرایان را به هم بریزد. پایگاه رای او، پیشبینی ناپذیری و شکل خاص رفتارش در عرصه سیاسی، میتواند برای اصولگرایان دردسرساز باشد. به نظر میرسد حضور رییسی در سمت تولیت آستان قدس رضوی، انتشار خبر و تصویر دیدارهای او از مناطق محروم و «توزیع آرد» از جمله برنامههایی است که اصولگرایان برای مقابله با حضور احتمالی احمدینژاد – یا هر نامزد شبیه به او – اندیشیدهاند.
۱۳ آبان در تاریخ جمهوری اسلامی روز مهمی است؛ نه از آن جهت که سفارت…
در تحلیل سیاسی و روانشناختی دیکتاتوری، مسئله مقصر دانستن پذیرفتگان دیکتاتوری به عنوان افرادی که…
امروز یکم نوامبر، روز جهانی وگن است؛ این روز، یادبودِ تمام دردمندیها و خودآگاهیهایی است…
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…