نخستین مناظره نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد؛ برنامهای که به جهت ترکیب افراد حاضر در آن، سطحی اندک از جذابیت را قابل پیشبینی کرده بود. مناظره اما بیش از آنچه تصور میشد، دیدنی و شنیدنی شد.
اعلام مواضع صریح و جسورانه اسحاق جهانگیری و واکنشهای هوشمندانهی وی به دیدگاههای تمام انتقادی و سخنان تند و گزندهی محمدباقر قالیباف، موجب اصلی این وضع بود. چنانکه مناظرهی نخست را به صحنهی چالش نامزدهای ردیف سوم و چهارم (قالیباف و جهانگیری) مبدل کرد، و آنان را دو نفر نخست مناظرهی اول کرد؛ برعکس، دو نامزد نخست (روحانی و رییسی) به حاشیه رفتند و در گروه دوم جذابیت قرار گرفتند.
اما مستقل از آنچه به چالش و منازعهی کلامی و قابل توجه جهانگیری و قالیباف مربوط است، نکتههای زیر در حاشیهی مناظره قابل ذکر هستند.
۱. حسن روحانی، رییسجمهور و نامزد نخست انتخابات در نظرسنجیهای اولیه، بهشکلی تعجببرانگیز کمرنگ و کمتوان و غیرجذاب ظاهر شد. او زمان زیادی را در مناظره بیهوده از دست داد و نتوانست چنانکه باید از وقت دراختیار، برای تبلیغ برنامههای آتی خود سود بجوید.
روحانی بهجای آنکه بکوشد مخاطبان را به همراهی با خود و تکمیل پروژههایش تشویق کند، تنها به تبلیغ مجدد کارنامه چهار سال نخست خود پرداخت. گویی او به تهییج و ترغیب اقشار مردد و لایههای اجتماعی مأیوس یا فاقد انگیزه برای همراهی دولتش، هیچ ضرورت و اهمیتی قائل نبود.
تنها سخن قابل اشاره و ملاحظهی مهم وی در مناظره، یادکرد از کلیدواژهی «حصر» و ضرورت تغییر فضای سیاسی و امنیتی برای بهبود وضع اجتماعی و اقتصادی بود. جز این، او به کلیگویی و پراکندهگویی کمخاصیت، بسنده کرد. به نظر میرسید که روحانی «مناظره» را با «نشست رسانهای رییس جمهوری» اشتباه گرفته است.
اگر روحانی در مناظرههای آتی و برنامههای تبلیغاتی دیگرش به همین سیاق پیش رود، بیش از هر عامل دیگری به زیان کامیابی خود عمل خواهد کرد.
۲. ابراهیم رییسی، نامزد اصلی اصولگرایان و تندروها، خود را فاقد تواناییها و بضاعت لازم برای یک نامزد رقیب و جدی نشان داد. او البته پیشتر و در نخستین برنامه تبلیغاتی نیز، چنین کمتوانی و ضعفی را بروز داده بود.
رییسی که میکوشید با ادبیاتی فاقد طعن و کنایه، و بدون پرخاشگری و تندی و عصبانیت در مناظره حضور داشته باشد، زیر سایهی اظهارنظرهای تند قالیباف و واکنشهای صریح و جسورانهی جهانگیری قرار گرفت؛ فراتر از این، او حتی با توجه به چالشی که قالیباف با روحانی ایجاد کرد، در عمل بیش از پیش به حاشیه رانده شد.
در برشهایی از برنامه، رییسی حتی تفاوت چندانی با دو نامزد فرعی (هاشمیطبا و میرسلیم) بروز نداد؛ بهویژه اینکه دو نامزد مزبور، گاه پرسشها یا نقدها و نکتههایی مطرح میکردند که از ملاحظات رییسی، پختهتر و علمیتر و تحققیتر بهنظر میرسید.
رییسی فاقد جذابیتهای پوپولیستی احمدینژاد نشان داده؛ او حداکثر میتواند به شبکه رأی نظامی ـ امنیتیهای مرتبط با کانون مرکزی قدرت، و بدنه اجتماعی حامی آنان، دل خوش کند.
اگر قالیباف به نفع رییسی از رقابت کناره نگیرد، بعید است که تمام تلاش انتخاباتی اصولگرایان و تندروها و نظامی ـ امنیتیهای حامی رییسی، او را حتی به دور دوم روانه کند.
مناظرهی نخست البته از یک جهت بهکام رییسی تمام شد؛ او خارج از منازعهی کلامی قالیباف و جهانگیری و نیز روحانی، نقدهای خود را با ادبیاتی مهارشده و تا حد امکان مودبانه ابراز کرد. رویکردی که محتمل، حامیان تعریفشدهی او را بهشکلی مشدد علاقمند سازد و به تبلیغ هرچه بیشتر رییسی، تشویق کند.
به نظر میرسد که رییسی پشت «خطشکن»ی قالیباف و در حاشیه و سایهی نزاع رقبای دیگر، پروژهی مطلوب خود و نظامی ـ امنیتیهای حامیاش را پیش میبرد. پروژهای که به احتمال بسیار، به ریاست جمهوری محدود نیست و جانشینی رهبر جمهوری اسلامی را نیز در نقشه دارد.
۳. قالیباف در مناظره نشان داد که قرار است در مقام یک مهاجم تام و تمام و بیپروا برای اصولگرایان، در انتخابات ایفای نقش کند. او که پیشتر در برنامه تبلیغاتی شخصیاش نیز انتقادها و طعنهای تندی را متوجه کارنامه روحانی و دولت اعتدالگرا کرده بود، در مناظره از زاویهای سلبی وارد شد.
