زیتون- ماهان فدایی: «رأیی» که خوانده شده تحلیل نمیشود، بهجای آن تمایلات تندروها و آمالشان از فضای سیاسی کنونی است که در پوشش تحلیل بر صفحات رسانههایشان نقش میبندد. این شمهای از فضایی است که خوانندگان رسانههای اصولگرا از فردای انتخابات ۷ اسفند با آن مواجه بودهاند. اکنون شگفتی فعالان سیاسی و دنبالکنندگان رسانهها با این پرسش که آیا «همان نامهایی که نوشتیم همانها خوانده شدهاند»، نسبتی ندارد بلکه موضوع تفاوت معنادار تفسیر نتایج انتخابات در رسانههای اصولگرا با آنچه در واقعیت رخ داده است.
با این وجود، اگر چه اصولگرایان در ظاهر از نتایج انتخابات ابراز خرسندی میکنند اما در برخی مطالب توان پنهان ساختن خشم خود را ندارند. در یک نمونه، «وطن امروز» با این ادعا که اکثریت شهرستانها به نامزدهای اصولگرا اقبال داشتهاند، خواستار تحقیق روانشناسان بر روی شهروندان رای دهنده به لیست امید در پایتخت شده و مینویسد: «بهنظر میرسد مورد شهر تهران، یک مورد عجیب نسبت به سایر کشور بوده است… متخصصان امور جامعهشناسی و روانشناسی باید درباره این موضوع تحقیقات ویژهای انجام دهند.»
انکار مفهومِ پیروزی
اگرچه با شمارش نمایندگان اصولگرا، اصلاحطلب و میانهرو نمیتوان از اکثریت یافتن دو گروه آخر در مجلس دهم سخن گفت اما بیتردید فتح تمامی کرسیهای نمایندگی تهران و توفیق در شمار قابل توجهی از شهرستانها و برخی شهرهای بزرگ با وجود محدودیتهای سیاسی و امنیتی حاکم بر آنها مفهوم یک پیروزی واقعی را در خود جای داده است، امری که رسانههای اصولگرا سعی در نادیده گرفتنش دارند.
تندروها ابتدا به جا انداختن این گزاره روی آوردند که در تاریخ جمهوری اسلامی «اولین بار است که در دوره نخست یک دولت، مجلسی همسو با آن شکل نمیگیرد.» آنها در پی این تفسیر بهدنبال نتیجه دلخواه خود نیز میگردند و آن یک دورهای شدن دولت حسن روحانی است.
خبرگزاری فارس در خط مقدم نشر این گمانهها قرار گرفت و کار خود را با مصاحبههایی از چهرههای کمتر مشهور آغاز و سپس سراغ چهرههای مشهورتر رفت. اولین گفتوگوی منتشر شده با این مضمون با محمدحسین یادگاری، عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس بود که گفت: «با وجود اینکه دولت یازدهم بهصورت علنی اعلام کرد که میخواهیم مجلسی همنوا و همساز با دولت داشته باشیم و هزینه بسیاری صورت داد ولی این امر اتفاق نیفتاد و کسانی که میخواستند وکیلالدوله باشند به مجلس راه نیافتند.» این گفتگو صبح شنبه بر روی خبرگزاری قرار گرفت و آغازگر راهبردی بود که دیگر رسانههای تندرو با بهرهگیری از فعالان سیاسی اردوگاه خود به آن پیوستند.
مهدی محمدی، کارشناس سیاسی نیز در کانال تلگرامی خود، نوشت: «توهماتی نظیر مجلس دولتی یا مجلس اصلاحطلب تماما بر باد رفته است. این یک شکست بزرگ برای دولتی است که هنوز تصور میکند در ماه عسل روابط خود با جامعه قرار دارد.»
افزون بر اینها، روز یکشنبه که نتایج حوزه انتخابیه تهران شوک بزرگی به هر دو جریان رقیب وارد ساخته بود، حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان سعی کرد این واقعه را نیز کمرنگ کند. او در روزنامه خود نوشت: «همواره در مجلسهایی که بعد از انتخابات ریاستجمهوری تشکیل شدهاند، اکثریت با نمایندگان حامی دولت بوده است… انتخابات هفتم اسفند برخلاف ادعای پرسر و صدای این روزها، نشانه اقبال مردم به دولت و حامیان آن نیست و رضایت ملت از عملکرد ۳ ساله دولت محترم را در پی ندارد… جریان یاد شده در کلیت انتخابات هفتم اسفند شکست خورده است.»
مستقل نمایی اصلاح طلبان، اصولگرانمایی مستقلها
در این مدت تیترهایی با مضمون پیروزی قاطع اصولگرایان به وفور در رسانههای اصولگرا به چشم میخورد، اما با اندکی بررسی مشخص میشود آنها برای حفظ «اکثریت قاطع» از فرمول خاصی استفاده کردهاند. فرمولی که نه تنها تیترهای کلی «پیروزی اصولگرایان» را زیر سوال میبرد بلکه درصدهای انتشار یافته از نسبت حضور کاندیداهای جریانهای مختلف در بهارستان را با تردید جدی مواجه میسازد.
به عنوان نمونه «مجید دودکانلوی میلان» از حوزه ارومیه با لیست اصلاح طلبان در انتخابات شرکت کرده اما در جدولی که خبرگزاری فارس آنرا منتشر ساخته از وی به عنوان کاندیدای مستقل یاد شده است. (عکس۱)
در موردی دیگر «شهروز برزگر» بهصورت مستقل در انتخابات حاضر شده اما در فهرست فارس از او بهعنوان یک اصولگرا یاد شده است. (عکس۲) همین تاکتیک درباره شمار دیگری از نامزدها نیز بهکار گرفته شده تا به این ترتیب بر روی کاغذ از شمار نمایندگان اصلاحطلب و میانهرو کاسته و به تعداد اصولگرایان افزوده شود.
۹۴ نشد ۹۶!
در عین حال، از لابهلای واکنش تندروها به نتایج انتخابات مجلس و خبرگان میتوان فهمید بعد از عدم دستیابیشان به اهداف تعیین شده در این انتخابات به سراغ سنگ بزرگتری رفتهاند. بهنظر میرسد تلاش بعدی آنها بر روی انتخابات دور دوازدهم ریاست جمهوری متمرکز خواهد شد، چنانکه وطن امروز هدف مخالفان دولت حسن روحانی را اینگونه ترسیم میکند: «شاید همانگونه که روحانی نتوانست مردم را مجاب کند به نمایندگانی که همسو با او هستند رای دهند، نتواند آنها را در کارآمدی کابینه یازدهم نیز متقاعد کند و بدین ترتیب روحانی اولین رئیسجمهور ایران باشد که تنها یک دوره بر کرسی ریاستجمهوری تکیه خواهد زد.»
عبدالله گنجی، مدیر مسئول روزنامه جوان (ارگان سازمان بسیج) نیز معتقد است: «رأی مردم نشان میدهد که فرآیند تحقق وعدههای پسابرجامی دولت را جدی نگرفتهاند و یا اولویتهای دولت (مثل خرید هواپیما) مطلوب آنان نیست… ممکن است موج معکوس ناامیدی از تدبیر و امید در سال ۱۳۹۶ شامل حال رئیس دولت هم بشود و همانطور که اولین مجلس ناهمسو با دولت مستقر شکل گرفت، ممکن است این استثنا درباره رئیس دولت هم اعمال شود.»