زیتون-مهدی تاجیک: حالا سایههای روی صحنه انتخابات کنار رفته و وضعیت کاندیداهای نهایی مشخص شده است. روزهای تبلیغات از راه رسیده و طرفداران کاندیدا برای جذب حداکثر رای در سبد خود٬ تلاشی مضاعف میکنند.
انتخابات این بار دو زوج اصلی و یک زوج فرعی دارد و از همین حالا مشخص است که رقابت اصلی در هفته پایانی بین دو نفر از این ۶ نفر خواهد بود. زوج روحانی- جهانگیری در مقابل زوج رییسی- قالیباف همان دو قطبی انتخاباتی را شکل خواهد داد که آیتالله خامنهای از بابت شکلگیری آن در انتخابات اظهار نگرانی کرده است. مصطفی هاشمی طبا و مصطفی میرسلیم که اولی نزدیک به اصلاحطلبان و دیگری نماینده حزب موتلفه است نیز زوج فرعی این انتخابات هستند و حضوری نمایشی و تزیینی دارند.
تقسیم کار با استراتژی واحد
زوج روحانی- جهانگیری یک اتحاد استراتژیک را شکل دادهاند و تقریبا قطعی است که در هفته پایانی جهانگیری به نفع روحانی کنارهگیری خواهد کرد و تنها بروز یک وضعیت استثنایی میتواند این فرضیه را به هم بزند.
اصلاحطلبان و حامیان دولت با این استدلال خواهان حضور جهانگیری در صحنه انتخابات شدند که اگر یک اتفاق غیرقابل پیشبینی مانند رد صلاحیت روحانی یا مشکلات سلامتی و ترور برای وی روی داد دست آنها در انتخابات خالی نباشد و به دلیل نداشتن کاندیدا٬ میدان را به طرف مقابل نبازند.
نیت دوم هم این بود که کاندیداتوری جهانگیری میتواند به روحانی در مناظرههای انتخاباتی و کارزار تبلیغاتی کمک کند و سپری برای او باشد تا به تنهایی در مقابل مجموعه رقبا قرار نگیرد. درباره کاندیداتوری جهانگیری گرچه دیدگاههای مخالف و موافق زیادی وجود داشت ولی حالا که کاندیداهای تایید صلاحیت شده مشخص شدهاند این نگرانیها به طرز محسوسی کاهش پیدا کرده است.
برخی از اصلاحطلبان و میانهروها نگران بودند که اگر محمود احمدینژاد یا حمیدرضا بقایی یا چهرههای مانند مهرداد بذرپاش در این انتخابات تایید صلاحیت شوند برای روحانی مناسب نیست که از معاون اول خود به عنوان کاندیدای پوششی در مناظرهها یا کارزار تبلیغاتی بهره بگیرد چرا که آن کاندیداها با روحیه تهاجمی خود میتوانستند عملا تاکتیک کاندیدای پوششی را به تهدیدی برای روحانی در انتخابات تبدیل کنند.
قالیباف دقیقا امیدوار به این است که ضعفهای رییسی باعث کنارهگیری او از میدان شود و خودش تنها کاندیدایی باشد که در روز انتخابات با روحانی هماوردی میکند
در حال حاضر انتظار میرود که یک تقسیم کار مشخص بین روحانی و جهانگیری برای تبلیغات و همچنین مناظرهها شکل بگیرد. تقسیم کاری از این جنس که جهانگیری وظیفه تببین مواضع و بیان آمارها به ویژه در حوزه اقتصادی را به عهده داشته باشد و روحانی بیشتر بر جنبههای عامتر و همهپسندتر که سبد رای او را افزایش میدهد تمرکز کند. تقسیم کار به آنها کمک میکند که از اتلاف انرژی و زمان در زمان محدود تبلیغات جلوگیری شود به ویژه این که در نهایت جهانگیری قرار است به نفع روحانی کنارهگیری کند و بنابراین لازم نیست که او درباره همه مسائل انتخابات موضعی بگیرد.