هدف نخست قالیباف، ناتوان و ناکام نشان دادن دولت روحانی، و بعدتر، معرفی خود بهعنوان گزینهی توانمند بود. به بیان دیگر، مواضع او در درجهی نخست، نفیی بود تا ایجابی و اثباتی.
پس از دو بار ناکامی در انتخابات ریاست جمهوری (۱۳۸۴ و ۱۳۹۲)، و برای خاموش کردن عطش جاهجویی خود، قالیباف ظاهرا ابایی از ایستادن تمامقد در برابر دولت روحانی، و فراتر از آن، اردوگاه اصلاحطلبان و اعتدالگرایان و تحولخواهان ندارد.
مشخص نیست که در حوزه سیاستگذاری برای تبلیغات انتخاباتی، قالیباف به چه میزان با رییسی به توافق و هماهنگی رسیده است. آیا قرار است قالیباف تمام توجه و تمرکز ستادهای روحانی و جهانگیری را متوجه خود سازد، و به تقویت بیسر و صدای رییسی یاری رساند؟
وضع مزبور را شاید بتوان از منظری مشابه حوادث دور نخست انتخابات سال ۱۳۸۴ دانست. در آن انتخابات نیز، ستادهای معین و کروبی، قالیباف را رقیب اصلی خود تعریف کردند. اما این احمدینژاد بود که به پشتوانهی شبکهای که نیروهای نظامی ـ امنیتی و هسته اصلی قدرت فراهم آوردند، به دور دوم راه یافت.
۴. ستارهی نخستین مناظره اما بیتردید جهانگیری بود. او نه فقط بر آمار و ارقام مسلط نشان داد، بلکه از زمان دراختیار نیز بهگونهای خوب بهره برد؛ هم برای تبیین مواضع خود و حمایت از دولت اعتدالگرا، هم برای پاسخ به انتقادها و پرسشها، و هم برای حملهی متقابل به قالیباف.
جهانگیری در متن مناظره و در اوج منازعه با قالیباف، با اشارهی صریح به اردوگاه فکری ـ سیاسی خود (اصلاحطلبان) نوعی مرزبندی شفاف میان خود و دیگر نامزدها، بهخصوص رییسی و قالیباف تعریف کرد.
با مناظرهی نخست، جهانگیری آشکارا از دو نامزد حاشیهای (میرسلیم و هاشمیطبا) فاصله گرفت، و در سطحی متمایز به مخاطبان عام معرفی کرد.
اگر جهانگیری به نفع روحانی کناره نگیرد، قطعا بخش قابل توجهی از آرای وی را خواهد ربود. در غیر اینصورت، بسیار بعید است انصراف جهانگیری از انتخابات، حتی اندکی بر میزان آرای قالیباف و رییسی بیافزاید؛ انصراف او تنها سبد رأی روحانی را سنگینتر خواهد کرد.
درست برخلاف وضع قالیباف و رییسی؛ در صورت انصراف قالیباف، تمام آرای وی به سوی رییسی سوق نخواهد یافت. بخشی از طبقه متوسط که قالیباف را گزینه مناسب ارزیابی میکنند، به سوی رییسی نخواهند رفت.
۵. نخستین مناظره انتخابات ریاست جمهوری درحالی به پایان رسید که قالیباف با تکرار بخشی از جمله مشهور* میرحسین موسوی در انتخابات ۱۳۸۸، ناخودآگاه موجب ایجاد موج جدیدی از یادکرد رهبران محصور جنبش سبز شد. رخدادی که بیگمان، به زیان قالیباف و رییسی عمل خواهد کرد.
بیش از ۲۲۶۳ روز (افزون بر ۷۵ ماه) از حصر خانگی زهرا رهنورد، و میرحسین موسوی و مهدی کروبی، دو نامزد معترض به نتایج انتخابات ۱۳۸۸ سپری میشود؛ سایهی سیاه سرکوب غیرانسانی و بازداشت غیرقانونی آنان همچنان بر سر انتخابات در ایران سنگینی میکند.
موضعگیری نامزدها در مناظرههای آتی یا برنامههای تبلیغاتی له یا علیه رهبران جنبش سبز، خود مولفهای موثر در روند برگزاری انتخابات خواهد بود. همچنانکه قالیباف با یادکرد ناخودآگاه و غیرمستقیم از موسوی، هم به زیان خود کوشید و هم طیف سبز حامیان روحانی را تهییج کرد.
* پینوشت:
میرحسین موسوی در یکی از مناظرههای انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸: یکی از مشکلات ما این است که در مقابل یک پدیده واقعا شگفتآوری قرار داریم که میتواند به دوربین ـ و شما مردم ـ نگاه کند و یکی «سفید»ی را «سیاه» بخواند، و اصلا هم تعجب نکند!
حدود هفده سال پیش و در زمان جدی شدن بحران هستهای، در تحریریه روزنامه بحثی…
بیشک وجود سکولاریسم آمرانه یا فرمایشی که توسط پهلویها در ایران برقرارشد تاثیر مهمی در…
کیانوش سنجری خودکشی کرد یک روایت این است که کیانوش سنجری، جوان نازنین و فعال…
ناترازیهای گوناگون، بهویژه در زمینههایی مانند توزیع برق، سوخت و بودجه، چیزی نیست که بتوان…
۱- چند روز پیش، مدرسه آزاد فکری در ایران، جلسه مناظرهای بین علیدوست و سروش…