اما امروز : چرا رای و چرا رای به حسن روحانی؟

علی شاکری

۱) یادم آمد که در این ماه اردیبهشت ۵۶ سال پیش (۱۳۴۰)، در میدان جلالیه تهران ، جبهه ملی‌ ایران ، قهر کردن خود را مخصوصاً در پایان سخن مرحوم بختیار در آنروز ، از محشوریت و همکاری با دولت دکتر امینی و قهر با صندوق رای تا کنون اعلام کرد. از ۶۴ سال پیش پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا امروز نیز رای نداده است . راستی‌ ارزیابی کارنامه‌ای این پروژه تحریم چگونه بوده است!؟ و آنرا با دست آورد اصلاحات و شرکت مردم در رای از ۲ خرداد ۱۳۷۶ تا حال ؛ مقایسه کنید.

۲) آیا در این انتخابات پیشرو ، شعار  «سیاستمداران بد، توسط مردم خوبی که رای نمی دهند انتخاب می شوند!» مناسب است ؟

۳) آیا گفتن اینکه این انتخابات «برگشت ناپذیر است» مبالغه است و یا واقعیت ؟

۴) آیا زمانیکه بیت المال ، خرج «یارانه» با مشی‌ گدا پروری و نه‌ تولید و ساختن میشود و در حالیکه بودجه سیاه نمایی دولت روحانی از بیتلمال حرام میشود ؛ آیا «تردید ?!» خردمندان واقع گرا در رای به انتخاب مجدد روحانی ثواب است و یا خطای محض؟

دولتی که تورم را کنترل، بیکاری را تقلیل ، حدود ۲۰ قطعنامه جهانی‌ علیه ایران را ملغی ، و تهدید خارجی‌ را بی‌ اثر کرد ؛ لیاقت رای مارا ندارد!؟ آیا تشویق برای مقاومت مدنی ، پیشبرد حقوق بشر ، معیشت مردم ، ثبات، امنیت ملی‌ & پیشرفت ایران ، صلح منطقه ، و تعامل با دنیا در تکامل برجام ، که ناکرده‌ها را با مقاومت انجام و تمام کند ؛ آیا بغیر از تشویق به رای به روحانی میسر است !؟

من راهی‌ دیگر نمی‌بینم و در این انتخابات سرنوشت ساز و برگشت ناپذیر ، در خدمت طی‌ طریق تدریجی به مردمسالی ، در تقویت بال جمهوریت عرفی و اقتدار ایران که روزی بتوانیم انتخابات دمکراتیک داشته باشیم ؛ هم ایجابی و هم سلبی به گزینه شایسته امروز ما در ایران ، در ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ برابر با ۱۹ ماه می ۲۰۱۷ ؛ آقای حسن روحانی رای داده و تشویق به رای می‌کنم

تلگرام
توییتر
فیس بوک
واتزاپ

یک پاسخ

دیدگاه‌ها بسته‌اند.

نزاع فکری میان مخالفان جمهوری اسلامی درباره جمهوری‌خواهی و مشروطه‌خواهی، یکی از رایج‌ترین چالش‌های نظری است که طی سالهای گذشته در جریان بوده است که تحقق آن، ارتباط چندانی به امروز ندارد. گذشته از کم‌فایدگی

ادامه »

۱– تفاوت نظر سیاسی افراد در یک تقسیم‌بندی کلان، یا در سطح راهبردها، بنیان‌ها و مبانی است یا در سطح رویکردها، روبناها و راهکارها.

ادامه »

از منظر اکادمیک هیچ «فاکت ناب» یا «واقعیت بی‌واسطه» در تحلیل، فهم و تاویل رخدادها و انقلاب‌ها وجود ندارد. بلکه

ادامه »