در انتظار تعبیر یک رویا
زوج رییسی و قالیباف گرچه اکنون در کنار هم قرار گرفتهاند ولی هنوز آن اتحاد لازم را ندارند و حتی هنوز تضمینی وجود ندارد که یکی از آنها در نهایت به نفع دیگری کنار برود. محمدباقر قالیباف شهردار تهران که تا روز آخر ثبتنام کاندیداها هنوز مشخص نبود که آیا وارد میدان خواهد شد یا خیر٬ اکنون از رسانههای زیر مجموعه شهرداری برای تبلیغ خود نهایت استفاده را میکند و نشانهای جدی در دست نیست که او بخواهد به آسانی میدان را به ابراهیم رییسی واگذار کند.
در تاریخ جمهوری اسلامی سابقه نداشته است که کاندیدای شکست خورده در یک انتخابات ریاست جمهوری٬ موفق شود در انتخاباتهای بعدی این پست را به دست بیاورد
نظرسنجیهایی که طی روزهای گذشته منتشر شدهاند هم اگر چه آن قدر قابل اطمینان نیستند که بتوان آنها را مبنا قرار دارد اما در هر حال بر اساس آنها رای قالیباف نسبت به رییسی بالاتر است و بنابراین اگر قرار باشد که جناح اصولگرا در نهایت دست به گزینش از بین قالیباف و رییسی بزند٬ این رییسی است که مجبور خواهد شد به نفع قالیباف کنارهگیری کند. دو کاندیدا رای منفی بالایی هم دارند و زمان برای این بتوانند چهره خود را در میان بدنه رای دهنده بازسانی کنند کاملا محدود است.
اصولگرایان انتظار داشتند که حضور ابراهیم رییسی در میدان انتخابات به دلیل جایگاه کنونی در تولییت آستان قدس رضوی به او هالهای از آسیبناپذیری ببخشد و تبدیل به پدیده انتخابات امسال شود. هنوز اما هیچ قرینهای وجود ندارد که نشان دهد رییسی توانسته باشد برای خود کاریزمایی در انتخابات دست و پا کند. ادبیات فقهی- حوزوی وی و سابقه پر از اتهامهای حقوقبشریاش در قوه قضاییه نه تنها او را مستعد تبدیل شدن به یک کاندیدای کاریزماتیک نمیکند بلکه دافعهاش را بالاتر برده است.
قالیباف دقیقا امیدوار به این است که ضعفهای رییسی باعث کنارهگیری او از میدان شود و خودش تنها کاندیدایی باشد که در روز انتخابات با روحانی هماوردی میکند. شهردار تهران به رغم دو بار شکست در انتخابات سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۹۲ هنوز اعتماد به نفس خود را حفظ کرده است ولی مشکل این است که کارنامه ۱۱ ساله او در شهرداری تهران و پروندههای متعدد فساد علیه نهاد متبوع وی٬ این بار شانساش را حتی از دفعههای پیش کمتر کرده است.
قالیباف برای رفع عطش رسیدن به کرسی ریاست قوه مجریه روزهای بسیار کمی پیش روی دارد و ادبیات تهاجمی وی در روزهای گذشته و وعدههایی نظیر دو برابر کردن درآمد کشور نشان میدهد که او میخواهد با هر وعده و وعیدی که شده٬ تصویر خود را در بدنه رای دهنده اصلاح کند و از این راه رای خود را افزایش دهد. راه او راهی بسیار دشوار است و در تاریخ جمهوری اسلامی هم سابقه نداشته است که کاندیدای شکست خورده در یک انتخابات ریاست جمهوری٬ موفق شود در انتخاباتهای بعدی این پست را به دست بیاورد. بعید هم هست که قالیباف استثنایی بر این قاعده باشد.
درآمد در این نوشتار به دو مطلب خواهم پرداخت. نخست، تحلیلی از عنوان مقاله و…
تردیدی نیست که تداوم نزاع اسرائیل و فلسطین که اینک منطقهی پرآشوب و بیثبات خاورمیانه…
تصور پیامدهای حمله نظامی اسرائیل به ایران نیروهای سیاسی را به صفبندیهای قابل تأملی واداشته…
ناقوس شوم جنگ در منطقۀ خاورمیانه بلندتر از هر زمان دیگری به گوش میرسد. سهگانۀ…