«پیچیده و چندلایه عمل کردیم». این را سردار باقر ذوالقدر گفت. پس از پیروزی محمود احمدینژاد در انتخابات سال ۸۴. به نظر میرسد شرایط امروز تفاوتهای عمدهای با آن دوران داشته باشد، اما بگذارید ابتدا ببینیم ویژگیهای آن عملیات پیچیده و چندلایه چه بود:
۱- نامزد انحرافی: محمدباقر قالیباف که برای مدتها همه حملات تخریبی اصلاحطلبان را به خود مشغول ساخت و برای احمدینژاد حاشیه امن ساخت.
۲- حرکت نامزد اصلی با چراغ خاموش: نیازی به یادآوری نیست که احمدینژاد بجز با اعلام نتایج دور نخست هیچ گاه جدی گرفته نشد.
۳- ایجاد انشقاق در میان اصلاحطلبان: یعنی وقتی اطمینان دارید در دور اول پیروز نمیشوید، حداقل کاری کنید که هیچ کس دیگر هم در دور نخست پیروز نشود.
۴- تبدیل نامزد رقیب به نماد فساد: این یکی مهمترین مرحله عملیات بود و نیاز به توضیح بیشتر دارد.
تقریبا همه میدانند که از ۲۰ سال پیش، همواره نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری پیروز بوده که نماد مخالفت با کلیت وضع موجود باشد. مثل سیدمحمد خاتمی در سال ۷۶ که در برابر نامزد مورد حمایت رهبری یک پیروزی خیره کننده به دست آورد. پس بزرگترین سوال برای هسته قدرت همواره آن بوده که چطور نامزد خود را به شکل مخالف وضع موجود روانه انتخابات کند؟
پاسخ این سوال ساده است. کافی است بتوان برای «وضع موجود» یک متهم مستقل از ساختار اصلی قدرت معرفی کرد. قطعا خواننده به یاد میآورد که در دهه هفتاد و هشتاد، هرچند مردم از فساد حکومتی بسیار خشمگین بودند، اما نماینده این فساد را شخص هاشمی رفسنجانی قلمداد میکردند و نه کلیت ساختار غیرشفاف، مافیای اقتصادی و دستگاه ناکارآمد نظارتی و رسیدگی. تبدیل هاشمی به نماد «فساد موجود» به خوبی در جریان مقدمات انتخابات ۸۴ تکمیل شد تا پیروزی نامزد عملیات «پیچیده و چندلایه» در دور دوم پیشاپیش قطعی شود.
حال ببینیم از مراحل چهارگانه عملیات فوق، آیا شاهد تکرار و مشابهتی در انتخابات پیش رو هستیم؟
۱- نامزد انحرافی: که از طنز روزگار همچنان محمدباقر قالیباف است. تمام تخریبها و حملات را به سمت خود جلب کرد و باعث شد رییسی کمترین نقد را در جریان مناظرهها دریافت کند. در مقابل، به صورت انتحاری به حریفها حمله کرد و زحمت رییسی را کاهش داد.
۲- حرکت نامزد اصلی با چراغ خاموش: بینیاز از توضیح است، تا حدی که هنوز هم عدهای باور نمیکنند که آرای رییسی به حدی در حال رشد است که از قالیباف پیشی گرفته.
۳- ایجاد انشقاق در میان اصلاحطلبان: این مورد، تنها گزینهای بود که تصور میکردیم در برابرش مصون شدهایم. یعنی از تجربیات گذشته درس گرفته و دیگر آن اشتباه را تکرار نمیکنیم؛ اما متاسفانه این انشقاق را اینبار فهرست شورای شهر ایجاد کرد. جایی که انتظار میرفت «دکتر عارف» در برابر فشارهای امنیتی مقاومت کند اما توقعات برآورده نشد. یک هفته مانده به برگزاری انتخابات، درست همان زمانی است که انتظار میرود با شکلگیری موج بدنه اجتماعی، ناگهان شاهد رشد چند درصدی آرای روحانی باشیم، امیدوارم ضربهای که فهرست شورا وارد کرد به شکلگیری این موج لطمه وارد نکند.
۴- تبدیل نامزد رقیب به نماد فساد: یا بهتر بگوییم، پروژه «هاشمی سازی از روحانی» دقیقا همان دستور العملی بود که از روز نخست مناظرهها شاهدش بودیم. بزرگترین دستاندرکاران و بانیان فساد در کشور، به بزرگترین مدعیان مبارزه با فساد بدل شدند و حتی مفاسدی که خود مستقیم و غیرمستقیم در آن دست داشتند (مثل پرونده بابک زنجانی) را به گردن شخص روحانی انداختند. مشخصا پیامشان واضح بود: فساد بیداد میکند، اما تقصیر هیچ کسی نیست بجز روحانی و کابینهاش.
منظور من از ایجاد این مشابهت آن نیست که پیروزی رییسی را در انتخابات ۹۶ قطعی قلمداد کنم. قطعا برای جلوگیری از تکرار سناریوی ۸۴ راه حلهایی وجود دارد. اما پیش شرط این راهحلها این است که برای تک تک مراحل پیادهسازی پروژه «پیچیده و چندلایه» تدبیری اندیشیده شود. بخشی از این زحمت را باید در ایجاد انسجام در فهرست شورا و کسب رضایت عمومی بکشیم که فعلا دیده نشده. کورسوی امیدی اگر باشد، فقط به دو گزینه است. یکی تدبیر و شجاعت شخص حسن روحانی و دومی بلوغ سیاسی و احساس وظیفه بدنه مردمی اصلاحات. چه روحانی در مناظره آخر و چه بدنه مردمی در تبلیغات رو در رو، نباید اجازه دهند که رییسی از زیر بار نمایندگی کانون قدرت شانه خالی کرده و روحانی را به نماد وضع موجود بدل کند.
منبع: کانال تلگرامی «مجمع دیوانگان»